دانلود و خرید کتاب خواهر نرجس شکوریان‌فرد
تصویر جلد کتاب خواهر

کتاب خواهر

انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۶از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خواهر

کتاب خواهر نوشته نرجس شکوریان‌فرد است. این کتاب را انتشارات عهد مانا منتشر کرده است و روایت عشق حضرت زینب (س) به برادرشان است. 

درباره کتاب خواهر

حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) است که دو سال بعد از ولادت امام حسین (ع)، در روز ۵ جمادی‌الاول سال ششم هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. حضرت زینب همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا در کنار برادرش امام حسین(ع) حضور داشت. با پایان یافتن جنگ، زینب و دیگر بازماندگان کاروان امام(ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند.

حضرت زینب را تجسم و نماد صبر جمیل نامیده‌اند. بعد از عاشورا، اسیران را به کوفه بردند و در آنجا با وضع دلخراشی گرداندند. هنگام ورود به کوفه، زینب(س) برای حاضران خطبه‌ای خواند به طوری که همه شگفت‌زده شدند و تحت تاثیر آن قرار گرفتند. این کتاب روایتی از زبان حضرت زینب است از عشق به برادرشان امام حسین‌(ع). 

خواندن کتاب خواهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات مذهبی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب خواهر 

سرزمین وجود هر انسان یک وسعت بیکران دارد به اندازهٔ کرم و محبت و عظمت خالقش و من خالقم را خداوند جل‌واعلی می‌دانستم و خدا من را زینب می‌خواست! «زین، اب» نه تعریف زر و زیور دنیا را می‌گیرد و نه هر پدری!

پدر من و حسین، علی بود که مردم با چشمان خودشان دیده بودند در فقیری و تنگ‌دستی ابوطالب رشد کرده بود!

دنیا مال و منالش را به خاندان هاشم بخشید نه برای آن‌که از آن بهرهٔ شخصی ببرند و خانه‌هایشان را گسترش دهند و لباس‌های فاخر و چشم‌پرکن بپوشند و بر تعداد زمین‌ها و شترانشان مباهات کنند. بندگان خدا با خودشان عهد دارند هر چه دارایی که خدا می‌دهد، زیاد و زیادترش را، تنها برای خدا بدانند و در راه خدا به مردم بدهند و نه در چشم مردم به نمایش بگذارند! 

عبدالمطلب هم جدّ بزرگمان بود که چون فقرا می‌گشت؛ اما کسی او را فقیر نمی‌خواند، همه او را بخشنده می‌نامیدند!

مردی که می‌توانست چون عموزادگانش، بنی‌امیه و برادرانش ابولهب و ابوجهل بهترین‌ها را بپوشد، بر بهترین کرسی‌ها تکیه زند، کمربند زربافت ببندد و دست بر کمرِ تکبر راه خانهٔ خود تا خانهٔ خدا را طی کند و همه را در این مسیر به تعظیم ترس‌گونه و ذلیل‌وار، وادار کند؛ اما عبدالمطلب یک رشته بَست بین خودش و خدا، خانه‌اش تا خانهٔ خدا همان رشته بود!

از عبادت خدا در خانهٔ کعبه می‌رسید به خدمت خلق در خانهٔ خودش؛ دری که همیشه باز بود، دستی که هر لحظه گشاده بود و مالی که وقت و بی‌وقت بخشیده می‌شد برای رفع همّی و غمّی!

جدّ ما کلیدداری خانهٔ خدا را نه غصب کرد، که به شایستگی دل موحد و عمل ابراهیمی‌اش از خداوند به ارمغان دریافت کرده بود. درِ خانهٔ خدا را می‌گشود تا سر خم کند مقابل ربُ‌العالمینی که مهربان بود و کریم، و عذر تقصیر می‌آورد از بودن بت‌های سنگی و چوبی و منتظر آمدن رسولی بود تا اذن الهی بگیرد برای شکستن این بت‌ها!

عبدالمطلب، امانت‌دار زمین و زمان بود برای آمدن رسول‌خدا!

مهیا کننده و فراهم‌آورندهٔ شرایطی که مردی برانگیخته شود و هرچه که بدعت از زمان عیسی و خیانت زورمندان ظالم در تحریف دین حنیف ابراهیمی بود را پاک کند و آن کُند که خدا وعده داده بود!

و عبدالمطلب سرپرست مردمی بود که با نیت پاک خودشان در تنهایی دنیا پناه می‌آوردند به سرای الهی و البته که در انجام فرائض راه به خطا می‌رفتند.

اما خدا دل جدّ بزرگ ما را چون روح خودش پر از لطف و کرامت خواسته بود و او خلق را عیال خالق می‌دانست و جز به خدمت و محبت و اندرزِ صفابخش کاری نمی‌کرد!

"مُسٰافِرِمٰاھ؛
۱۴۰۱/۰۳/۰۱

لطفا در بی نهایت قرار بدین🙁

کاربر ۲۲۳۶۸۳۴
۱۴۰۲/۰۱/۲۳

بسیار عالی 👌👌 لطفا در طاقچه بی نهایت قرار دهید

13521352
۱۴۰۱/۰۹/۰۸

جذاب و بسیار عالی

کاربر 7227487
۱۴۰۲/۰۶/۲۷

کتاب خیلی عالی و زیبا آموزنده

انسان همان است که خداوند متعال فرمود؛ کفوراً، عجولاً، ظلوماً جهولاً!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
من به فدای سر بریده‌ات حسین، به فدای رگ‌های بریده‌ات حسین، به فدای موی خونینت حسین!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
ما را ببرند به زیارت حسین
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
از آن‌چه بر قلم تقدیر جاری شده نمی‌توان گریخت.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دنیا مال و منالش را به خاندان هاشم بخشید نه برای آن‌که از آن بهرهٔ شخصی ببرند و خانه‌هایشان را گسترش دهند و لباس‌های فاخر و چشم‌پرکن بپوشند و بر تعداد زمین‌ها و شترانشان مباهات کنند. بندگان خدا با خودشان عهد دارند هر چه دارایی که خدا می‌دهد، زیاد و زیادترش را، تنها برای خدا بدانند و در راه خدا به مردم بدهند و نه در چشم مردم به نمایش بگذارند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
یزید! گمان می‌کنی چون زمین و کرانه‌های آسمان را بر ما تنگ گرفتی و ما را مثل اسیران از این شهر به آن شهر بردی، ما در پیشگاه خدا خوار شده و تو در پیش او عزیز شده‌ای؟ گمان می‌کنی با این کار، ارزشت زیاد شده که چنین بر خود می‌بالی و سرخوش و شادمان به این و آن تکبر می‌فروشی؟ می‌بینی اسباب قدرت برایت آماده، و کار پادشاهی‌ات رو به راه است، و مقام و حکومت ما در اختیار تو قرار گرفته، از شادی در پوست خود نمی‌گنجی. اما تند نرو. آهسته باش! مگر گفتار خدا را فراموش کرده‌ای که فرمود: «وَ لایحسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اَنَّما نُملِی لَهُم خَیرٌ لِاَنفُسِهِم اِنَّما نُمِلی لَهُم لِیزدادُوا اِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِینٌ»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اگر قطره‌ای از خون علی‌اصغر به زمین می‌رسید بر اهل زمین امانی نمی‌ماند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
طول زندگی در دنیا به همین کوتاهی ست؛ کودکی و جوانی و پیری که همه فدای حسین.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
وَ اِنَّمَا الاَمرُ اِلَی الجَلیلِ البته همهٔ امور به ارادهٔ خدای بزرگ بستگی دارد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
گویا دنیا از آغاز وجود نداشت، و گویا آخرت از ابتدا جاودانه بود!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
آن‌چه تقدیر است به وقوع خواهد پیوست!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دل بی‌تابم را به ساحل آرامش حسینی سپردم که تنها او بود که مایهٔ آرامش عالمین بود.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دل‌بستگان دنیا همین‌اند، تا امنیت دارند، شیرند و چون ذرّه‌ای از امنیت‌شان کم شود و احساس خطر کنند چون مردگان گور، تمام‌شان بر باد می‌روند و هیچ می‌شوند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
و خدا خریدار اعمالی است که در ظاهر نیت‌ها به چشم می‌آید و برکت می‌دهد به درون خستهٔ انسان‌ها!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
در عرصهٔ محشر به محضر رسول‌خدا وارد خواهی شد، در حالی که بار سنگینی از مسئولیت ریختن خون فرزندان او و هتک حرمت خاندان و پاره‌های تن او را بر گردن گرفته‌ای. در آن روز رسول‌خدا با تو مخاصمه خواهد کرد، در حالی‌که خداوند خاندان وی را در کنارش گرد هم آورده و پراکندگی‌ها را تبدیل به اجتماع نموده و حق این ستمدیده‌ها را از دشمنان‌شان بازستاند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
جز زیبایی ندیدم. آنان کسانی بودند که خداوند سرنوشت‌شان را شهادت تعیین کرده بود و با شهادت به جایگاه ابدی خود رفتند. اما خداوند به همین زودی تو و آنان را در یک جا گرد هم خواهد آورد و تو باید پاسخگوی اعمالت باشی و برای محکمهٔ الهی جواب آماده کنی. حالا ببین در آن محاکمه پیروزی و سرفرازی از آن چه کسی خواهد بود؟ مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چه فضیلتی دارید جز گزافه‌گویی، و آلودگی، و سینه‌های پُر کینه. در ظاهر مانند کنیزکان تملق‌گو و در حقیقت مثل دشمنانید. شما مانند سبزه‌هایی هستید که در منجلاب روییده، یا نقره‌ای که با آن قبر مرده‌ای را آراسته‌اند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
یا رسول‌الله این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست...
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
صبور باش، آهسته گریه کن. مبادا این قوم زبان به شماتت ما بگشایند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
شیطان یک روش رذیلانه دارد؛ دنیا را برای انسان زیبا جلوه می‌دهد. تزئینش می‌کند، بزرگ‌نمایی می‌کند، لذیذ تعریف می‌کند، این‌ها خیلی مهم نیست، ضعیف است این روش شیطان؛ اما برای کسانی‌که خودشان را ضعیف نکرده باشند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۴٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۴٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۴۳,۲۰۰
تومان