کتاب ژوزف بالسامو
معرفی کتاب ژوزف بالسامو
کتاب ژوزف بالسامو نوشتۀ الکساندر دوما و ترجمۀ ذبیحالله منصوری است. نشر تاو این کتاب را منتشر کرده است. کتاب، حاوی رمانی تاریخی دربارۀ علتهای تکوین انقلاب فرانسه و نیز خودِ این انقلاب است.
درباره کتاب ژوزف بالسامو
کتاب ژوزف بالسامو روایتگر وقایع مربوط به انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ است. این وقایع از زمان سلطنت لویی پانزدهم تا موقع اعدام لویی شانزدهم و همسرش «ماری آنتوانت» روایت میشوند.
شخصیت «بالسامو»، آدمی رذل با استعدادی خیرهکننده است که در روزهای قبل از انقلاب فرانسه به دنبال کسب قدرت در دربار است. قهرمان این داستان، «ژیلبرت» است.
خواندن کتاب ژوزف بالسامو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
درباره الکساندر دوما
الکساندر دوما در سال ۱۸۰۲ به دنیا آمد. او رماننویسی فرانسوی است که به رمانهای ماجراجویانهاش مشهور است.
دوما علاوهبر رماننویسی، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و خبرنگار نیز بود. او پس از استقرار رژیم سلطنتی، در سنّ ۲۰ سالگی و در سال ۱۸۲۲ به پاریس رفت و با کمک اقوام پدری، به سمت منشی مخصوص دوک دو اورلئان درآمد. هم زمان با کار در پاریس، دوما به نوشتن مقاله برای مجلات و نمایشنامه برای تئاتر میپرداخت.
در سالهای ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۱ دوما به همراه تنی چند از دوستاناش، رمان «جنایات مجلل» را طراحی کرد و نوشت. این رمان در ۸ قسمت، به شرح جنایات مشهور اروپا میپردازد.
نویسندگی برای دوما درآمد زیادی به همراه داشت، اما نوع زندگی اشرافی و ولخرجی و دست و دلبازی دوما درنهایت باعث ورشکستگی او شد. او در سال ۱۸۵۱ برای رهایی از دست طلبکاراناش به روسیه گریخت و دو سال از زندگیاش را در آنجا سپری کرد.
دوما بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب دارد. کتابهای او تقریباً به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و تاکنون بیش از ۲۰۰ فیلم براساس کتابهایاش ساخته شده است. بسیاری از رمانهای او از جمله «کنت مونت کریستو»، «سه تفنگدار»، و «بیست سال بعد» رمانهایی دنبالهدار و سریالی هستند.
کشور فرانسه، نویسندگان برجستۀ زیادی دارد اما گویا گسترۀ خوانندگان هیچ یک از آنها به دوما نمیرسد. او از پیشگامان مکتب رمانتیسیسم بود و گاهی رگههایی از مکتب رئالیسم نیز در نوشتههای او یافت میشود.
الکساندر دوما در سال ۱۸۷۰ درگذشت.
بخشی از کتاب ژوزف بالسامو
«السامو در چندقدمی شاهزاده خانم توقف کرد و سر فرود آورد، و بعد سر را بلند کرد و با احترام، اما با جرئت، نظر به چشمهای ماری آنتوانت دوخت و منتظر ایستاد تا طرف خطاب قرار بگیرد.
ماری آنتوانت گفت: «من اکنون وصف شما را از آقای بارون دو تاورنی شنیدم. جلو بیایید تا ما ببینیم که یک جادوگر چهجور شخصی است؟»
بالسامو به راه افتاد و چند قدم جلوتر آمد و مجدداً تعظیم کرد. ماری آنتوانت دست دراز کرد و قدری شیر از مینای ایرانی در فنجان ریخت و فنجان را به لب برد و بعد از نوشیدن یک جرعه گفت: «من شنیدهام که حرفۀ شما غیبگویی است.»
بالسامو که چشمهای خود را به چشمان شاهزاده خانم دوخته بود، گفت: «والاحضرتا، حرفۀ من غیبگویی نیست، ولی میتوانم حوادث آینده را پیشبینی کنم.»
ماری آنتوانت گفت: «ما مسیحی هستیم و با اصول مقدس دیانت مسیح بار آمدهایم و لذا فقط میتوانیم پیشگوییها و اسرار مذهبی را بپذیریم.»
بالسامو با احترام جواب داد: «والاحضرتا، اسرار و پیشگوییهای دینی البته مقدس و محترم است، ولی جناب قدوسیمآب، کاردینال «روهان» که اینجا حضور دارند، با اینکه از امرای کلیسا هستند، شاید تصدیق کنند که در طبیعت نیز اسراری هست که درخور توجه میباشد.»
از این حرف کاردینال روهان تکان خورد، زیرا با اینکه اسم خود را به کسی نگفته و کسی نام او را بر زبان نیاورده بود، جادوگر او را شناخت و هم دانست که او به کیمیا و ماوراءالطبیعه علاقهمند است.
ماری آنتوانت بدین نکته توجه نکرد و گفت: «با این وصف، تصدیق کنید که اسرار و پیشگوییهای مذهبی یگانه اسراری است که هیچ متدینی منکر آن نمیباشد.»
بالسامو در پاسخ گفت: «والاحضرتا، معتقدات مذهبی مقدس و محترم است، لیکن منکر حقایق نیز نمیتوان شد.»
شاهزاده خانم گفت: «آقای جادوگر، شما مجمل و سربسته صحبت میکنید و گرچه من زبان فرانسوی را تحصیل کردهام و اینک هم یک فرانسوی هستم و گرچه مقرر است که در پاریس معلمی برای من انتخاب کنند تا ظرایف و لطایف این زبان را بیاموزم، ولی هنوز در این زبان تسلط ندارم و بهتر است که واضحتر صحبت کنید تا بتوانم منظور شما را بفهمم.»
بالسامو سر فرود آورد و گفت: «والاحضرتا، اجازه میخواهم که به اجمال و مطالب سربسته اکتفا کنم، زیرا مایل نیستم که در حضور والاحضرت چیزهایی را به عرض برسانم که شاید مطابق میل شما نباشد.»
ماری آنتوانت گفت: «تصور میکنم منظور شما این است که حس کنجکاوی مرا تحریک کنید و مرا وادارید که از شما بخواهم که حوادث آیندۀ مرا بگویید.»
بالسامو گفت: «والاحضر تا، برعکس، من هیچ میل ندارم که حوادث آیندۀ والاحضرت را به عرض برسانم.»
ماری آنتوانت خندید و گفت: «این تمایل شما طبیعی است، زیرا قدرت پیشبینی حوادث آینده در اختیار نوع بشر نمیباشد.»
ولی خندۀ شاهزاده خانم خاموش شد، بدون اینکه هیچیک از حضار برای رعایت ادب تبسم کنند؛ زیرا همه مجذوب جادوگر شده بودند و ماری آنتوانت هم از این تأثیر برکنار نبود.
چند لحظه سکوت برقرار شد و دختر پادشاه اتریش گفت: «آیا راست است که شما آمدن مرا به اینجا پیشبینی کرده و به آقای بارون دو تاورنی گفته بودید؟»
بالسامو گفت: «بلی والاحضرتا.»
ماری آنتوانت که تحت تأثیر نگاههای جادوگر قدری مضطرب شده بود و میخواست دیگران را هم شریک در صحبت کند، تا مجبور نباشد بهتنهایی با جادوگر صحبت کند، به بارون گفت: «این آقا چطور آمدن مرا پیشبینی کردند؟»
بارون گفت: «والاحضرتا، من نمیدانم که ایشان چه کردند و همینقدر دیدم که نظر به یک لیوان آب انداختند و گفتند که والاحضرت بهزودی تشریف میآورند.»»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۱۹ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۱۹ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب یکی از بی نظیر ترین رمان هایی هست که خواندم. این کتاب دنباله کتاب های 3تفنگ دار و قبل طوفان هست. و دنباله بعد کتاب ژوزف بالسامو کتاب زیبای غرش طوفان هست که همگی با ترجمه آقای ذبیح الله منصوری
آغاااا ۱۵۸ هزارتومن ...واقعا چه خبره ؟؟؟ الکساندر دوما حق انتشار دریافت میکنه؟؟ با این هزینه ترجیح میدم آثار نویسنده های بزرگ دیگه رو بخونم، اونم چندتاا
میشه لطفا تو طاقچه بی نهایت قرارش بدین؟قیمتش برای خرید گرونه!
میگم اگه راه داره کمی قیمت کتاب رو افزایش بدین آخه خیلی کمه یه وقت ضرر نکنین😐😐😐 کتاب دو قرن پیش نسخه pdf رو میدین خدا تومن.حالا اگه کتاب جدیدی بود که تازه گل کرده بازم یه چیزی همین قیمت ها رو
فکر میکنم سوم راهنمایی بودم این کتاب خوندم .. دو جلدی بود فکر میکنم جلد سبز بسیار بسیار بسیار کتاب خوبی بود زمانی که ماری آنتوانت وارد کاخ شد اون شب با آسمان طوفانی و باران شدید اون گوی که
متن روان و داستان گیرا و جذاب که بهیچ وجه نمیتونی داستان رو نیمه رها کنی. البته این کتاب در ادامه مجموعه های دیگه است که من نخوندم اما غرش طوفان که ادامه این کتاب هست رو خوندم. فوق العاده
من این کتاب صوتی گوش دادم خیلی خوبه
لطفا غرش طوفانو هم اضافه کنید
میشه لطفا بگین آیا سانسور داره نسبت به چاپهای قدیم یا خیر؟
کتاب بی نظیری بود، اصل موضوع اختلاف طبقاتی قبل از انقلاب فرانسه است که نویسنده با داستان سرایی عالی به اون می پردازه، علاقمندان به رمان های تاریخی حتما بخونن.