دانلود و خرید کتاب میخائیل باکونین ادوارد هلت کار ترجمه محمود حبیبی
تصویر جلد کتاب میخائیل باکونین

کتاب میخائیل باکونین

انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب میخائیل باکونین

کتاب میخائیل باکونین؛ شورشی سودایی نوشتهٔ ادوارد هلت کار و ترجمهٔ محمود حبیبی است و نشر نو آن را منتشر کرده است. میخائیل الکساندروویچ باکونین (۱۸۱۴–۱۸۷۶) آنارشیست انقلابی روس و از بنیان‌گذاران آنارشیسم جمعی بود. او یکی از بانفوذترین چهره‌های آنارشیسم و یکی از بنیان‌گذاران سنت آنارشیسم اجتماعی به‌شمار می‌رود.

درباره کتاب میخائیل باکونین

ادوارد هلت کار صرف‌نظر از اینکه مورخ دقیقی است، نویسندهٔ زبردستی هم هست. او به واسطه خدمتش در وزارت امور خارجه انگلیس و به‌خصوص دوران مأموریتش در مرکز دیپلماتیک انگلیس در ریگا در دههٔ ۱۹۲۰ به‌شدت شیفتهٔ فرهنگ روس بود که حاصل آن چهار زندگی‌نامه دربارهٔ سه شخصیت تأثیرگذار روس است که نقش مهمی در شکل‌گیری فرهنگ کنونی غرب داشته‌اند: فیودور داستایفسکی، الکساندر هرتسن و میخاییل باکونین. آخری نیز دربارهٔ کارل مارکس است که هرچند خودش روس نیست اما نظریاتش در شوروی منشأ تأثیرات عظیمی شد.

یکی از ویژگی‌های بارز این زندگینامه‌ها که آنها را از آثار مشابه متمایز می‌کند، فضای سایه‌روشنی است که در پرتو آن زندگی این افراد به تصویر کشیده شده است، آرمان‌گرایی که دچار دوپارگی شخصیتی‌اند، سرشان در عالم سوداست اما پایشان در بند واقعیات زندگی. شاید همین کشمکش بین سودا و واقعیت است که شرح زندگی آنها را چنین دلنشین و به تعبیری دیگر واقعی کرده است. 

کار برای ترسیم چهرهٔ باکونین، سندی نیست که زیر و رو نکرده و کتابی نیست که نخوانده باشد. ما در این کتاب ضمن آشنایی با بخشی از تاریخ اروپا در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم همراه با میخاییل باکونین در شهرهای مختلف این قاره برای تحقق عدالت، آزادی و برابری مبارزه می‌کنیم؛ در خلوتش با او می‌خندیم و می‌گرییم و در نهایت نیز با تمام وجود طعم تلخ غربت را می‌چشیم.

خواندن کتاب میخائیل باکونین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ روسیه و همچنین فلسفهٔ آنارشیسم پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب میخائیل باکونین

«حدود صد و پنجاه مایلی شمال غربی مسکو، در استان تِویر، خانه‌ای یک‌طبقه و بزرگ، با نمایی عریض و قرن هجدهمی وجود داشت با اتاق‌های متعدد که هنوز هم برجاست. خانه به شکل شبه‌کلاسیکی ساخته شده بود که معماران ایتالیایی به روسیه آوردند و یک خانه نمونه اشرافی روستایی بود. پرِموخینو، ملک وسیعی که این خانه در آن قرار داشت، «پانصد سر» وسعت داشت؛ در قرن هجدهم و مدت‌ها پس از آن ابعاد هر قطعه زمین در روسیه بیشتر براساس تعداد سِرف‌های مذکر آن تعیین می‌شد. پرموخینو در زمینی مصفا و تقریباً ناهموار قرار داشت که نه حاصلخیزی فراوان جلگه‌های وسیع روسیه را داشت و نه یکنواختی ملال‌آورشان را. خانه در زمینی جنگلی با شیبی تند به سوی رودخانه اُسوگا، زیباترین چشم‌انداز پرموخینو، بنا شده بود. این رود پهن با جریانی آرام به تِویرتسا می‌ریخت که خود انشعابی از ولگا بود. جریان زندگی در پرموخینو در قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم مانند جریان اُسوگا بود؛ پهن و آرام. این رود به تِویر، مرکز استان، یا دورتر از آن، به مسکو می‌رسید. پترزبورگ و جهان فراسوی آن که این شهر در حکم دروازه آن بود برای ساکنان پرموخینو جایی پرت و بیگانه و غیرقابل‌تصور بود.

در بهار ۱۷۷۹، پرموخینو به میخاییل واسیلیویچ باکونین رسید. باکونین‌ها یکی از خاندان‌های روسی بودند که از مدت‌ها قبل جایگاهی محترم ولو غیرمتمایز در تاریخ اشراف مسکو داشتند. میخاییل باکونین تا مقام «مشاور دولتی» در دربار کاترین دوم پیش رفته بود. اما هنوز جوان بود که دوران خدمتش به پایان رسید و مابقی عمرش را وقف امور پرموخینو کرد. هرچند میخاییل جاه‌طلبی سیاسی نداشت و از کمالات فکری هم بی‌بهره بود، اما فرزندانش همواره احترامش را نگاه می‌داشتند. در افسانه‌های خانوادگی باکونین همواره از قامت تنومند و قدرت عضلانی و خشم مهارنشدنی وی یاد شده است. در تاریخ پرموخینو آمده است که چگونه او تک وتنها و فقط با یک تخته‌چوب یک گروه راهزن را به باد کتک گرفت یا چطور یک گاریچی گستاخ را روی سرش بلند کرد و به رودخانه انداخت.

میخاییل واسیلیویچ باکونین سه پسر و پنج دختر داشت. از پسرها، اولی شغلی اداری داشت و دومی نظامی. اما ظاهراً سومی، الکساندر، به پدر نرفته بود زیرا ذهنی توانا و طبعی لطیف داشت. وقتی الکساندر نه ساله بود ـدرست کمی قبل از آن‌که خانواده به پرِموخینو نقل‌مکان کندــ والدینش او را به‌خاطر بنیه ضعیفش همراه با یک معلم سرخانه به آب وهوای ملایم‌تر ایتالیا فرستادند. او تحصیلاتش را در دانشگاه پادوا به پایان رساند و در آن‌جا تا درجه دکتری پیش رفت. رساله دکترایش درباره امراض انگلی، که به لاتین نوشته شده بود، تا یک قرن بعد همچنان در بایگانی خانوادگی باکونین‌ها محفوظ بود. سال‌های بعدی زندگی او همچنان در هاله‌ای از ابهام است. ظاهراً او مدت‌ها در سفر به سر می‌برد و به روایتی، هنگام سقوط باستیل در سال ۱۷۸۹ در فرانسه حضور داشت و از نزدیک شاهد انقلاب بود. گفته می‌شد مدتی هم در مقر هیئت نمایندگی روسیه در فلورانس و تورین خدمت می‌کرد و عضو آکادمی تورین بود. الکساندر تا سی سالگی به روسیه بازنگشت و کمی پس از ورودش به روسیه در سومین سال قرن جدید، باکونین بزرگ چشم از جهان فروبست. کمی بعد، بیوه باکونین به یاد او کلیسایی مجلل در پرموخینو احداث کرد و با این کار بر شکوه آن افزود.»


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۲۳۰,۰۰۰
۱۶۱,۰۰۰
۳۰%
تومان