دانلود و خرید کتاب امام من نرجس شکوریان فرد
تصویر جلد کتاب امام من

کتاب امام من

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب امام من

کتاب امام من نوشتهٔ نرجس شکوریان فرد است و عهد مانا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب امام من

کتاب امام من داستان زندگی امام زمان، حضرت مهدی (عج)، پیش از تولد، تولد و کمی پس از آن را روایت می‌کند و در قصه‌ای موازی، سری به دنیای معاصر می‌زند که در آن اتفاقاتی در جریان است، اما امام همهٔ ما هنوز کنارمان حضور دارد و کمکمان می‌کند. با خواندن این کتاب که نثری روان و ساده دارد، می‌توانید با زندگی امام عصر بیشتر آشنا شوید و همچنین دربارهٔ ارتباط با این امام در عصر غیبت و نیز چگونگی انتظارکشیدن برای ظهور ایشان و مومنِ ایشان بودن بیشتر بدانید.

خواندن کتاب امام من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حضرت مهدی (عج) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب امام من

نامه‌ها و نوشته‌ها و امانت‌های مالی مردم همراهش بود. باید به امام تحویل می‌داد.

وقتی رسید سامرا، خبر، همه جا پیچیده بود؛ امام حسن عسکری(ع) دیگر بین ما نیست.

حالش دگرگون بود. دنیا بدون امام روشنایی نداشت برایش. می‌دانست که نمی‌گذرد زندگی بی‌ولی خدا.

کنار خانه‌ی امام که رسید، جعفر، عموی امام را دید ایستاده و همه به او تسلیت می‌گویند. ذهنش به‌هم ریخت. نه ردا و عبا و نه عمامه‌ی جعفر او را فریب نمی‌داد. می‌دانست که با خلیفه‌ی باطل عباسیان و دم و دستگاه آنها رفت‌وآمد دارد، می‌دانست که در خفا اهل باده و... است. می‌دانست که پسر امام است و عملش خلاف دستور امام.

رفت مقابل جعفر. نه جعفر از او پرسید، نه او از امانات چیزی گفت.

متحیر و گریان ایستاده بود. سر و صدایی شد. متوجه شد که می‌خواهند بر پیکر امام نماز بخوانند!

جعفر جلو رفت و ایستاد و پشت سرش عده‌ای.

در ذهنش گذشت که تنها یک امام بر بدن امام نماز می‌خواند، جعفر که... که جعفر دست بالا برد تا تکبیر اول را بگوید...؛

پسری زیبارو جلو آمد، عبای جعفر را گرفت و گفت:

- عمو، عقب بیا که من به نماز بر پدرم شایسته‌تر از تو هستم...

حالش، حال دگرگون قبل نبود، حال سردر‌گم و بی‌کسی. بعد از نماز ایستاد که همان پسر مقابلش قرار گرفت و فرمود:

- ای بصری؛ نامه‌ها و نوشته‌هایی را که همراهت هست بیاور.

اشک در چشمانش حلقه زد، دلش از دگرگونی به آرامش رسید. چشمش را بست و در دل چنان خدا را شکر کرد که تا به حال نکرده بود.


Elahe
۱۴۰۱/۰۱/۱۲

خیلی خیلی عالیه💙 یکی از بهترین کتاب هایی که درمورد امام زمان(عج) خوندم🌼

kimia_293
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

با قسمت معرفی کتاب توقع زندگینامه و داستان های بیشتری از حضرت مهدی داشتم اما بیشتر دلنوشته بود تا زندگینامه و کتاب...

امیر
۱۴۰۲/۰۴/۱۶

سلام...بیشتر دلنوشته است نه کتاب

h.114
۱۴۰۲/۰۴/۱۱

کتاب بسیار عالی از همه جهت: محتوا، قلم نویسنده، ارتباط حسی و... حتما بخونیر که پشیمون میشید

Sobhan Naghizadeh
۱۴۰۱/۱۰/۱۷

خیلی زیبا بود

کاربر 5936997
۱۴۰۳/۰۷/۰۴

در عین حال که نوشته های این نویسنده بسیار شیرین است و دلنشین اما جهت روانی سخن بعضی جزیات حذف شده یا با زبان نویسنده مطرح شده و لذا انچه در کتابهای ایشان می یابید یک کتاب حدیثی مستند و

- بیشتر
شکوفه ▪︎
۱۴۰۲/۰۴/۰۶

خیلی عالیه باید بارها خواند

امام برای من نه یک اسم است، نه یک حس امام برای من اصالت زندگی است اول و آخر و اصل و فرع و بود و نبود همه‌ی زندگیم است. آقا جان! من برای شما که هستم؟! یک فدایی می‌پذیری مرا؟ دوستت دارم عزیز
Sobhan Naghizadeh
خدا ظلم نمی‌کند. هیچ‌وقت و هیچ‌جا به هیچ‌کس! حتی ذره‌ای؛ همین که من و شما در این دنیای وسیع و عجیب، بی‌همراه و هم‌دل و معلم و پیامبر و امام و راه‌بر رها نشده‌ایم... خدا رهایمان نکرده... اولین مخلوق عالم یک پیامبر است... اولین انسان روی کره‌ی زمین یک پیامبر است... اول راهنما فرستاده، هادی و دست‌گیر... بعد ما را خلق کرده...؛ که حتی برای لحظه‌ای و ذره‌ای هم زندگی‌مان خراب نشود... برای خواب‌مان، خوراک‌مان، کلاممان‌، پوشش‌مان، رابطه‌هایمان، دید و ندیدمان و... انسان‌ها خودشان امام را رها می‌کنند، تکیه بر قوانین بین‌المللی و من‌درآوردی آدمی‌زاد می‌کنند، اما کتاب خدا و احادیث و روایات را نمی‌خوانند و با مَن‌مَن کردن خودشان، همقدم شیطان می‌شوند. خودت دستت را بیرون نکشی، خدا دستت را رها نمی‌کند
MłΛÐ
خدا، داستان نجات بشر آخرِ زمان‌ها و برای همه‌ی امت‌ها و میان همه‌ی اقوام و ملل را به‌گونه‌ای ترسیم کرده که شرق و غرب عالم را به وحدت می‌رساند.
Elahe
نه غرب به شرق برتری دارد و نه شرق به غرب. برتری از چهار جهت با کسی است که در محوریت عالم با مرکزیت خدا قرار بگیرد. عالم هستی و مردمانش زیر پرچم ولی خدا به وحدت می‌رسند. و توحید هیچ نیست الا الله.
Elahe
برای من سخت است که همه را ببینم و تو را نبینم!
h.114
مردی از قم، مردم را به حق فرا می‌خواند، گروهی چون پاره‌های آهن همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و عاقبت از آنِ پرهیزکاران است... امام کاظم(ع) این را فرمودند. - بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۵
شکوفه ▪︎
همه را که کشتند، ماند امام سجاد(ع). صحرای غریبی بود کربلا، امام تنهایی بود بعد از عصر عاشورا باید تشکیلاتی می‌بست برای دنیای اسلام. پنهانی، در غربت و کنترل شدید... امام روشی دیگر برگزید... دعا و مناجات و تربیت غلامانی که می‌خرید، آموزش می‌داد و آزادشان می‌کرد. شیعیانی پابه‌رکاب که از سراسر دنیای اسلام بودند، می‌رفتند و آدابی را که آموخته بودند در شهر و دیارشان آموزش می‌دادند... کلام تربیتی امام سجاد شد؛ صحیفه‌ی سجادیه. حجت‌بن‌الحسن برای نزدیکی به خودش، یارانش را در حیطه‌ی صحیفه‌ی سجادیه تربیت می‌کند... - صحیفه‌ی سجادیه بخوان...
شکوفه ▪︎
نه غرب به شرق برتری دارد و نه شرق به غرب. برتری از چهار جهت با کسی است که در محوریت عالم با مرکزیت خدا قرار بگیرد. عالم هستی و مردمانش زیر پرچم ولی خدا به وحدت می‌رسند. و توحید هیچ نیست الا الله.
Elahe
خودت دستت را بیرون نکشی، خدا دستت را رها نمی‌کند.
h.114
گناه، تو را ضعیف می‌کند. گناه‌کار امام را تضعیف می‌کند. این را امام‌صادق؟س؟ می‌فرماید: - کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً؛ برای ما مایه‌ی زینت و آبرو باشید و نه مایه‌ی سرافکندگی و بی‌آبرویی. کافی، ج ۲، ص ۷۷ شیعه حواسش باشد... گناه او را به پای امامش حساب می‌کنند. بی‌نظمی‌اش، بد سخن گفتنش، فحش و ناسزا دادنش، غیبت و تهمت زدنش، بداخلاقی‌اش، بدحجابی‌اش... اگر برای امام کاری نمی‌کنیم، مایه‌ی آبروریزی هم نباشیم. شیعه آینه‌ی امام است. کدر نکن آینه را!
شکوفه ▪︎

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۱,۶۰۰
۶,۴۸۰
۷۰%
تومان