کتاب کارناوال وحشت
معرفی کتاب کارناوال وحشت
کتاب «کارناوال وحشت» نوشتۀ ریچارد دنی و ترجمۀ نسرین دورقی زاده است و انتشارات ادبیات معاصر آن را منتشر کده است.
درباره کتاب کارناوال وحشت
کارناوال وحشت یک رمان ترسناک و پر از هیجان برای نوجوانان است که داستان سایمون و عمویش مونتی سانتیاگو را روایت میکند. سایمون، پسری جوان با حس کنجکاوی قوی، به همراه عمویش که یک محقق باتجربه است، درگیر یک ماجراجویی ترسناک میشوند. مونتی از اینکه قرار است با محققین ماوراءالطبیعه کار کند متنفر است؛ اما آنها با کارآگاهان همکاری میکنند تا بتوانند معمای هولناک و مرموز روح یک دلقک را حل کنند.
در رمان کارناوال وحشت روح یک دلقک شرور به نام گریمشاو که کارش قربانیکردن کودکان برای شیاطین بوده، شهر را به تسخیر درآورده است. این دلقک که زمانی عضوی از یک کارناوال وحشت بوده، حالا به شکل یک روح نفرین شده ظاهر شده و سایمون و مونتی باید پرده از رازهای تاریک این کارناوال و گذشته دلقک بردارند. رمان کارناوال وحشت در فضایی پر از تعلیق و ترس اتفاق میافتد و سایمون در طول این ماجراجویی با چالشهای خطرناکی مواجه میشود. ریچارد دنی با خلق داستانی مهیج و وحشتآور، نوجوانان را به دنیای ترسناک کارناوال و ماجراهای مرموز میبرد، درحالیکه داستان از معماها و پیچیدگیهای غیرمنتظره پر شده است. این اثر با داستانی دلهرهآور و رمزآلود، اثری جذاب و پرکشش خوانندگان را تا پایان داستان درگیر خود نگه میدارد.
خواندن کتاب کارناوال وحشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به نوجوانان وعلاقهمندان به رمانهای مهیج و ترسناک پیشنهادمیکنیم.
بخشی از کتاب کارناوال وحشت
«مونتی درحالیکه یک پوشهٔ پلاستیکی پر از عکس و مقاله دربارهٔ کودکان و نوجوانان گمشده را برمیدارد، میگوید: ظاهراً این موضوع براشون بیشتر از سایر قسمتها اهمیت داشته. حق با اوست، پوشه ضخیم است، به این معنی که هیچکس برای به اشتراک گذاشتن این موارد در اینترنت بهاندازهٔ کافی اهمیت قائل نشده است، یا شاید هم اهالی شهر سعی میکنند اتفاقات به گوش مردم سایر شهرها نرسد! با گوشی مونتی شروع میکنم به عکاسی از مقالات و گزارشها که ناگهان سوزنسوزنشدن آشنایی پشت گردنم حس میکنم.
آهسته برمیگردم، پشت پنجرهٔ بزرگی که رو به پارکینگ باز میشود، پسر جوانی به من خیره شده است. پسرک روبهجلو خم میشود و روی شیشه میدمد و سپس روی شیشهٔ بخار گرفته با انگشت شروع به نوشتن میکند. پس از نوشتن آخرین کلمه در هوا ناپدید میشود. با برداشتن یکقدم به عقب، نزدیک بود با نمایشگر دیگری برخورد کنم، درحالیکه قبل از اینکه آسیبی ببینم، مونتی من را میگیرد. سایمون چی شده؟ شانههایم را تکان میدهد. بدون اینکه حرفی بزنم به پنجره اشاره میکنم و مونتی نوشتهٔ پسرک را میبیند: اون تو رو گیر میندازه»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه