کتاب بازپسین گفتگو
معرفی کتاب بازپسین گفتگو
کتاب بازپسین گفتگو (مصاحبه با سارتر) ترجمهٔ جلال ستاری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بازپسین گفتگو
ژان پل سارتر در ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در ۷۵سالگی درگذشت و گفتوگویـی کـه بنی لِـوی، فیلسوفی جوان، گستاخانه و در عین حال دوستانه با او کرده است و در سه شمارهٔ پیاپی مجلهٔ لو نوول ابسرواتور در مارس ۱۹۸۰ پس از مرگ سارتر به چاپ رسیده است، به احتمال قوی، آخرین سخنانی است که از وی به یادگار مانده اسـت. استـاد در این گفتوگوی بیپرده، در هـمهٔ مفاهیمی کـه خود باب کـرده و چندین نسل روشنفکر و سیاستمدار و میلیونها خواننده را تحت تأثیر قرار داده است، چون و چرا میکند و همه را به پرسش میگیرد، چنـان کـه گویی آخرین حرفش را هنوز نزده است و آنچه گفته است، به مثابه وحی منزل نیست.
آخرین کتاب بازپسین گفتگو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتهٔ فلسفه و علاقهمندان به آثار سارتر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بازپسین گفتگو
«بنی لوی (Benny Levy) ــ چندی است که درباره امید و نومیدی میاندیشی. اینها مضامینی است که در نوشتههایت هرگز به آنها نمیپرداختی.
ژان ـ پل سارتر ــ به هر حال نه به شیوه کنونی، زیرا همواره بر این اندیشه بودهام که هر کس به امید زنده است، یعنی باور دارد که چیزی که او بدان پرداخته یا به او مربوط میشود یا به گروه اجتماعیای که وی بدان تعلق دارد، در شرف تحقق یافتن است و یا تحقق خواهد یافت و به حالِ او و جماعتی که وی به آنان وابسته است، مفید خواهد بود. فکر میکنم که امید، جزء ذات انسان است؛ عمل انسان، متعالی و فرارونده است یعنی همواره در زمانِ حال، ناظر به موضوعی در آینده است گرچه وی میکوشد آن موضوع را در همین زمان حال تصّور کند و تحقق بخشد، امّا غایتِ آن کار در آینده است، همچنین تحققش و امید یعنی همین نوع و شیوه عمل، یعنی این واقعیت که هدفی داریم که میباید تحقق یابد.
ب. ل. ــ تو مؤکداً گفتی که عمل انسان، ناظر به هدفی در آینده است، امّا بیدرنگ بر آن گفته افزودی که این عمل بیهوده است. بنابراین امید ضرورتاً برآورده نمیشود. گویی وجه مشترک میان پیشخدمتِ کافه و رهبرِ مردم ــ استالین یا هیتلر ــ و میگسار پاریسی و مبارز انقلابی مارکسیست و ژان ـ پل سارتر این بود که همه آنها مادام که بودند و (در حصول مقصود) شکست خوردند، هدفهایی داشتند.
ژان ـ پل سارترــ من دقیقاً چنین چیزی نگفتم، تو مبالغه میکنی. گفتم که آنها در واقع هرگز دقیقاً به آنچه میجویند، نمیرسند و همیشه شکستی در کمینِ آنهاست...
ب. ل. ــ تو یقیناً گفتی که عملِ انسان همواره هدفی در آینده دارد، امّا این را هم گفتی که این نهضتِ استعلایی به شکست میانجامد. تو در هستی و نیستی (L'Etre et le Neant)، هستیای را وصف کردهای که با ذهنیتی کاملا جدی (esprit de serieux) هدفهایی را فرا میافکند، امّا بیهیچ نتیجهای. (میگفتی) آری انسان برای خود هدفهایی تعیین میکرده است، امّا در حقیقت تنها هدفی که خواستارش بوده، این بوده است که خدا شود، چیزی که تو آن را قائم به ذات بودن (tre cause de soi) مینامی. و بیگمان این، به شکست میانجامد.»
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۵۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه