کتاب ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰
معرفی کتاب ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰
کتاب الکترونیکی «ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰» نوشتهٔ اریک هابسبام با ترجمهٔ مهدی صابری در نشر چشمه چاپ شده است.
درباره کتاب ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰
ملتها و ناسیونالیسم مبتنی بر درس گفتارهایی است که اریک هابسبام در سال ۱۹۸۵ ارائه کرده است.تاریخ پیشگفتار کتاب نشان میدهد متن اولیهٔ کتاب چهار سال بعد از آماده و نخسـتین ویراسـت کتاب یک سـال پس از آن، در ۱۹۹۰، منتشر شد. هنگام ارائهٔ درس گفتارها، میخائیل گورباچف تازه به قدرت رسیده بود و دم از اصلاح برخی رویهها میزد. هنگام چاپ ویراست اول، ترکهای دیوار برلین دهان بازکرده بود و نشانههای ضعف جدی در اتحاد شـوروی بیشازپیش نمایان میشد. دو سـال پس از آن، در ۱۹۹۲، ویراست دوم منتشر شد. حال دیگر نه نشانی از بلوک شرق بود و نه دیوار برلین. چندین دولت ـ ملت جدید با ادعاهایی ملی سر برآورده بودند و آتش درگیریهای قومی ـ فرقهای در اغلب آنها زیر خاکستر بقایای رژیمهای پیشین فاصلهای با زبانهکشیدن نداشت. در چنین شرایطی بود که هابسبام جمعبندی نهاییاش از بررسی تاریخ دویستسالهٔ ملت و ناسیونالیسم را ارائه کرد. سخن پایانی وی، از جمله، این بود که با همهٔ افتوخیزها و نمودها ناسیونالیسم دیگر برنامهای جهانی نیست و دوران اوجش به سر رسیده است.
کتاب حاضر شامل شش فصل به شرح زیر است:
فصل اول: ملت، پدیدهای نوین: از انقلاب تا لیبرالیسم
فصل دوم: ناسیونالیسم مردمی آغازین
فصل سوم: دورنمای حکومت
فصل چهارم: دگردیسی ناسیونالیسم، ۱۹۱۸ ـ ۱۸۷۰
فصل پنجم: اوج ناسیونالیسم، ۱۹۵۰ ـ ۱۹۱۸
فصل ششم: ناسیونالیسم در اواخر سدهٔ بیستم
کتاب ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به سیاست، تاریخ و جامعه شناسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب ملت ها و ناسیونالیسم پس از ۱۷۸۰
«شـاید بهترین شـیوه این باشـد که با درکی از ملت آغاز کنیم که بـه اندازهٔ بقیه قانعکننده نیسـت، یعنی در همان معنایـی از واژه که آدام اسـمیت در عنـوان اثـر سـترگش به کار میبرد، چرا که ملـت در بافتار اندیشهٔ اسـمیت آشـکارا به معنای دولت سـرزمینی است، یا به بیان جان ِ اوایـل سدهٔ ری، متفکـر تیزبیـن اسـکاتلندی کـه در امریـکای شـمالی نوزدهـم پرسـه میزد و از اسـمیت انتقاد میکرد، به معنـای هر اجتماع، جامعـه، ملـت، دولـت، یا مردم مجـزا واژگانی که بسـته به موضوع بحث میتوانند مترادف قلمداد شـوند، است. درعینحال، اندیشهٔ این اقتصادسیاسـیدان برجستهٔ لیبرال را بدون شک باید با متفکران طبقهٔ ِ لیبرالی مرتبط دانست که ملت را از منظری دیگر درک میکنند، میانی حتـی اگـر مثـل جان اسـتوارت میل اقتصـاددان یا مثل والتر بجت سـردبیر اکونومیسـت نباشـند.
میتوان پرسید: آیا از سر تصادف تاریخی است که ِ بازار آزاد همزمان با همان روند ملتسازی عصر کلاسیک لیبرالیسم است که بجت آن را عنصر اساسی سدهٔ نوزدهم میداند؟ به بیان دیگر، آیـا دولـت ـ ملـت بـه معنـای واقعـی کلمه کارکـردی ویژه در فرایند رشـد ِ آن دوران چه سرمایهداری داشـت؟ یـا بـه بیان دقیقتر، تحلیلگران لیبـرال نظری پیرامون این کارکرد داشتند؟ تاریخنگار بهروشنی میداند اقتصادهایـی نقشـی پررنگ داشتند که بر اساس مرزهای دولتی تعریف میشدند. اقتصاد جهانی در سدهٔ نوزدهـم بیشتـر بینالمللی بود تا جهانشهری.
نظریهپردازان نظام جهانی کوشیدهاند نشـان دهند که سرمایهداری، در مقام نظامی جهانی، در یک قاره سـر برآورد و نه در جایی دیگر، بهویژه به علت تکثر سیاسـی اروپا که نـه شـامل امپراتـوری جهانی واحـدی بود و نه چنین چیـزی پدید آورد. رشـد اقتصـادی در سدههای شـانزدهم تـا هجدهم باتکیهبر دولتهای سـرزمینی پدیـد آمـد؛ دولتهایی کـه هر یک از آنها در مقـام کلی واحد سیاستهای مرکانتیلیسـتی را دنبـال میکرد.»
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
نظرات کاربران
به دلیل شکل pdf آن را توصیه نمی کنم و از خرید آن بسیار پشیمانم..در عمل با ذوق و شوق بسیار آن را خریداری کردم اما فقط توانستم چند صفحه اول را بخوانم.