دانلود و خرید کتاب درآمدی بر نظریه معرفت نوح لموس ترجمه عاطفه حقی
تصویر جلد کتاب درآمدی بر نظریه معرفت

کتاب درآمدی بر نظریه معرفت

معرفی کتاب درآمدی بر نظریه معرفت

کتاب درآمدی بر نظریه معرفت نوشتهٔ نوح لموس و ترجمهٔ عاطفه حقی و مهدی فرجی پاک است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب درآمدی بر نظریه معرفت

معرفت‌شناسی، یا نظریه‌ٔ معرفت، یکی از پایه‌های فلسفه‌ٔ تحلیلی به شمار می‌آید و این کتاب درآمدی روشن و قابل فهم بر این موضوع است. کتاب درآمدی بر نظریه معرفت پیرامون برخی از نظریه‌های اصلی توجیه، شامل مبناگرایی، انسجام‌گرایی، وثاقت‌گرایی و معرفت‌شناسی فضیلت‌محور بحث می‌کند. همچنین موضوعات دیگری از جمله مسئله‌ٔ گِتیه، درون‌گرایی و برون‌گرایی، شک‌گرایی، مسئله‌ٔ دَور بودن معرفتی، مسئله‌ٔ معیار، معرفت پیشینی و معرفت‌شناسی طبیعی شده را نیز شامل می‌شود. این متنِ واضح و خوش‌نوشت که عمدتاً برای دانشجویان مبتدی معرفت‌شناسی در نظر گرفته شده، برای افرادی که علاقه‌مند به دانستن بیشتر درباره‌ٔ این حوزه‌ٔ مهم فلسفه هستند نیز مقدمه‌ای عالی ارائه می‌دهد.

خواندن کتاب درآمدی بر نظریه معرفت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب درآمدی بر نظریه معرفت

«بسیاری از مردم تصور می‌کنند چیزهای زیادی دربارهٔ جهان خارج، گذشته و اذهان دیگر می‌دانند. مثلاً فرض ما بر این است که می‌دانیم اتومبیل‌ها و درختان وجود دارند، می‌دانیم که دیروز زنده بودیم، دیگران شاد یا ناراحت‌اند، و به چیزهای زیادی باور دارند. به علاوه، ما باور داریم که تقریباً همه، بسیاری از این چیزها را می‌دانند. مثلاً فکر نمی‌کنیم که دانستن این امور تنها محدود به معدودی فیلسوف باشد. اما با این حال، بسیاری از ما به برخی ادعاهای مطرح شده دربارهٔ معرفت مشکوکیم. فرض کنید فردی ادعا می‌کند که برندگان مسابقات جهانی در ده سال آینده را می‌شناسد یا اینکه می‌داند در سیارهٔ دیگری زندگی وجود دارد. ما به چنین ادعاهایی دربارهٔ معرفت مشکوکیم. نمی‌پذیریم افرادی که چنین ادعاهایی دارند واقعاً آنچه مدعی دانستن آن هستند را بدانند. همچنین منکر این هستیم که چنین ادعاهایی موجه یا معقول باشند. ما به این ادعا که چنین باورهایی موجه هستند، مشکوکیم.

درحالی‌که تقریباً همهٔ ما به ادعای دانستن برخی امور مشکوکیم، استدلال‌های شک‌گرایانهٔ فلسفی، نوعاً در پی این هستند که نشان دهند ما بسیاری از چیزهای معمولی را که فکر می‌کنیم می‌دانیم، یا فرض می‌کنیم باورمان به آنها باوری معقول است، درواقع نمی‌دانیم یا باورمان موجه نیست. این استدلال‌ها اغلب چنین نتیجه می‌گیرند که ما به هیچ چیز دربارهٔ جهان خارج، گذشته، یا اذهان دیگر معرفت نداریم، یا در باورکردنشان موجه نیستیم. در برخی موارد، این نتایج شگفت‌آور حاصل مقدماتی هستند که کاملاً قابل‌قبول به نظر می‌رسند. در این فصل، به برخی از استدلال‌های شک‌گرایانه و پاسخ‌های ارائه شده به آنها می‌پردازیم.

شک‌گرایی شکل‌های فراوانی دارد. می‌توان میان شک‌گرایی دربارهٔ معرفت و شک‌گرایی دربارهٔ توجیه تمایز قائل شد. شک‌گرایی دربارهٔ معرفت، منکر آن است که انسان‌ها واجد انواع خاصی از معرفت هستند، یا می‌توانند باشند. شک‌گرایی دربارهٔ توجیه نیز منکر آن است که افراد در باور کردن گونه‌های خاصی از امور موجه هستند، یا می‌توانند باشند. می‌توان بدون شک‌گرا بودن دربارهٔ توجیه، دربارهٔ معرفت شک‌گرا بود. ممکن است معتقد باشیم که انسان‌ها در باور کردن انواع متعددی از امور موجه‌اند، اما بر آن باشیم که میزان توجیهی که انسان‌ها برای باور کردن آن چیزها دارند، برای معرفت کفایت نمی‌کند. مثلاً ممکن است فکر کنیم که افراد در باور کردن چیزهای زیادی دربارهٔ جهان خارج، تا حدودی موجه‌اند، اما منکر این باشیم که این باورها می‌توانند به میزانی از توجیه برسند که برای معرفت لازم است. به همین ترتیب، می‌توان بدون شک‌گرا بودن دربارهٔ معرفت، دربارهٔ توجیه شک‌گرا بود. مثلاً فرض کنید فرد معتقد باشد که معرفت نیازمند توجیه نیست، بلکه صرفاً نیازمند باور صادقی است که به نحو موثّقی ایجاد شده است یا به‌طور شایسته‌ای شکل گرفته. ممکن است فردی منکر موجه بودن انواع خاصی از باورها باشد، اما در عین حال بر آن باشد که این باورها حاوی معرفت هستند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
هنگام بررسی نظریه‌هایی دربارهٔ آنچه که موجبِ موجه شدنِ باورها می‌شود، یا هنگام بررسی مصادیق معرفت و یا زمانی که پاسخ‌های متعدد به شک‌گرایی را مورد توجه قرار می‌دهیم، فرض ما این است که می‌توان مصادیق باور موجه و معرفت را دریافت. ما دعاوی فلسفی متعددی دربارهٔ معرفت و توجیه را رد کردیم، زیرا با آنچه که فرض می‌کنیم به آن معرفت داریم یا در باور کردنش موجه‌ایم، متعارض بودند. مثلاً وقتی در فصل قبل به این نظر پرداختیم که معرفت مستلزم یقین است، استدلال کردیم که چون ما به چیزهایی که یقینی نیستند معرفت داریم، پس معرفت مستلزم یقین نیست. همچنین نظری را رد کردیم که دربارهٔ آنچه لوازم معرفت است صحبت می‌کرد؛ زیرا این نظر با آنچه فرض می‌کنیم به آن معرفت داریم، مغایر بود. به همین ترتیب، در فصل‌های مختلف کتاب فرض کردیم که کودکان و حیوانات واجد معرفت‌اند، و از این فرض نتیجه گرفتیم که برخی از نظریه‌های خاصِ معرفت اشتباه
کاربر ۶۱۳۸۶۱۸

حجم

۶۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۶۳۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰
۵۰%
تومان