کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول)
معرفی کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول)
کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول) از ابراهیم رهاست و انتشارات نقشونگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول)
کتاب قصه های هزار و یک نصف شب همانطور که از نامش پیداست و با نام هزارویکشب شوخی کرده، مجموعهای از چند داستان کوتاه و طنز است که همهٔ ماجراها به لحاظ زمانی در نصفهشب و به لحاظ مکانی در هواپیما یا فرودگاه اتفاق میافتد. ابراهیم رها یکی از طنزنویسان معاصر ایران است که مردم با کارهایش آشنا هستند. او عمدتاً در آثارش یک موقعیت مرکزی و واحد را دستمایهٔ شوخیهای متعددش میکند. در این کتاب هم سعی کرده دربارهٔ اتفاقات طنز و شوخوشنگی که درهواپیما و فرودگاه برای ایرانیها پیش میآید، بنویسد. اغلب این نوشتهها پایانهای غافلگیرانه و سرخوشانهای دارند. میتوان از خلال نوشتههای رها به برخی خصوصیات خودمان، یعنی مردم ایران پی ببریم و با دیدی تازه و کمی منتقدانه، به رفتارمان بنگریم. قرار هم نیست اینجا به کسی بربخورد؛ چون پای همه گیر است!
خواندن کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به طرفداران مطالب طنز، بهویژه نوشتههای ابراهیم رها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قصه های هزار و یک نصف شب (جلد اول)
کپی برابر اصلِ اولیور توییست بود وقتی آقای بامبل یک عمر نگذاشته باشد حتی دوتا نخود اضافه توی کاسهٔ غذایش بریزند. گرسنه تعبیر درستی نبود از احوالاتی که او داشت. دو شب قبل، یعنی کمی کمتر از چهلوهشت ساعت پیش، دیروقت بود و میخواست شام بخورد که حین غور در صفحات اجتماعی نامزدش متوجه شد آن خانم گرامی، آن خوشگل موشرابی، آن سرو قد، آن سیمین ساق، آن خوش صدا، آن ابرو کمان، آن سرو چمان، آن... آن دخترهٔ دودرهٔ عوضی با یک نفر دیگر هم دوست است!
آمپر چسباند و رنگش تمام طیف نیلی و لاجوردی و کبود را دوره کرد و خواست تماس بگیرد با معشوقی که "دوستت دارم" از دهنش نمیافتاد و صابون دستشویی را هم که عوض میکرد I love you ترجیعبند گفتارش بود که دید گویا به کاوشهای بیشتری نیاز است و کاویده نکاویده متوجه شد این عجوزه، عروس هزارداماد است. یکی از آن زرنگها، بد زرنگها به پستش خورده بود و پنج سال از عمرش را رسماً چنان به پای نامزدی (نامزدی؟!) ریخته بود که انگار شلنگ آب تصفیه شدهٔ شهری را گرفته باشد پای گلدان گل مصنوعی و این تازه تعبیر و تفسیر مؤدبانهای بود که از ذهنش گذشت. احساس کرد دو راه پیش رو دارد: یا باید الساعه کارد آشپزخانهاش را بردارد و با عزمی جزم برود سر نامبارک معشوق الدنگ را کنار جوی آب کوچه از تنش جدا کند، سپس به کلانتری مراجعه کرده و طی مراحل قانونی یک مقدار اعدام شود، یا قبول کند قائل بودن به عشق و عاشقی در سال ۲۰۱۶ و هزارهٔ سوم و ارتباطات سایبری و ... خیلی دمُده است و طرف را پنج سال عمر را و کادوهای فراوان را و حرفهای عاشقانه را و... یکجا فراموش کند و زیر لب بگوید برو همانجا که نادر رفت!
حجم
۵۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
نظرات کاربران
طنز جالب و خواندنی است.
اگه ایشون همون ابراهیم رها باشن که تو مجله چلچراغ مطلب مینوشتن،در حقیقت اسم اصلیشون علی میر میرانی هست والبته نوشته هاشون مثل همیشه جذاب و پر از طنزهای کلامی جالبه،این کتاب هم طبق پیش گفتار اولین جلد از یک