کتاب تاختن از درون

کتاب تاختن از درون نوشتهٔ سیده آیریس هاشمی است و سبزان آن را منتشر کرده است. مواردی که در این کتاب مطرح می‌شود، انسان‌ها اکثراً با آن سروکار دارند و برای پاسخ به چالش‌ها و پرسش‌های ذهنیِ خود به دنبال آن هستند.

درباره کتاب تاختن از درون

اینجا به خوانندگان، کلیدی معرفی خواهد شد که بهتر است نام آن را شاه‌کلید زندگی گذاشت، شاه‌کلیدی که تا به امروز انسان‌های بسیاری به دنبال آن بوده و حتی حاضرند تمام دارایی خود را بدهند تا آن را بیابند و برای به‌دست‌آوردن آن هزینه کنند.

نقشهٔ گنج، شما را به فراسوی هستی برده و به آرزوهایتان می‌رساند؛ به شرطی که تمامی مراحل آن را بیاموزید، از بر کنید، به کار ببرید و منتظر نتایجِ دلخواه و شگفت‌انگیز آن باشید.

خواندن کتاب تاختن از درون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت و خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تاختن از درون

«جوامع بشری و شیوهٔ زندگی به انسان‌ها این دیدگاه را القا کرده که از هر تعداد انسان، تنها یک نفر می‌تواند موفق باشد و خلاقیت کار هر کسی نیست!

اما من می‌خواهم به شما بگویم که این‌طور نیست!

انسان بنا به آفرینش وجودی یک خلق‌کننده است و می‌تواند پرچم موفقیت خود را بر بالای قله‌های زندگی برافرازد.

بسیاری از افراد هستند که زندگی را گذرانده و به سالخوردگی رسیده‌اند؛ اما هرگز در طول عمر گران‌مایه‌شان راه موفقیتی را که به دنبال آن بودند نیافته‌اند.

بسیاری از افراد هم می‌جستند و نمی‌یافتند و در کنار این گروه‌ها کسانی بودند که اصلاً دنبال چیزی به نام «هدف» نبودند و به قول معروف «دنیا را جایی برای گذران وقت می‌خواستند.»

مطالعات نشان می‌دهد بیش از نود درصد از افرادِ روی زمین هرگز به زندگی ایده‌آل نمی‌رسند، زیرا از استعدادهای درون خود یا آگاهی ندارند و یا در درون خود ترسی دارند که به سبب آن خود را لایق قوی بودن نمی‌دانند.

اما نکتهٔ مهمی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که در روی کرهٔ زمین و در زمان آفرینش، با در نظر گرفتن تعداد بی‌شماری از انسان‌ها که در گذشته بوده‌اند و انسان‌هایی که در حال هستند، تعداد اندکی به نسبت آفریده‌های خداوند بزرگ، به رضایت خاطر و آرامش و موفقیت و ثروت رسیده‌اند!

اما چرا!!؟؟

امروزه در سرتاسر جهان، نیروی خارق‌العاده‌ای در مورد توانایی انسان معرفی کرده‌اند و به حقیقتی در مورد آن رسیده‌اند که آن را «راز» می‌نامند.

من می‌خواهم برای شما پرده از رازی بردارم که خیلی از انسان‌ها از آن بی‌اطلاع هستند.

بسیاری از انسان‌ها بر اساس باورهای تربیتی- اجتماعی، و بر اساس آزمونِ سعی و خطا، در پی یافتن جوابی قانع‌کننده هستند؛ تا به وسیلهٔ آن بتوانند ذهن خود را آرام کنند.

بی‌شمارند افرادی که مطمئناً دلشان می‌خواهد موفق باشند، زندگی شادی داشته باشند و از خود انسانی ایده‌آل بسازند، اما یک جای کار ایراد دارد؛ زیرا نمی‌توان بدون شناخت از عوامل بیرونی و درونی دربارهٔ آنها صحبت کرد. باید بدانید در انسان چه چیزی وجود دارد که می‌تواند او را به بهترینِ خود تبدیل کند. باید بدانیم خلاق کیست و خلاقیت چیست؟

در نگاهی گذرا یادآوری می‌کنیم خلاق خداست که تمامی ما را خلق کرد و در تمامیت خود، ما را نیرویی داده که مانند او باشیم و هر کسی به خود بها داد و از درون، خود را جست و خواست، به خلاقیت خواهد رسید.»