دانلود و خرید کتاب امام من نرجس شکوریان فرد
تصویر جلد کتاب امام من

کتاب امام من

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب امام من

کتاب امام من نوشتهٔ نرجس شکوریان فرد است و عهد مانا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب امام من

کتاب امام من داستان زندگی امام زمان، حضرت مهدی (عج)، پیش از تولد، تولد و کمی پس از آن را روایت می‌کند و در قصه‌ای موازی، سری به دنیای معاصر می‌زند که در آن اتفاقاتی در جریان است، اما امام همهٔ ما هنوز کنارمان حضور دارد و کمکمان می‌کند. با خواندن این کتاب که نثری روان و ساده دارد، می‌توانید با زندگی امام عصر بیشتر آشنا شوید و همچنین دربارهٔ ارتباط با این امام در عصر غیبت و نیز چگونگی انتظارکشیدن برای ظهور ایشان و مومنِ ایشان بودن بیشتر بدانید.

خواندن کتاب امام من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حضرت مهدی (عج) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب امام من

نامه‌ها و نوشته‌ها و امانت‌های مالی مردم همراهش بود. باید به امام تحویل می‌داد.

وقتی رسید سامرا، خبر، همه جا پیچیده بود؛ امام حسن عسکری(ع) دیگر بین ما نیست.

حالش دگرگون بود. دنیا بدون امام روشنایی نداشت برایش. می‌دانست که نمی‌گذرد زندگی بی‌ولی خدا.

کنار خانه‌ی امام که رسید، جعفر، عموی امام را دید ایستاده و همه به او تسلیت می‌گویند. ذهنش به‌هم ریخت. نه ردا و عبا و نه عمامه‌ی جعفر او را فریب نمی‌داد. می‌دانست که با خلیفه‌ی باطل عباسیان و دم و دستگاه آنها رفت‌وآمد دارد، می‌دانست که در خفا اهل باده و... است. می‌دانست که پسر امام است و عملش خلاف دستور امام.

رفت مقابل جعفر. نه جعفر از او پرسید، نه او از امانات چیزی گفت.

متحیر و گریان ایستاده بود. سر و صدایی شد. متوجه شد که می‌خواهند بر پیکر امام نماز بخوانند!

جعفر جلو رفت و ایستاد و پشت سرش عده‌ای.

در ذهنش گذشت که تنها یک امام بر بدن امام نماز می‌خواند، جعفر که... که جعفر دست بالا برد تا تکبیر اول را بگوید...؛

پسری زیبارو جلو آمد، عبای جعفر را گرفت و گفت:

- عمو، عقب بیا که من به نماز بر پدرم شایسته‌تر از تو هستم...

حالش، حال دگرگون قبل نبود، حال سردر‌گم و بی‌کسی. بعد از نماز ایستاد که همان پسر مقابلش قرار گرفت و فرمود:

- ای بصری؛ نامه‌ها و نوشته‌هایی را که همراهت هست بیاور.

اشک در چشمانش حلقه زد، دلش از دگرگونی به آرامش رسید. چشمش را بست و در دل چنان خدا را شکر کرد که تا به حال نکرده بود.


Elahe
۱۴۰۱/۰۱/۱۲

خیلی خیلی عالیه💙 یکی از بهترین کتاب هایی که درمورد امام زمان(عج) خوندم🌼

kimia_293
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

با قسمت معرفی کتاب توقع زندگینامه و داستان های بیشتری از حضرت مهدی داشتم اما بیشتر دلنوشته بود تا زندگینامه و کتاب...

امیر
۱۴۰۲/۰۴/۱۶

سلام...بیشتر دلنوشته است نه کتاب

h.114
۱۴۰۲/۰۴/۱۱

کتاب بسیار عالی از همه جهت: محتوا، قلم نویسنده، ارتباط حسی و... حتما بخونیر که پشیمون میشید

Sobhan Naghizadeh
۱۴۰۱/۱۰/۱۷

خیلی زیبا بود

کاربر 5936997
۱۴۰۳/۰۷/۰۴

در عین حال که نوشته های این نویسنده بسیار شیرین است و دلنشین اما جهت روانی سخن بعضی جزیات حذف شده یا با زبان نویسنده مطرح شده و لذا انچه در کتابهای ایشان می یابید یک کتاب حدیثی مستند و

- بیشتر
شکوفه ▪︎
۱۴۰۲/۰۴/۰۶

خیلی عالیه باید بارها خواند

درهای نجات خدا، از کفر، از آلودگی، از پستی دنیا به روی همه باز است. آسیه در قلب فرعونیت، مسلمان شد؛ همسر نوح نبی در قلب توحید، کافر شد؛ امکان ندارد خدا، وسایل و اسباب عالم را به نفع انسان و در جهت رشد و کمالش نچیده باشد، و امکان ندارد من و شما را از این امکانات نصیبی ندهد. اما؛ بسیار امکان دارد که من و شما خودمان نخواهیم. خودمان پس بزنیم، خودمان دچار غرور و تکبر بشویم خودمان چشم ببندیم و نخواهیم که ببینیم. خودمان بمانیم غرق در لذت‌های ناچیز مادی و شهوانی دنیا! خدا آورده ما را که بزرگمان کند، شبیه خود کند و بی‌نهایت‌مان...؛ خدا چیده دنیا را که ببینیم و نخواهیم و دل نبندیم و برویم دنبال او، نه دنیا!
Elahe
امام برای من نه یک اسم است، نه یک حس امام برای من اصالت زندگی است اول و آخر و اصل و فرع و بود و نبود همه‌ی زندگیم است. آقا جان! من برای شما که هستم؟! یک فدایی می‌پذیری مرا؟ دوستت دارم عزیز
Sobhan Naghizadeh
خدا ظلم نمی‌کند. هیچ‌وقت و هیچ‌جا به هیچ‌کس! حتی ذره‌ای؛ همین که من و شما در این دنیای وسیع و عجیب، بی‌همراه و هم‌دل و معلم و پیامبر و امام و راه‌بر رها نشده‌ایم... خدا رهایمان نکرده... اولین مخلوق عالم یک پیامبر است... اولین انسان روی کره‌ی زمین یک پیامبر است... اول راهنما فرستاده، هادی و دست‌گیر... بعد ما را خلق کرده...؛ که حتی برای لحظه‌ای و ذره‌ای هم زندگی‌مان خراب نشود... برای خواب‌مان، خوراک‌مان، کلاممان‌، پوشش‌مان، رابطه‌هایمان، دید و ندیدمان و... انسان‌ها خودشان امام را رها می‌کنند، تکیه بر قوانین بین‌المللی و من‌درآوردی آدمی‌زاد می‌کنند، اما کتاب خدا و احادیث و روایات را نمی‌خوانند و با مَن‌مَن کردن خودشان، همقدم شیطان می‌شوند. خودت دستت را بیرون نکشی، خدا دستت را رها نمی‌کند
MłΛÐ
باید اثبات کنیم ایستادن را، ایمانمان را، نترسیدن را، نامردی نکردن را... باید اثبات کنیم که خسته‌ایم از وضعیت موجود، از نبود امام، از ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها... خدا یازده‌بار قدم پیش گذاشت و مردم نامردی کردند. این بار نوبت ماست... باید اثبات کنیم که مهدی فاطمه(عج) را می‌خواهیم... بیشتر از خودمان... فراتر از دنیایمان...
Elahe
نه غرب به شرق برتری دارد و نه شرق به غرب. برتری از چهار جهت با کسی است که در محوریت عالم با مرکزیت خدا قرار بگیرد. عالم هستی و مردمانش زیر پرچم ولی خدا به وحدت می‌رسند. و توحید هیچ نیست الا الله.
Elahe
خدا، داستان نجات بشر آخرِ زمان‌ها و برای همه‌ی امت‌ها و میان همه‌ی اقوام و ملل را به‌گونه‌ای ترسیم کرده که شرق و غرب عالم را به وحدت می‌رساند.
Elahe
مردی از قم، مردم را به حق فرا می‌خواند، گروهی چون پاره‌های آهن همراه او جمع می‌شوند که بادهای تند آنان را منحرف نمی‌کند. از نبرد خسته نمی‌شوند و نمی‌ترسند و عاقبت از آنِ پرهیزکاران است... امام کاظم(ع) این را فرمودند. - بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۵
شکوفه ▪︎
برای من سخت است که همه را ببینم و تو را نبینم!
h.114
علی‌بن‌بابویه جوان مؤدبی بود که دلش با مهدی فاطمه(عج) انس داشت. ازدواج کرده‌بود اما بچه‌دار نمی‌شد. نامه‌ای نوشت و داد دست حسین بن‌روح؛ سومین سفیر امام. حسین نامه را خدمت حضرت برد و جواب آورد که: برای تو دعا کردیم و خداوند تو را به‌زودی دو فرزند نیکو کرامت می‌کند... یکی از آن دو فرزند شد محمد، معروف به شیخ صدوق... عالمی که افتخار شیعه است؛ و دیگری شد حسین... معلم جوان‌های بسیاری که این جوان‌ها از فضلا و محدثین شدند.
Elahe
همه را که کشتند، ماند امام سجاد(ع). صحرای غریبی بود کربلا، امام تنهایی بود بعد از عصر عاشورا باید تشکیلاتی می‌بست برای دنیای اسلام. پنهانی، در غربت و کنترل شدید... امام روشی دیگر برگزید... دعا و مناجات و تربیت غلامانی که می‌خرید، آموزش می‌داد و آزادشان می‌کرد. شیعیانی پابه‌رکاب که از سراسر دنیای اسلام بودند، می‌رفتند و آدابی را که آموخته بودند در شهر و دیارشان آموزش می‌دادند... کلام تربیتی امام سجاد شد؛ صحیفه‌ی سجادیه. حجت‌بن‌الحسن برای نزدیکی به خودش، یارانش را در حیطه‌ی صحیفه‌ی سجادیه تربیت می‌کند... - صحیفه‌ی سجادیه بخوان...
شکوفه ▪︎
خودت دستت را بیرون نکشی، خدا دستت را رها نمی‌کند.
h.114
هزاران ابزار و بهانه تو را از امامت دور می‌کنند؛ تو اما عمر کوتاهی داری، شاید هفتاد‌سال... پی حرف شهوت‌ران‌های مجازی وکم‌سوادهای درس‌خوانده بروی، زندگی‌ات را بر باد داده‌ای.
Elahe
اینک نشسته بر دلم غم‌های عالم امروز هم بی تو گذشت آقای عالم امروز هم از تو خبر حتی نیامد شب آمد و من ماندم و غم‌های عالم تلخ است بر ما بی تو لذت‌های دنیا زشت است بی تو زندگی زیبای عالم تنهایی ما با تو تنها می‌شود پر
Elahe
اما در این مدت غیبت؛ مردم از خود، شوری برای خواستن امام و اطاعت از او نشان ندادند، حرکتی برای جبران زشتی‌ها نکردند، غرق دنیا و بازی‌های خودشان ماندند.
Elahe
خدا رهایمان نکرده... اولین مخلوق عالم یک پیامبر است... اولین انسان روی کره‌ی زمین یک پیامبر است... اول راهنما فرستاده، هادی و دست‌گیر... بعد ما را خلق کرده...؛ که حتی برای لحظه‌ای و ذره‌ای هم زندگی‌مان خراب نشود... برای خواب‌مان، خوراک‌مان، کلاممان‌، پوشش‌مان، رابطه‌هایمان، دید و ندیدمان و... انسان‌ها خودشان امام را رها می‌کنند، تکیه بر قوانین بین‌المللی و من‌درآوردی آدمی‌زاد می‌کنند، اما کتاب خدا و احادیث و روایات را نمی‌خوانند و با مَن‌مَن کردن خودشان، همقدم شیطان می‌شوند.
Elahe
نه غرب به شرق برتری دارد و نه شرق به غرب. برتری از چهار جهت با کسی است که در محوریت عالم با مرکزیت خدا قرار بگیرد. عالم هستی و مردمانش زیر پرچم ولی خدا به وحدت می‌رسند. و توحید هیچ نیست الا الله.
Elahe
گناه، تو را ضعیف می‌کند. گناه‌کار امام را تضعیف می‌کند. این را امام‌صادق؟س؟ می‌فرماید: - کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً؛ برای ما مایه‌ی زینت و آبرو باشید و نه مایه‌ی سرافکندگی و بی‌آبرویی. کافی، ج ۲، ص ۷۷ شیعه حواسش باشد... گناه او را به پای امامش حساب می‌کنند. بی‌نظمی‌اش، بد سخن گفتنش، فحش و ناسزا دادنش، غیبت و تهمت زدنش، بداخلاقی‌اش، بدحجابی‌اش... اگر برای امام کاری نمی‌کنیم، مایه‌ی آبروریزی هم نباشیم. شیعه آینه‌ی امام است. کدر نکن آینه را!
شکوفه ▪︎
به قول امام باقر(ع): - اصلا مگر دین چیزی غیر از محبت (بخوانید عشق) است؟
نگار
ایاک نعبد... تنها خدا را بپرست، نه خودت، نه آرزوهایت، نه شهواتت، نه مال و دارایی‌ات، نه استعداد‌هایت. تنها خدا را بپرست. و ایاک نستعین... تنها اوست که از اول بوده، تا آخر می‌ماند، تمام قدرت‌ها دست خداست. به که امید می‌بندی؟ از که می‌ترسی؟ هیچ بیمه‌گری چون خدا نمی‌تواند دنیا و آخرتت را تضمین کند.
Elahe
امام برای من نه یک اسم است، نه یک حس امام برای من اصالت زندگی است اول و آخر و اصل و فرع و بود و نبود همه‌ی زندگیم است. آقا جان! من برای شما که هستم؟! یک فدایی می‌پذیری مرا؟ دوستت دارم عزیز
شکوفه ▪︎

حجم

۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۱,۶۰۰
۱۰,۸۰۰
۵۰%
تومان