دانلود و خرید کتاب کلاس شهادت

معرفی کتاب کلاس شهادت

کتاب الکترونیکی «کلاس شهادت» اثری از محمدحسین فرمانی است و در انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده است. آیت‌اللّه سید ابراهیم رئیسی در دوران خدمتش در جمهوری اسلامی ایران سمت‌های مختلفی چون ریاست قوهٔ قضائیه و تولیت آستان قدس رضوی را به‌عهده داشته است. این کتاب شامل گزیده‌ای از اندیشه‌های اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی او است.

درباره کتاب کلاس شهادت

کلاس شهادت مجموعه‌ای است از گزیده اندیشه‌های اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی آیت‌اللّه سید ابراهیم رئیسی است. آیت‌اللّه رئیسی در آذرماه سال ۱۳۳۹ هجری شمسی در خانواده‌ای روحانی در شهر مشهد به دنیا آمد و از همان کودکی در مسیر علوم دینی و حوزوی قدم گذاشت. این کتاب به تبیین زندگی، تحصیلات و فعالیت‌های او می‌پردازد و تلاش دارد تا با استفاده از برخی سخنان سید ابراهیم رئیسی در مجالس گوناگون، گوشه‌ای از اندیشهٔ اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی او را در مقابل نظر خوانندگان قرار دهد.

در کتاب کلاس شهادت، به چگونگی ورود آیت‌اللّه رئیسی به عرصهٔ مدیریت از سال ۱۳۵۹ و حضور در جایگاه‌های مختلف از جمله دادیاری، دادستانی کرج، دادستانی تهران و ریاست سازمان بازرسی کل کشور پرداخته شده است. همچنین دوران ریاست او در قوهٔ قضائیه به تفصیل شرح داده شده است. این کتاب به‌ویژه به نقش ابراهیم رئیسی در دوران پس از انقلاب اسلامی و فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و قضایی او می‌پردازد و تصویری جامع از زندگی و اندیشه‌هایش را ارائه می‌دهد.

کتاب کلاس شهادت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب کلاس شهادت به افرادی که علاقه‌مند به مطالعه درباره زندگی و اندیشه‌های شخصیت‌های سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی ایران هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب کلاس شهادت

«پروردگار متعال نعمت های بسیاری به بندگانش مرحمت فرمود؛ و ما غَرقیم در نعمت های الهی. این نعمت ها به میزانی کمّاً و کیفاً همهٔ زندگی ما را فراگرفته که اگر بخواهیم نعمت های خدا را شمارش کنیم، قدرت بر شمارش هرگز نخواهیم داشت:

«وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا»

خداوند متعال برای هیچیک از نعمت های زمین و هوا و فضا و نعمت هایی که در وجود انسان هست، بر انسان منت ننهاده؛ اما برای چند نعمت در آیات نورانی قرآن کریم، نعمت را با منّت گذاشتن، بیان می کند.

اولین نعمتی که با منّت بیان میفرماید، نعمت رسالت است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَإِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ» خداوند منّت می گذارد بر مومنین، برای رسالتِ رسولان بویژه رسالتِ خَتمیّه.

دومین نعمتی که خداوند متعال همراه با منّت بر بندگان بیان می فرماید، نعمتِ امامت است: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِین» ما اراده کردیم تا منّت بگذاریم بر مستضعفینِ عالَم برای نعمت امامت و وراثت.

جامعِ بین رسالت و امامت، عبارت است از «ولایت»

ولایت واژهٔ جامعی است بین رسالت و امامت.

منّت در این آیات یعنی چه؟

وقتی نعمت، خیلی بزرگ باشد به آن منّت می گویند.

بزرگترین نعمت خداوند متعال بر بشریت، نعمت ولایت است.

معنا و مفهوم این نعمت که همراه با منّت بیان می شود آن است که اگر همهٔ نعمت های الهی بر بشریت می بود، اما نعمت ولایت نمی بود، زندگی انسان در حالت خوشبینانه اش، مثل زندگیِ دیگر موجودت عالم بود؛ البته اگر ما متعقد نباشیم که نبودنِ ولیّ خدا نه فقط نظام تشریع را در عالم بهم می ریزد، بلکه نظام تکوین را نیز از هم می پاشد. اگر به این اوجِ مطلب، معتقد نباشیم، کفِ مطلب آن است که نظامات اجتماعی در عالَم با نبودنِ ولایت، نبودِ واسطه بین خدا و خلق، و نبودنِ هدایتِ الهیه بهم می ریزد و دیگر زندگیِ انسان، زندگیِ انسانی نیست و این زندگی نمی تواند انسان را به مقام رفیع انسانیت برسد.»

حی بن یقظان
۱۴۰۳/۰۴/۲۴

شهید عزیز دلمون برات تنگ شده

ما در این دنیا نیامدیم برای بودن! ما آمدیم در این دنیا برای شُدَن! ای پیغمبر! «إِنَّک مَیتٌ وَإِنَّهُم مَّیتُونَ» نه تو می مانی و نه هیچکس! ما آمدیم برای شدن! چی بشویم؟ «وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ» ما آمدیم در این دنیا که ربّانی شویم؛ خدایی شویم؛ جلوهٔ ربّ شویم. تمام زمینه ها و بسترها برای آن است که انسان، جلوهٔ ربّ شود؛ اندیشهٔ او، اخلاق او، عمل او. اندیشه و اخلاق و عمل انسان باید توحیدی و ربّانی شود.
m.salehi77
شهیدان ما قبل از اینکه شهید شوند، کریم شدند. کریم یعنی چه؟ یعنی انسانی که به جایگاهی از دلدادگی و بندگی برسد که در درون، امیر نفس باشد، نه اسیرِ نفس. وقتی شد امیرِ نفس، اهل بخشش می شود؛ گاهی اهل بخشش مال می شود؛ گاهی آبرو؛ یک جا هم که لازم شد، جانش را تقدیم می کند. لذا شهدای ما کریمانند که به مقام کرامت رسیده اند؛ یعنی دادنِ جان و بخششِ جان را با علم و اختیار، پیشه کرده اند.
m.salehi77
اینکه امام رضا فرمودند: اشک بریزید برای ابی عبد الله! آیا فقط برای یک حادثه ای که در سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده، ما اشک می ریزیم؟ یا اینکه عاشورا فقط یک حادثه نیست! عاشورا درسی است فراروی زندگی انسان برای چگونه زندگی کردن، تضمینِ انسانیتِ انسان، تضمینِ عدالت برای جامعه انسانی، تضمین حق گرایی و حق خواهی در جامعه اسلامی، تضمین مبارزه با ظلم و ستم در همهٔ عصرها و همهٔ نسل ها، تضمین یک زندگی انسانی و اسلامی داشتن برای انسان در طول تاریخ حیات بشریت است. عاشورا درسی است که چگونه انسان زندگی کند. لذا جریان امتداد عاشورا در همهٔ عصرها و همهٔ نسل ها وجود دارد.
m.salehi77
روحیهٔ انقلابی در هر کجا واقع می شود، احساس می کند باید با نوآوری، خلاقیت، ابتکار عمل و در یک جمله اتکال به خدا و اعتماد به نفس به پیش رود. یک انقلابی با روحیهٔ انقلابی توکل به خدا دارد و خود، ابتکار عمل خود، توانمندی خود که خدا به او داده، را باور دارد. انسانی است که در پرتو خداباوری «خودباور» است: «وَمَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» کسی که در اُمورش توکل به خدا کند، خدا او را بس است.
m.salehi77
ظرفِ معنوی برخلافِ ظرفِ مادّی است. اگر شما یک ظرف ۱ لیتری داشته باشید، ۱ لیتر در آن، جا می گیرد؛ اما در ظرفِ معنوی، خودِ مَظروف، ظَرف ساز است. یعنی اگر شما امروز ۱۰ تا معارف دینی یاد گرفتی، ظرفیتت به ۱۵ تا و ۲۰ تا افزایش پیدا می کند. اگر چند رکعت نماز خواندی، ظرفیتت برای آنکه بیشتر نماز بخوانی بیشتر می شود. اگر ۱ ماه روزه گرفتی ظرفیتت بیشتر می شود که بیشتر روزه بگیری. در ظرفیت معنوی، هیچوقت ظرف، کم نمی آید. پس انسان در این ظرفیت های زمانی، مثل ماههای رجب و شعبان و رمضان، باید این ظرفیت را پیدا کند و با نگاه به الگوها و انسانهای خودساخته ظرفیت سازی کند.
m.salehi77
ما در این دنیا نیامدیم برای بودن! ما آمدیم در این دنیا برای شُدَن! ای پیغمبر! «إِنَّک مَیتٌ وَإِنَّهُم مَّیتُونَ» نه تو می مانی و نه هیچکس! ما آمدیم برای شدن! چی بشویم؟ «وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ» ما آمدیم در این دنیا که ربّانی شویم؛ خدایی شویم؛ جلوهٔ ربّ شویم.
m.salehi77
معرفت الله و توجه به خدا بسیار اهمیت دارد؛ اینکه هرچه هست متعلق به خداست؛ قدرت، مالِ اوست؛ حکومت، مالِ اوست؛ تدبیرِ عالَم به دست اوست؛ خلقتِ انسان و همهٔ آنچه در این عالَم وجود دارد به دست باکفایتِ اوست. «إِنَّا ِلِلّٰهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» همه چیز متعلق به اوست؛ و من هم اگر بخواهم در این طریق، حرکت کنم، باید بدانم توجه به ذات مقدّس ربوبی برای من می تواند از من، یک انسانِ رُشد یافته و کمال یافته بسازد. «قُلْ لَا أَمْلِک لِنَفْسِی ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إلّا ماشاءَالله» من مجموعه ای هستم از ضعف ها و کاستی ها که اگر خودم را متّصل به قدرت مطلقهٔ الهی نکنم، خسارت دیده در این عالَم و عالَم بعدی هستم: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»
m.salehi77
اگر از شما بپرسند بزرگترین سرمایه انسان چیست چه می‌گویید؟ «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ‌* فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» بزرگترین سرمایه ای که درون همهٔ انسانها وجود دارد، نفسِ الهام بخش به خوبی ها و پاکی هاست. اگر این نفسِ الهام بخش به خوبی ها و تقوا، در انسان، حجاب بگیرد، این انسان اگر نورافکنِ درون خود را خاموش کُنَد، یا کم سو کُنَد، می شود: «لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یفْقَهُونَ بِهَا» ممکن است راه، بسیار نورانی باشد، حجتِ خدا نورانیت بخش و این شخص هم در محضرِ حجت خدا باشد، اما چشمش نمی بیند و دلش نمی فهمد.
m.salehi77
انسان های با بصیرت، طریق، صراط و راهِ زندگی را با چشمِ دل می شناسند؛ اینکه چه راهی را بروند و از چه مسیری عبور کنند تا زندگی آنها بعنوان یک زندگیِ توحیدی رقم بخورد. در نماز از خدا می خواهیم که: خدایا! من را به راهِ کسانی که به آنها نعمت عطا فرمودی، هدایت فرما! من را به صراطِ مستقیم هدایت فرما. صراطِ مستقیم چه صراطی است؟ «أنعَمتَ علَیهم» کیانند؟ در آیهٔ دیگری می فرماید: «وَمَن یطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ» آنهایی که خدا به آنها نعمت عطا کرده نبیّین هستند؛ صدّیقین اند؛ شهدا هستند؛ صالحین اند. این، راهی است تضمین شده، برای حیات طیّبه و ربّانی انسان.
m.salehi77
برخی خَشیَت را به معنای خوف و ترس گرفته اند؛ در معنای ظاهری شاید درست باشد. اما حقیقتِ خَشیَت این است: «لا مُوثّرَ فی الوُجود إلّا الله» تنها کسی که تأثیر در عالَم هستی دارد، خداست. بِدان که دیگران، موثر نیستند. «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ، لِلْباطِلِ جَوْلَةٌ» حق، پایداری و استقامت دارد؛ و باطل، جَوَلان و سروصدا دارد، اما اساس ندارد و پایدار نیست. پایداری و ریشه، برای حق است. ای رسول ما! فقط خَشیَت از من داشته باش! یعنی بدان تنها کسی که موثر در عالَم است، خداست. باور داشته باشیم که قادر و حاکم و عالِم، خداست. فقط او را ببینیم. فقط قدرت او را ببینیم. فقط رضای او را ببینیم.
m.salehi77

حجم

۱۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۷۰%
تومان