کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر
معرفی کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر
کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر نوشته گروهی از نویسندگان است که با ترجمه محمدرضا قائمی نیک منتشر شده است. این کتاب راهنمایی جامع برای دانشجویان جامعهشناسی است.
درباره کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر
این کتاب مجموعهای مقاله از تعدادی از بزرگترین نظریهپردازان معاصر است که کمک میکند تا بتوانند درک بهتری از نظریههای جامعهشناسی مدرن داشته باشند. خلاصه بعضی مقالههای کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر به شرح زیر است:
«ترقی یا بازگشت؟ بحران معاصر در تمدن غربی»، حاصل سخنرانیهای لئو اشتراوس دربارۀ اندیشۀ ترقی است. این متن، شکل ویراستهشدۀ دو سخنرانی عمومی لئو اشتراوس است که در سالن هیللِ دانشگاه شیکاگو در پنجم و دوازدهم نوامبر سال ۱۹۵۲ ایراد شده اند. این مقاله به نقد ایدۀ ترقی و پیامدهای آن در عصر فعلی اشاره دارد. او بازگشت از وضعیتی را که در اثر ترویج این ایده در غرب، مخصوصا در ایالات متحدۀ آمریکا، پیش آمده است در گروِ بازگشت از آن میداند و بهترین معادل دینی برای آن را «توبه» مینامد. اشتراوس از طریقِ مفهوم توبه با ایدههای الهیاتی قبل از جهان مدرن، مخصوصا دو جنبۀ برجستۀ آن، تمدن یونانی و آموزههای مسیحی ارتباط برقرار میکند
مقالۀ کارل لویت، بخش نتیجهگیری کتاب معنا در تاریخ است و عنوان «از مسیحیت تا سکولاریسم: قیام تاریخ نامقدس علیه تاریخِ قدسی» را مترجم برگزیده است. نویسنده در این مقاله، تحول تلقی مسیحی از تاریخ و تلقی مدرن از آن را بررسی میکند؛ تلقیای که از ولتر و ویکو آغاز میشود و با هگل، کنت، پرودن و مارکس ادامه مییابد. لویت توضیح میدهد که ولتر و ویکو، ناخواسته، باحوالهکردن تاریخ دین به بُعد تمدّنیِ آن، تاریخ سکولار یا عرفی را از قید تاریخ قدسی رها کردند.
جان گِری در مقالۀ «توهمی دربارۀ آینده»، ایدۀ ترقی را که عمدتا در آرای کنت، هگل و مارکس، باکونین و میل، پوپر و هایک، هابرماس و فوکویاما دیده میشود، توهمی دربارۀ آینده میداند؛ توهمی که در قالب دین عرضه شده است و هر یک از اینها موعظهگرِ آن بوده اند.
مقالۀ «حدود دانش تاریخی» از جورج کالینگوود، بیان میکند اندیشۀ ترقی که از عصر روشنگری در غرب مطرح شده است، از بدو تولد، دچار مغالطهای منطقی است. پیدایش این اندیشه، با نقض حدود دانش تاریخی بشر آغاز شده است؛ حدودی که تا پیش از این در حیطۀ دانش الهی قرار داشته است، با طرح اندیشۀ ترقی، بالاخص در نظریاتجامعهشناسی به حیطۀ دانش بشری کشیده میشود.
جان میلبنک در «مقالهای علیه نظم سکولار»، از مسئلۀ مبتلابه جامعهشناسان، یعنی تقابل فرد (عاملیت) و جامعه (ساختار) آغاز میکند. او به تمامیِ جامعهشناسان مدرن اهمیت مسئلۀ رستگاری در حیات اجتماعی را تذکر میدهد. میلبنک معتقد است تقابل ساختگیِ میان فرد و جامعه، به دلیل غفلت از یک مسئلۀ حقیقی به نام رستگاری است. رستگاری با آموزههای الهیاتی کلیسا پیونده داشته است.
مقالۀ «گنوستیسیسم، سنّتی و مدرن: مذهبی برای آینده؟» از کریستوفر لش، به مسئلۀ مورد نظر ما از منظری متفاوت نگریسته است. لش در این مقاله به تأثیر آموزههای گنوستیکی در تکوین جهان مدرن میپردازد. او پس از یک بررسی تاریخی در سدۀ دوم میلادی که گنوستیسیسم در آن شکل میگیرد، دغدغۀ اصلی خود را از ظهور نظامهای توتالیتری نظیر نازیسم و کمونیسم استالینی ابراز میکند. به عقیدۀ او این نظامها، شباهت بیش از اندازهای با گنوستیسیسمی دارند که در سدۀ دوم میلادی ظهور پیدا کرد و به همان اندازه خطرناک اند. این مقاله به دلیل برقراری پیوند میان مفاهیم ترقی، گنوستیسیسم و سکولاریزاسیون، میتواند نقطۀ پیوند خوبی میان نظریات جامعهشناسی مدرن و الهیات اجتماعی باشد.
مقالۀ «سکولاریزاسیونِ علم و نقش نیو دیل در سیاستگذاری علوم» از استیو فولر است. فولر در این مقاله، جامعهشناسی را بهعنوان یک علم مقدسکننده و در عین حال سکولارکنندۀ علم معرفی میکند. او معتقد است تفکر اثباتی که در جامعهشناسی بهخوبی نمود یافته است، اولین روند سکولارکردن دین توسط علم تجربیاثباتی بود. با این حال به عقیدۀ فولر روند سکولاریزاسیون دومی هم، هماکنون در جهان غرب در حال شکلگیری است و آن، روند سکولارکردنِ خودِ علم است و عاملِ مهم این مرحله از سکولاریزاسیون، سیاستگذاریهای دولتی است.
هر مقاله اطلاعات کاملی در اختیار علاقهمندان قرار میدهد و کمک می کند درک بهتری از مکتبها و نظریههای معاصر داشته باشند.
خواندن کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان و دانشجویان جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب علیه نظم سکولار و چند مقاله دیگر
سخنرانی اول
عنوان این سخنرانی نشان میدهد که ترقی به مسئلهای بزرگ تبدیل شده است. میتوان گفت ترقی ما را به لبۀ پرتگاه رسانده است و لذا ضروری است چارهای بیندیشیم: مثلا همین جایی که هستیم توقف کنیم یا اگر توقف ممکن نیست، بازگردیم. «بازگشت» ترجمۀ کلمۀ عبری t’shuvah است. این کلمه معنایی رایج و معنایی تأکیدی دارد. معنای تأکیدیاش در زبان انگلیسی به «توبه» ترجمه شده است. توبه، بازگشت است: بازگشت از راهی نادرست به راهی درست. این بدان معنی است که ما پیش از اینکه در مسیری نادرست قرار گیریم، در راهی درست گام برمیداشتیم. ما اصالتا در مسیری درست قرار داشتیم و انحراف یا گناه یا نقصان اصالت ندارند. انسان وقتی در منزل پدرش است، اصالتا در خانه است و بر اثر بیگانگیِ ناشی از گناه است که به بیگانه بدل میشود. توبه و بازگشت همان رجوع به خانه است.
برخی آیات باب نخست کتاب اشعیای نبی را برایتان بازخوانی میکنم: «شهر امین چگونه زانیه شده است؟ آنکه از انصاف مملو بود و عدالت در آن سکونت داشت، اما اکنون جایگاه قاتلان شده است. بنابراین خداوند گفت، من داوران تو را مثل اول و مشیران تو را به مثل ابتدا باز خواهم گرداند و بعد از آن، تو به شهر عدالت و قریۀ امین نامیده خواهی شد». توبه بازگشت است و رستگاری، بازسازی. شهر امین پس از آغازی کامل، به نقص و انحطاط و گناه کشیده میشود و بهدنبال آن، پایانی بینقص خواهد داشت. اما پایان کامل و بینقص، همان بازگشت به آغاز کامل است: شهری که در آغاز و در پایان مؤمن است. در آغاز چنین نبود که انسانها هدایتنشده و واگذاشتهشده به خود، در جنگلی سرگردان باشند. «آغاز» همان «باغ عدن» است. کمال موجب میشود به آغاز برگردیم، به آغاز زمان، به قدیمیترین زمان. بنابراین، کمال، بهنحوی اقتباسی، در زمان قدیم، در پدر، در پدر پدران و در ریشسفیدان طلبیده میشود. ریشسفیدان، همان ارابۀ الهی اند که «حزقیال» در رؤیایش دیده بود. دورۀ عظیم یا دورۀ باستان در گذشته قرار دارد. نخست، دورۀ بیآبوعلفی است و بعد از آن دورۀ نیایش. زندگی یهودی، زندگیِ تجدید خاطره است و در همان حال زندگیِ تمهید و تدبیر و زندگیِ امید است، اما امید به رستگاری، احیا و بازسازی: بازسازی وضعیت اصیل. همانطور که باب (۳)۰ کتاب سفر ارمیا بیان میکند: «پسرانش مانند ایام پیشین خواهند شد». رستگاری، منوط به بازگشت ازلیترین و دورافتادهترین بخش گذشته، بازگشت دورترین آینده و میتوان گفت بازگشت دوران سالم و بکر اولیه است. گذشته بر حال غالب است. پس این اندیشه کاملا با امید به آینده رقابت میکند. اما آیا امید به رستگاری که آرزوی عیسی مسیح است، به آینده جایگاهی برتر از گذشته اختصاص نمیدهد و درهرحال، آن را محترم و مقدس نمیشمارد؟
حجم
۲۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
بخصوص مقالهٔ «تجدد، سکولاریزاسیون و پیشرفت» به قلم رابرت والیس بینظیر است.
این کتاب در راستای نفی پیشرفت و رشد ، ( سیاسی ، اجنماعی واقتصادی ) قرار میگیرد . ومسلما جز در بین سنت گرایان واپس گرا جایی پیدا نخواد کرد . . تلاشی بیهوده برای مقابله با حرکت جلو رونده