کتاب فقط استدلال
معرفی کتاب فقط استدلال
کتاب فقط استدلال نوشتهٔ مایکل بروس و استیون باربن است و با ترجمهٔ میثم محمدامینی در نشر نو منتشر شده است. این کتاب به ۱۰۰ تا از مهمترین استدلالهای فلسفه غرب میپردازد.
درباره کتاب فقط استدلال
کتاب فقط استدلال مروری اجمالی دارد بر ۱۰۰ تا از مهمترین استدلالهای فلسفی غرب.
استدلال سلاحِ فیلسوفان است. همهٔ افراد تجربیات و احساسات و عقاید شخصی دارند و اینها اموری ذهنی است، ازاینرو فلسفه به عقل بهعنوان مبنایی مشترک متوسل میشود تا ادعاها را بهصورت عینی ارزیابی کند. استدلال منطقی مستقل از تعهدات سیاسی و مذهبی است. به بیان ساده میتوان گفت که هر استدلالی یا معتبر است یا معتبر نیست. البته اینکه قانعکننده نیز هست یا نه، مطلب دیگری است.
وقتی که دیدگاهی را با نظر به استدلالهایش تحلیل میکنیم، با سطح معینی از دقت و توجه سروکار داریم. استدلالهای سست را میتوان بهراحتی کنار گذاشت و به فراموشی سپرد؛ اما در برابر استدلالهایی که اغلب بهدلیل نتایج محتملشان، واکنشهای شدیدی برمیانگیزند معمولاً راه مقابله بیان دوبارهٔ استدلال اولیه و تصریح استنباطها و فرضیات و توجیهات است و سپس نشاندادن اینکه چرا استدلال منتج نیست. وقتی که مسئله جدی میشود، چیزی که همه دنبالش هستند فقط استدلال است. استدلالهایی که در این کتاب انتخاب شده است، استدلالهای کاربردی برای علاقهمندان به فلسفه و دانشجویان این رشته است.
خواندن کتاب فقط استدلال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فلسفه غرب پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فقط استدلال
«طریق نخست -استدلال بنا به حرکت
طریق نخست متوجه حرکت است. مراد آکویناس از «حرکت» سه نوع تغییر عَرَضی است که ارسطو از هم تفکیک کرده است: تغییر مکان (مثلاً حرکت از این سوی اتاق به سوی دیگر)، تغییر کیفیت (مثلاً گرم شدن)، و تغییر کمیت (مثلاً چاقتر شدن). هستهٔ اصلی استدلال این است که هر چیزی را که به یکی از این سه طریق تغییر کند چیز دیگری تغییر داده است. و آن چیز دیگر برای تغییر دادن چیز نخست یا خود تغییر کرده یا بیتغییر مانده است. دنبالهٔ تغییردهندگانِ تغییرکننده نمیتواند نامتناهی باشد. بنابراین باید در ابتدا موجود نامتغیر وجود داشته باشد. آن موجود را «خدا» مینامیم.
در استدلال ذیل از متغیر (ت) برای اشاره به وضعیت نهاییِ مرتبط با سه نوع حرکت یادشده استفاده شده است. بهعنوان نمونه میتوان «از این سوی اتاق به سوی دیگر»، یا «گرم» یا «چاق» را با (ت) تعویض کرد. آکویناس در جامع ضد کفار (بخش ۱، فصل ۱۳) سه دفاع مفصل از (ح ۳) عرضه میکند. از نظر او اعتراض معمول این است که ممکن است چیزی خودش را حرکت دهد (مثلاً دوندهای که از خط آغاز شروع به دویدن میکند و خودش را حرکت میدهد). پاسخ آکویناس این است که در این موارد، یک جزء کل را حرکت میدهد، نه اینکه چیزی خودش را حرکت دهد. در (ف ۳) آکویناس میگوید که محرک باید از جهت (ت) فعلیت داشته باشد تا بتواند چیزی را (ت) کند. قوت استدلال بیشتر بود اگر آکویناس میتوانست بگوید که محرک باید خود بهواقع (ت) باشد، اما نمیتواند چنین چیزی بگوید، دستکم نه به صورت ادعایی کاملاً کلی. زیرا به عقیدهٔ آکویناس خداوند میتواند چیزها را به طرق بسیاری حرکت دهد، اما خود بهواقع چنان نیست: خدا میتواند انسانی را چاقتر کند بدون اینکه خود چاق باشد. در این صورت میگوییم خدا قوهٔ (ت) را دارد و چیزی «قوهٔ (ت) را دارد» اگر خود (ت) نباشد اما توانایی آن را داشته باشد که چیزهای دیگر را (ت) کند. بنابراین میتوان گفت چیزی از جهت (ت) فعلیت دارد، اگر یا بالفعل (ت) باشد یا قوهٔ (ت) را داشته باشد.
از راه حواس با قطعیت و وضوح میدانیم که بعضی چیزها در این جهان حرکت میکنند. اما هر چیزی را که حرکت میکند چیز دیگری حرکت داده است. زیرا چیزی حرکت نمیکند مگر آنکه امکان بالقوهٔ آن را داشته باشد که به فعلیتی که به سوی آن حرکت داده میشود برسد، در حالی که چیزی میتواند باعث حرکت شود اگر از جهت مربوطه در وضع فعلیت باشد. به هر ترتیب، ایجاد حرکت هیچ نیست مگر رساندن چیزی از قوه به فعل. اما چیزی را نمیتوان از قوه به فعل رساند مگر به واسطهٔ موجودی که از جهت مربوطه فعلیت داشته باشد؛ مثلاً چیزی که بالفعل داغ است، نظیر آتش، تکهٔ چوبی را که بالقوه داغ است بالفعل داغ میکند و به این طریق تکهٔ چوب را حرکت میدهد و دگرگون میکند. اما غیرممکن است که چیزی از جهت واحد همزمان هم در وضع بالقوگی باشد هم فعلیت؛ بلکه فقط از جهات مختلف میتواند هم بالقوه باشد هم بالفعل. زیرا چیزی که بالفعل داغ است نمیتواند در همان زمان بالقوه هم داغ باشد؛ بلکه میتواند بالقوه سرد باشد. بنابراین غیرممکن است که چیزی به یک طریق و از جهتی واحد هم محرک باشد و هم متحرک، یا به بیان دیگر، غیرممکن است که چیزی بتواند خودش را حرکت دهد. در نتیجه هر چیزی را که حرکت میکند چیز دیگری حرکت داده است.»
حجم
۵۳۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۳۲ صفحه
حجم
۵۳۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۳۲ صفحه
نظرات کاربران
اگر دانشجوی فلسفه هستید و یا قبلاً کتابهای تفکر نقادانه و منطق صوری و هنر استدلال مطالعه کردید و به این مباحث علاقمند هستید، این کتاب برای شماست. مجموعهای از صد استدلال در حوزههای مختلف فلسفه. برای من کمی فهم بعضی استدلالهای