دانلود و خرید کتاب گفتا که خراب اولی مارگریت دوراس ترجمه قاسم روبین
تصویر جلد کتاب گفتا که خراب اولی

کتاب گفتا که خراب اولی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گفتا که خراب اولی

کتاب گفتا که خراب اولی نوشتهٔ مارگریت دوراس و ترجمهٔ قاسم روبین است. انتشارات اختران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر همراه با گفت‌وگوی مارگریت دوراس با «ژاک ریوت» و «ژان ناربونی» ارائه شده است.

درباره کتاب گفتا که خراب اولی

گفته شده است که در میان آثار مارگرت دوراس، کتاب گفتا که خراب اولی، عجیب‌ترین است. این داستان به مراسمی می‌ماند که ما از رسم و اصول آن بی‌اطلاع هستیم، اما مراتب آن را با مسحوری دنبال می‌کنیم. درونمایهٔ کتاب حاضر، همان‌طور که عنوان آن نشان می‌دهد، خرابی است و این خرابی یکسره تحمیلی است؛ با این توضیح که خرابی در اینجا بری از خشونت و خصم و شورش است و بیشتر قرین تحلیل است و تراش و صیقل‌خوردن و تعالی‌یافتن.

خواندن کتاب گفتا که خراب اولی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و قالب داستان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارگریت دوراس

مارگریت ژرمن ماری دونادیو که با نام مارگریت دوراس شناخته می‌شود، متولد ۴ آوریل ۱۹۱۴ در خانواده‌ای فرانسوی در هندوچین مستعمرهٔ سابق فرانسه است؛ کشوری که امروزه با نام ویتنام شناخته می‌شود. در سال ۱۹۱۸ خانوادهٔ دوراس در شهر فنوم‌پن پایتخت کامبوج ساکن می‌شوند. پدرش که معلم ریاضیات بود، پس از مدت کوتاهی بیماری در زمان بازگشت به فرانسه از دنیا می‌رود. مادر مارگریت پس از مرگ همسرش در شرایط بسیار سخت به شغل معلمی خود ادامه می‌دهد و در روستاهایی در مجاورت رودخانهٔ مکونگ و با فقر و سختی فرزندانش را بزرگ می‌کند. زندگی در مناطق و روستاهای فقیرنشین، ارتباط و دوستی با بومی‌ها و کمبود محبت پدری بعدها تبدیل به درون‌مایهٔ اصلی داستان‌های دوراس شد. در سال ۱۹۲۹ مارگریت برای تحصیل به سایگون رفت و عاشق پسر چینی جوانی شد؛ عشقی ناکام که بعدها محتوای داستان عاشق را ساخت و جایزهٔ گنکور را برای نویسنده به همراه داشت. او در ۱۸سالگی برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ علوم سیاسی به دانشگاه سوربن در فرانسه رفت و در نهایت با لیسانس حقوق از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. او مدتی عضو حزب سوسیالیسم فرانسه بود و تا پایان عمر اعتقادات چپ‌گرایانه‌اش را حفظ کرد. مارگریت دوراس در آثارش شیوه‌های جدیدی را در عرصهٔ رمان‌نویسی امتحان کرد و رونق تازه‌ای به نثر فرانسوی بخشید؛ به همین دلیل به او لقب بانوی رمان‌نویسی مدرن داده‌اند. در اکتبر ۱۹۸۸ مارگریت به کما می‌رود و بعد از ۵ ماه به‌ شکل معجزه‌آسایی سالم به‌هوش می‌آید. مارگریت دوراس که مشکل سوءمصرف الکل داشت، درنهایت به سرطان مری مبتلا شد. دوراس در روز یکشنبه ۳ مارس سال ۱۹۹۶ در ساعت ۸ صبح در ۸۲سالگی درگذشت. 

بخشی از کتاب گفتا که خراب اولی

«هوای گرفته.

پنجره‌ها بسته است.

از سمت تالار غذاخوری، از جایی که مرد نشسته است، پارک دیده نمی‌شود.

زن اما چرا، می‌تواند ببیند، نگاه می‌کند. میزش چسبیده به لبه پنجره است.

پلک‌هایش را، از نور آزارنده، جمع می‌کند. نگاهش دور می‌رود، بازمی‌آید.

مسافران دیگر هم بازی تنیسِ بیرون از دید مرد را نگاه می‌کنند.

مرد نخواسته است جایش را عوض کند.

زن نمی‌داند که نگاهش می‌کنند.

حدود پنجِ صبح باران باریده است.

توپ تنیس، امروز در این هوای مرطوب و سنگین، ضرب و کوبشی دارد. پیراهن تابستانی به تن دارد زن.

کتابی جلوش دیده می‌شود. معلوم نیست کتاب را از زمان ورودِ مرد شروع کرده یا پیش از آن.

در کنار کتاب، دو شیشه قرص سفید به چشم می‌خورد، در هر وعده از غذا از آنها مصرف می‌کند. هرازچندگاه کتاب را باز می‌کند، بعد تقریباً بلافاصله آن را می‌بندد، به بازی تنیس نگاه می‌کند.

روی میزهای دیگر، شیشه‌های دیگر قرص، و کتاب‌هایی دیگر.

موهایش سیاه است، سیاه مایل به خاکستری، صاف. قشنگ نیست موها، خشک است. رنگ چشم‌ها را نمی‌شود تشخیص داد، سر که می‌چرخاند چشم‌ها همچنان آزار می‌بیند از تابش نور، نور مستقیمِ کنار پنجره. لبخند که می‌زند، بر پوست اطراف چشم‌ها چین‌های ظریفی می‌افتد. زنی است با چهره‌ای پریده‌رنگ.

از مسافران مهمانسرا کسی تنیس بازی نمی‌کند، جوان‌های اطراف‌اند که به بازی تنیس مشغولند. کسی اعتراض نمی‌کند.

ــ جوانی چیز دلپذیری است. اینها هم البته جوان‌های سربه‌راهی هستند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۹۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان