دانلود و خرید کتاب اسطوره خشونت مذهبی ویلیام تی کاوانا ترجمه سجاد صفارهرندی

معرفی کتاب اسطوره خشونت مذهبی

کتاب اسطوره خشونت مذهبی نوشتهٔ ویلیام تی کاوانا با ترجمهٔ سجاد صفارهرندی در انتشارات ترجمان علوم انسانی چاپ شده است.

درباره کتاب اسطوره خشونت مذهبی

اگر می‌خواهید در جامعه‌ای صلح برقرار کنید، باید دین را از عرصۀ سیاست کنار بگذارید. این ایدۀ رایجی میان طرفداران سکولاریسم است؛ آن‌ها می‌گویند دین پدیده‌ای فرافرهنگی و فراتاریخی است و ماهیتاً گرایش به خشونت دارد، زیرا ذاتاً مطلق‌گرا، تفرقه‌افکن و غیرعقلانی است. ویلیام تی.کاوانا، پژوهشگر الهیات سیاسی و استاد دانشگاه، معتقد است این ایده چنان فراگیر و پرنفوذ بوده است که دیگر هیچ‌کس آن را نمی‌آزماید؛ بنابراین باید آن را نوعی «اسطوره» دانست. او می‌گوید بر مبنای این اسطوره، خشونت دو نوع خواهد داشت: خشونت مذهبی و کور که گرایش به جنگ‌افروزی دارد و خشونت عرفی و عقلانی که در خدمت صلح است. کاوانا در این کتاب با بررسی مفصل شواهد تاریخی و تبارشناسی مفهوم دین در غرب مدرن می‌گوید تقسیم خشونت به دینی و عرفی ناموجه است، زیرا این دوگانه بیش از آنکه واقعیتی عینی باشد، جعلی تاریخی‌فرهنگی است.

کتاب اسطوره خشونت مذهبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعات دینی و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب اسطوره خشونت مذهبی

«سه نوع استدلال

در طی چندین سال، هر استدلال آکادمیکی را که می‌گفت دین موجب خشونت می‌شود بررسی کردم، هرآنچه در میان طیفی از رشته‌های علمی مختلف یافته بودم. در جهت مقصود ما، «دین موجب خشونت می‌شود» یک مختصرنویسیِ ساده‌شده است. تا جایی که من می‌دانم، هیچ‌کس معتقد نیست حضور دین همواره لزوماً تولید خشونت می‌کند. بلکه این استدلال‌ها دین را به‌مثابه امری به‌طور خاص متمایل به خشونت یا عاملی قابل‌توجه نسبت به دیگر عوامل در تولید و تشدید خشونت می‌بیند.

می‌توان استدلال‌هایی را که بررسی کرده‌ام در سه گونه تا حدی دارای اشتراک دسته‌بندی کرد: دین موجب خشونت می‌شود زیرا ۱) مطلق‌گراست، ۲) تفرقه‌انداز است و ۳) به میزان کافی عقلانی نیست. بیشتر نویسندگان موردبحث به بیش از یکی از این انواع استدلالات اشاره کرده‌اند، اما بیشتر تمایل دارند که یکی از موارد سه‌گانه را برجسته سازند. در ادامه، هر یک از انواع سه‌گانه به‌وسیله سه نویسنده اصلی ارائه می‌شود. اگر فضا و حوصله اجازه می‌داد، می‌توانستم موارد و مثال‌های متعدد بیشتری ارائه دهم، هرچند برای مقصود ما در اینجا ذکر سه نماینده از هر دسته کفایت خواهد کرد. شخصیت‌هایی که اینجا انتخاب شده‌اند از تأثیرگذارترین شخصیت‌های حوزه دین و خشونت هستند، و به این دلیل انتخاب شده‌اند که به‌طور منصفانه‌ای جایگاه بحث را در میان شاخه‌های گوناگون علمی مشتمل بر مطالعات دین، جامعه‌شناسی، تاریخ، علوم سیاسی و الهیات نمایندگی می‌کنند.

بهتر است از آغاز روشن سازم که فقط آثاری را مورد ملاحظه قرار می‌دهم که استدلال‌های فراتاریخی و فرافرهنگی درباره خشونت دینِ فی‌نفسه طرح می‌کنند. تعداد زیاد دیگری از مطالعات دقیق تجربی وجود دارد که به‌طرز سودمندی موارد خاص خشونت در زمینه‌های مشخص فرهنگی را بررسی می‌کند، مثلاً در میان مسلمانان تندرو خاورمیانه یا مسیحیان راست افراطی آمریکایی. اگرچه بعضی از این مطالعات نسبت به سایرین دقت کمتری در استفاده از اصطلاح دین دارند، اما تمرکز بر توصیف تجربی در ظرف زمینه‌های مشخص آن‌ها را ارزشمند ساخته است. اما بحث‌های عمومی درباره دین و خشونت، به دلیل شیوه‌ای که داده‌های تجربی را تحریف کرده و نهایتاً خود را به مصارف ایدئولوژیک تسلیم می‌کنند، مورد توجه و دغدغه من هستند.»

رهگذر
۱۴۰۲/۰۱/۰۴

تازه شروع کردم به خوندن. ایده خیلی جالبی داره. اینکه جدایی دین از سیاست اختراع غربی ها در قرون جدیده و قبل از اون اصلا مفهوم سکولار به عنوان چیزی که امروزه میشناسیم وجود نداره و برای همین تفکیک بین

- بیشتر
sepme
۱۴۰۲/۰۶/۱۶

آقای کاوانا جرئت به خرج داده و مثل اون کودک صادق داستان اندرسون بالاخره داد زده: «پادشاه لخت است!». کتاب حاوی این ایده بدیع‌ه که اصولا خشونت قابل تفکیک به مذهبی و عرفی نیست و این اسطوره که مذهب باعث خشونت

- بیشتر
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴
۱۴۰۲/۱۲/۲۸

بصیرت های جدیدی که این کتاب به مخاطب منتقل میکنه فوق العاده ست. برای عبور از کلیشه های مدرنیته و شالوده شکنی از ابرروایت های اون واقعا مفیده. اگر بخوام چندنکته ی اصلی کتاب رو به نظر خودم استخراج کنم

- بیشتر
وحید شعبانی
۱۴۰۲/۰۹/۲۰

نویسنده بر روی یکی از باورهایی که اینروزها توسط جوامع غربی بسیار تبلیغ میشه، یعنی این باور که " دین، منشا خشونت و تروریسمه" دست گذاشته و با بررسی تاریخی و منطقی این باور، تلاش میکنه نادرستی و سستی این

- بیشتر
مطمئناً جنگ‌هایی که از سوی دولت-ملت‌ها برای اهداف به‌اصطلاح دنیوی صورت می‌گیرد در لفافه‌ای از قدرتمندترین لفاظی‌های توجیه اخلاقی و وظیفه تاریخی پیچیده می‌شوند؛ عملیات عدالت بی‌پایان، نام اولیه ارتش آمریکا برای جنگ در افغانستان، را به یاد آورید. همچنین دلیلی نداریم که «شدت» تعهد یک تکاور همواره وفادار نیروی دریایی ارتش آمریکا را کمتر از تعهد یک رزمنده حماس بدانیم؛ البته اگر اصلاً چنین چیزی قابل اندازه‌گیری باشد.
sepme
مثال‌هایی ذکر می‌کنم از اینکه چگونه از این نوع منطق استفاده می‌شود تا اقدامات نظامی غرب در جهان اسلام را توجیه کند. این منطق بی‌نقص است: اگر ما با نظم‌های اجتماعی ذاتاً خشن و غیرعقلانی سروکار داریم، امید چندانی به گفت‌وگوی استدلالی و منطقی با آنان نمی‌توان داشت. باید برای استفاده از نیروی نظامی آماده باشیم. امید این می‌رود که شاید، به‌واسطه هر دو دسته ابزارهای نرم و سخت، بتوانیم مواهب نظم اجتماعی لیبرال را در جهان اسلام گسترش دهیم. بدین‌سان اسطوره خشونت مذهبی برای توجیه خشونت به کار می‌رود. تضاد شدیدی میان خشونت مذهبی و عرفی ترسیم می‌شود. خشونتی که برچسب مذهبی خورده است همواره به‌نحو غریبی خصمانه و شرم‌آور است. اما خشونتی که برچسب عرفی خورده است اساساً به‌ندرت خشونت محسوب می‌شود، زیرا ذاتاً صلح‌آور است. خشونت عرفی غالباً لازم و گاهی قابل ستایش است، خصوصاً وقتی برای سرکوب‌کردن خشونت ذاتی دین استفاده می‌شود.
sepme
دیوان عالی به میهن‌پرستی به‌عنوان علاجی برای تفرقه‌اندازی مذهبی متوسل شده است. [البته] نیایش‌های میهن‌پرستانه خداوند به‌طور خاص از مقوله دین مستثنا می‌شوند و ازاین‌رو مشمول این قبیل محدودیت‌هایی که درمورد دین اعمال می‌شوند نمی‌گردند. بار دیگر یادآور می‌شوم اینکه چه چیز دین محسوب می‌شود و چه چیز نمی‌شود به اعتقاد یا عدم اعتقاد به خداوند بستگی ندارد، بلکه وابسته به تصمیمی سیاسی درباره القا و تثبیت وفاداری به دولت-ملت است.
sepme
فرضیه من این است که اسطوره جنگ‌های مذهبی -همچون اسطوره بزرگ‌ترِ خشونت مذهبی- برای ترویج اشکال غربی و عرفی حکمرانی به‌مثابه امور صلح‌آفرین مفید بوده است. بنا به این اسطوره، تنها با تفکیک دقیق سائق‌های خطرناک مذهبی از امور دنیوی سیاست -چنان‌که دولت لیبرال انجام می‌دهد- می‌توان نهایتاً به جهانی صلح‌آمیز و کامیاب دست یافت. در سیاست داخلی، این اسطوره هم به وفاداری به دولت-ملت مشروعیت می‌دهد و هم عاملانی را که برچسب مذهبی خورده‌اند از قلمروِ عمومی به حاشیه می‌راند. در سیاست خارجی، این اسطوره به موجه‌سازی تلاش‌ها برای ترویج و تبلیغ اشکال غربی حکمرانی در جهان غیرغربی، ولو نیاز به خشونت باشد، کمک می‌کند.
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴
مثال‌هایی ذکر می‌کنم از اینکه چگونه از این نوع منطق استفاده می‌شود تا اقدامات نظامی غرب در جهان اسلام را توجیه کند. این منطق بی‌نقص است: اگر ما با نظم‌های اجتماعی ذاتاً خشن و غیرعقلانی سروکار داریم، امید چندانی به گفت‌وگوی استدلالی و منطقی با آنان نمی‌توان داشت. باید برای استفاده از نیروی نظامی آماده باشیم. امید این می‌رود که شاید، به‌واسطه هر دو دسته ابزارهای نرم و سخت، بتوانیم مواهب نظم اجتماعی لیبرال را در جهان اسلام گسترش دهیم. بدین‌سان اسطوره خشونت مذهبی برای توجیه خشونت به کار می‌رود.
sepme
اگرچه ایده‌های مذهبی، چنان‌که مطالعات موردی این کتاب عمدتاً روشن ساخته، بدواً تضادها و ستیزه‌ها را برنمی‌انگیزند، [ولی] نقش مهمی در آن‌ها بازی می‌کنند. شرایطی که منجر به ستیزه می‌گردد نوعاً مسائل مربوط به هویت اجتماعی و سیاسی -آنچه افراد را به‌عنوان یک اجتماع منسجم می‌کند و اینکه آنان چگونه تعریف می‌شوند- است. ... هرچند در در برخی نقاط ستیزه، غالباً در زمان ناکامی و نومیدی، منازعه سیاسی و ایدئولوژیک «مذهبی‌سازی» می‌شود. سپس، آنچه در آغاز کشمکشی این‌دنیایی بود رنگ و بوی ستیز مقدس را به خود می‌گیرد.
sepme
من به همین نحو قصد دارم نگرش ظفرمندانه دولت مدرن را مورد پرسش قرار دهم. انتقال از قدرت کلیسا به قدرت دولت پیروزی عقلانیت صلح‌آمیز بر خشونت دینیِ غیرعقلانی نیست. هرچه ما بیشتر این را برای خود بگوییم، بیشتر مستعد نادیده‌گرفتن خشونتی که تحت نام عقل و آزادی انجام می‌دهیم می‌شویم. در
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴

حجم

۴۸۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۴۸۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
۳۴,۵۰۰
۷۰%
تومان