کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است
معرفی کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است
کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است نوشتۀ کارلو روولی و ترجمۀ سمانه نوروزی است. انتشارات چترنگ آن را منتشر کرده است. با مطالعۀ این کتاب، دربارۀ موضوعات مختلفی آگاهی پیدا میکنید.
درباره کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است
کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است دربرگیرندۀ قطعاتی است که پیش از این، در روزنامههای مختلف منتشر شده است؛ قطعاتی مانند صحبت شاعران، دانشمندان و فیلسوفانی که بهنحوی نویسندۀ کتاب حاضر را تحتتأثیر قرار دادهاند. این قطعات از سفرها، از خداناباوری، از سیاهچالهها، تلسکوپها، تجربهٔ مواد روانگردان، غافلگیریهای معقول و بسیاری چیزهای دیگر میگویند. یکی از این قطعات نیز ثبت یادداشتهای روزانهٔ کوتاه فیزیکدانی است که به چیزهای زیادی علاقهمند بوده.
کارلو روولی، عنوان این کتاب را از عبارتی وام گرفته است که در یکی از مقالات آمده: عبارتی که شاید چیزی از جان کلام مشترک این مقالهها را برساند.
خواندن کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران نجوم و فیزیک و علاقهمندان به نوشتههای پراکنده پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جاهایی در جهان که مهربانی مهم تر از قانون است
«فقط یک دانشمند است که برای دو کار علمی مختلف دو جایزهٔ نوبل برده است و او یک زن است؛ ماریا اسکلودوسکا کوری که در فرانسه و در سراسر جهان به ماری کوری معروف است. او برندهٔ جایزهٔ نوبل در فیزیک برای کشف رادیواکتیویته و چند سال بعد برندهٔ جایزهٔ نوبل شیمی برای کشف و تجزیهوتحلیل دو عنصر جدید رادیوم و پولونیوم است.
او درحالیکه با مخالفان و اوضاعی خصمانه درگیر بود، موفق به انجام این کار و بسیاری کارهای دیگر در کنار آن شد. اولاً، چون او یک زن در جهانی بود که در آن حقیر پنداشتن زنان عادی بود و زنان باید تابع مردان میبودند؛ ثانیاً، چون او در دنیایی که به مهاجران با سوءظن و بدخواهی مینگریستند، یک مهاجر بود.
مردم در آنزمان، مانند امروز، دربارهٔ «برخورد تمدنها» صحبت میکردند. عبارت «برخورد تمدنها» در آنزمان ساخته شد و ظاهراً دو تمدن در معرض خطر قریبالوقوع برخورد، دو متحد بزرگ امروزی، فرانسه و آلمان بودند. ماری لهستانی بود و به همین دلیل با تحقیر و دشمنی فرانسویان مواجه شد.
او نسبتاً دیر به فرانسه رسید؛ خانوادهٔ او فرهیخته اما فقیر بودند و او مجبور بود برای حمایت از تحصیل خواهر کوچکتر خود در لهستان کار کند. پدر ماریا خداناباور بود و مادرش کاتولیکی فعال. او در فرانسه با پیر کوری ملاقات کرد. آنها اشتیاق زیادی به علم و به یکدیگر داشتند. او طی مراسمی غیرمذهبی ازدواج کرد، درحالیکه لباس کار آبی تیرهای به تن داشت که پس از آن سالها لباس آزمایشگاهش شد. آزمایشگاه آنها در یک انبار قدیمی بدون تجهیزات کامل بود که آن را به بهترین شکل ممکن تغییرش داده بودند. همکاری او با پییر پربار بود، اما در آن روزها برای ماریا گران تمام شد؛ زیرا همه فکر میکردند که همهٔ ایدهها باید از آن مرد باشد.
وقتی به کشف رادیواکتیویته جایزهٔ نوبل اعطا شد، اول فقط به پییر تعلق گرفت. پییر، با علم به اینکه همسرش دانشمند بزرگی است، کمیتهٔ نوبل را متقاعد کرد که جایزه را بین آنها تقسیم کند و به این ترتیب او اولین زن برندهٔ جایزه شد. اندکی بعد در یک تصادف، کالسکهای پییر را زیر گرفت و او درگذشت.
جایزهٔ نوبل این امکان را برای ماریا فراهم کرد که بودجهٔ تحقیقات داشته باشد؛ اما همچنین به مرکز توجه تبدیل شد و خشم بیگانههراسی را به خود جلب کرد. رابطهٔ او با یک ریاضیدان جوان فرانسوی، لانژون،۵۹ افکار عمومی را علیه او برانگیخت. هنگام حضور او در کنفرانسی اخبار مربوط به این موضوع پخش شد و در بازگشت با جمعیت کینهورزی بیرون منزلش مواجه شد که او را مجبور کردند به دوستانش پناه ببرد.
یکی از تأثیرگذارترین فصلهای زندگی ماریا طی جنگ جهانی اول اتفاق افتاد. او متوجه شد که چطور پرتو ایکس میتواند کاربرد پزشکی پیشگامانهای داشته باشد و اولین دستگاه رادیوگرافی متحرک را ساخت و عرضه کرد. تعداد این دستگاهها به سرعت افزایش یافت و تخمین میزنند که طی جنگ یک میلیون سرباز با استفاده از این دستگاه درمان شدند و هزاران نفر نجات یافتند.
ماری کوری با کشف رادیواکتیویته و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و کاربردهای پزشکی آن، دروازهای به علوم برجستهٔ قرن بیستم گشود. فیزیکدانها به واسطهٔ رادیواکتیویته شناخت ساختار اتم را آغاز کردند. زندگی سخت ماری کوری و شجاعت و دقت زیاد و صداقت او منبع الهامی برای همهٔ زنان و مردان در علم است. برخوردهای او با تعصب، نفهمی و حماقت مطلق میهنپرستانه و «دفاع در برابر بیگانگان»، نگاه جدی و سخاوتمندانهٔ او، غنای میراث علمی و روشنی و بلندنظری زندگی او مثالزدنی باقی ماند. آلبرت اینشتین دربارهٔ او گفت که تنها کسی است که هرگز با شهرت فاسد نشد.»
حجم
۳۶۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۳۶۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب متن روان و خوبی داشت.از این نظر به همه توصیه میکنم آن را بخوانند اما نکته خیلی مهمی که نباید از آن غافل شد اینه که نویسنده در مسائل مذهبی و الهیاتی بدون هیچ استدلال قانع کننده ای در