کتاب موسیقی و ذهن
معرفی کتاب موسیقی و ذهن
کتاب موسیقی و ذهن نوشتهٔ آنتونی استور و ترجمهٔ غلامحسین معتمدی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتاب به ارتباط بین موسیقی و ذهن میپردازد.
درباره کتاب موسیقی و ذهن
شاید موسیقی رازآمیزترین و وصفناپذیرترین شکل هنری باشد. تأثیر نیرومنـد و انکارناپذیر آن بر جسم و جان آدمـی همیشه پرسشآفریـن بوده و به گونههای متفاوتی تبیین و توجیه شده است. کتاب موسیقی و ذهن از وجوه و جوانب گوناگون به این مسئله میپردازد و دیدگاههای بسیاری از متـفکران و صاحبنظران و نیز خود مـوسیقیدانان را در این مورد بیان میکند. بـه نظـر آنتونی استور، موسیقی به تجربـهٔ درونی ما تجسـم و تحقـق میبخشد و به احساسها و عواطف ما ساختار و انسجام میدهد. در فرهنگی که ما را وادار بـه جداکردن انـدیشهٔ عقلی از احساس میکند، برخورداری موسیقی از این قابلیت که میتواند حس کمال شخصی ما را احیا کند، بدان نیرویی زندگیبخش داده است و روزبهروز بر شمار کسانی که با آن نزدیکی و پیوند عاطفی دارند میافزاید.
خواندن کتاب موسیقی و ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به موسیقی و شناخت آن پیشنهاد میکنیم.
درباره آنتونی استور
آنتونی استور در سال ۱۹۲۰ زاده شد و تحصیلات خود را در وینچستر، کالج کرایست، کمبریج و بیمارستان وستمینستر انجام داد. در ۱۹۴۴ پزشک شد و بلافاصله در روانپزشکی تخصص گرفت. سایر آثار او عبارتاند از: انسجام شخصیت (۱۹۶۰)، ویرانگری انسان (۱۹۷۲)، یونگ (۱۹۷۲) پویاییشناسی آفرینش (۱۹۷۲)، هنر روان درمانی (۱۹۷۹)، تنهایی (۱۹۸۸)، فروید (۱۹۸۹)، سگ سیاه چرچیل و نقطه ضعف (۱۹۹۶). او نقدها و مقالاتی در بسیاری از نشریات از جمله ساندی تایمز، ضمیمهٔ ادبی تایمز و ایندیپندنت به طبع رسانده است. دکتر استور عضو کالج سلطنتی پزشکان، عضو کالج سلطنتی روانپزشکان و عضو کالج سلطنتی ادبیات انگلستان است. او همچنین روانپزشک مشاور افتخاری اداره بهداشت آکسفوردشایر و عضو ممتاز کالج گرین آکسفورد است.
بخشی از کتاب موسیقی و ذهن
«موسیقی آنچنان بهطور طبیعی با ما یگانه است که حتی اگر بخواهیم نمیتوانیم از آن رهایی یابیم.
بوئتیوس تاکنون فرهنگی که فاقد موسیقی باشد کشف نشده است. بهنظر میرسد همانگونه که طراحی و نقاشی نوعآ به انسان تعلق دارد، آفرینش موسیقی نیز یکی از فعالیتهای فطری بشر است. بقای نقاشی غارهای دوران دیرینهسنگی نشانه قدمت این نوع هنر است و برخی از این نقاشیها رقص آدمها را تصویر میکنند. فلوتهای ساخته شده از استخوان که در این غارها کشف شدهاند، نشان میدهند که آنان با نوعی موسیقی میرقصیدند. امّا چون موسیقی تنها از زمانی حفظ میشود که اختراع نظام نتنویسی ثبت مکتوب را ممکن میسازد یا عضو زنده یک فرهنگ صداها و اوزانی را که پدرانش به او منتقل کردهاند، بازآفرینی میکند، ما اطلاعاتی راجعبه موسیقی ماقبل تاریخ نداریم. لذا ما عادت کردهایم که طراحی و نقاشی را بخش لازم زندگی انسان اوّلیه بدانیم، امّا کمتر مایلیم که موسیقی را نیر همینگونه تصوّر کنیم. معهذا موسیقی یا برخی انواع اصوات موسیقی چنان با زندگی بشر درهم آمیختهاند که احتمالا در ماقبل تاریخ نقش مهمتری را به عهده داشتهاند که نمیتوان آن را مشخّص کرد.
هنگامی که زیستشناسان فعالیتهای پیچیده انسانی مانند هنر را بررسی میکنند، مایلند که مختصّات ایجابی آنها را مأخوذ از سائقهای ابتدایی بدانند. در قاموس زیستشناسی هر فعالیتی که به بقا کمک کند یا سازگاری با محیط را تسهیل کند و یا از رفتارهایی در این جهات ناشی گردد، بامعنا شمرده میشود. مثلا هنر نقّاشی ممکن است از نیاز انسان به درک جهان از طریق تصوّر به وجود آمده باشد، دستاوردی که تفاعل با محیط یا تأثیر بر آن را به صورتی که به بقاء کمک کند، ممکن میسازد. هنرمندان دوران دیرینهسنگی که حیوانات را بر دیوار غارهایشان طراحی و نقّاشی کردند، از مهارتهای هنری خود برای مقاصد عملی استفاده میکردند. طراحی نوعی تجرید است که میتواند با تکوین مفاهیم کلامی مقایسه شود. این امر طراحّان را قادر میسازد که یک شیئی را در غیاب آن بررسی کنند، تصویرهای گوناگون آن را مورد آزمایش قرار دهند و به این ترتیب لااقل در عالم خیال سلطه خود را بر آن اعمال کنند. این هنرمندان جادوگرانی بودند که حیوانات را طراحی و نقّاشی میکردند تا افسون جادویی خود را بر آنها آزمایش کنند. انسانهای اوّلیه احتمالا احساس میکردند که با تسخیر تصویر حیوان میتوانند تا اندازهای آن را کنترل کنند. از آنجا که هنر طراحی ادراکات هنرمند را با وادار کردن او به توجه دقیق و مشروح به اشکالی که سعی بر ترسیم آنها دارد وضوح میبخشد، نقاش دوران دیرینهسنگی در واقعیت میآموخت که چگونه طعمه خود را با دقّت بشناسد و لذا شانس خود برای موفقیت در شکار را افزایش میداد. هربرت رید تاریخنگار هنر در کتاب پیکره و انگار نوشته است:
برخلاف نظریههای اوّلیه که هنر را صرف انرژی اضافی دانستهاند، هنر در سپیدهدم فرهنگ بشری کلید بقا و موجب تقویت قابلیتهای لازم برای تنازع بقا بود. بهنظر من هنر به مثابه کلیدی برای بقا باقی مانده است.»
حجم
۴۶۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه
حجم
۴۶۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۳ صفحه