کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟
معرفی کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟
کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟ نوشتهٔ جیمز کی. ای اسمیت و ترجمهٔ حامد قدیری است. انتشارات ترجمان علوم انسانی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی تقریری از اندیشهٔ «چارلز تیلور» است.
درباره کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟
ما در عصر سکولار زندگی میکنیم؛ عصری که ایمان و اعتقاد دینی هر لحظه با چونوچرایی تازه روبهرو میشود؛ گویی امر الهی در پسِ پرده نشسته و به محاق رفته است. ساکنان این عصر با نوعی پریشانی مواجه هستند؛ نه میتوانند بهراحتی دین را بپذیرند و نه میتوانند بهسادگی آن را کنار بگذارند و طوری رفتار کنند که انگار دینی نبوده و نخواهد بود، اما چگونه میتوان از این پریشانی و مواجهه با آن سخن گفت؟ «چارلز تیلور» در کتاب «عصر سکولار» کوشیده است راهی به رهایی از این مخمصه بگشاید و زبانی برای سخنگفتن از این وضعیت پیدا کند. جیمز کی. ای اسمیت در کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟ شاخوبرگ انبوهِ تحلیل و استدلال چارلز تیلور را هرس کرده و کوشیده است آن را در قالبی سادهتر عرضه کند؛ بنابراین کتاب حاضر هم راهنمایی است برای خواندن اثر چارلز تیلور و هم، فراتر از آن، سرآغازی است برای اندیشیدن به تحولات مهمی که زمانۀ ما را شکل دادهاند.
کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟ از ۵ فصل و یک نتیجهگیری تشکیل شده است. این کتاب را یک دورهٔ دکتریِ کشیشی ببینید؛ یک قومنگاریِ فلسفی در باب جهانی که ساکنِ آن هستیم و در آن به کار تبلیغ مشغولیم. نویسندهٔ این اثر را استاد مشاوری بدانید که در کنار راهنمای اصلی، یعنی چارلز تیلورِ فیلسوف، ما را به این جهان نو هدایت میکند.
خواندن کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران فلسفه و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه سکولار (نـ)باشیم؟
«تیلور در بخشهای ۱ تا ۳ تاریخ بدیلی ارائه کرد و در بخش ۴ در تقریرهای ترازِ «نحوهٔ رسیدنمان به موقف کنونی» مناقشه کرد. او در بخش ۵ (که محل بحثِ این فصل است) از تاریخ و تبارشناسی بهسمت تحلیل انتقادی حرکت میکند. میتوان این بخش را بخشی «سازنده» در پروژهٔ او دانست، درعینحال، جایی است که تیلور دست به حمله میزند و اطمینانِ حقبهجانبِ «پیلهٔ سکولاریستی» را هدف قرار میدهد، البته نه با حالتِ دفاعیهپردازانهای که بخواهد از موضعی حقبهجانب و آکنده از اطمینان «اثبات کند» که مسیحیتْ برحق است. بلکه صرفاً اطمینانِ «برداشت» سکولاریستی از جهان را مخدوش میکند و نشان میدهد که چنین چیزی صرفاً یک برداشت، تفسیر یا خوانش از جهان است. خلاصه، بخش پایانی عصر سکولار عبارت است از تلاش برای اینکه سکولاریست را به سکونت در عصر سکولار وابدارد.
در همین سیاق است که تیلور مفهومی را جعل میکند که در ادامه به مفهومی اساسی بدل خواهد شد: چهارچوب درونماندگار. قرار است این مفهوم استعاری -که «چهارچوب» در آن تلویحاً امری است که هم چیزی را محصور میکند و هم چیزی را پس میزند- توصیفی باشد
از جهانی که در این عصر سکولار در آن سکونت داریم: «این چهارچوب متشکل است از نظمی ‘طبیعی’ در برابر نظم ‘ماوراءالطبیعی’؛ جهانی ‘درونماندگار’ در برابر یک جهان ‘متعالی’ احتمالی». ما اکنون در این نظم درونماندگارِ خودبسنده زندگی میکنیم ولو اینکه به ساحت متعالی اعتقاد داشته باشیم. درواقع تیلور بر حضور مستدام چهارچوب درونماندگار تأکید میکند: این موضوع «بین همهٔ ما در غربِ مدرن مشترک است». بنابراین پرسش این نیست که آیا ساکن چهارچوب درونماندگار هستیم یا نه؛ بل حرف از این است که چنین سکونتی چگونه است. برخی بهمثابهٔ چهارچوبی بسته با سقفی کوتاه و گذرناپذیر و برخی بهمثابهٔ چهارچوبی باز با پنجرهٔ سقفیِ گشوده به ساحت متعالی در این وعا زندگی میکنند.»
حجم
۵۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۵۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
| کتاب چگونه سکولار (ن)باشیم؟ چکیدهٔ کتاب «عصر سکولار» چارلز تیلور است که در آن نویسنده نهتنها کمکاری از خود نشان نمیدهد بلکه حتا «عصر سکولار» را بهخوبی بررسی کرده و از حجم تقریباً نهصد صفحهایاش توانسته نکات اصلی و
ترجمه بسیار بد