دانلود و خرید کتاب گذران زمستان های زندگی کاترین می ترجمه الهام عبادی
تصویر جلد کتاب گذران زمستان های زندگی

کتاب گذران زمستان های زندگی

نویسنده:کاترین می
ویراستار:حسن نوروزی
امتیاز:
۳.۵از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گذران زمستان های زندگی

کتاب گذران زمستان های زندگی نوشتۀ کاترین پی است. داستان می روایت شخصی تکان‌دهنده‌ای است آکنده از پذیرش فعالانۀ احساس غم و اندوه و درس گرفتن از ادبیات، اسطوره‌شناسی و طبیعت.

درباره کتاب گذران زمستان های زندگی

کتاب گذران زمستان‌های زندگی به اندازۀ خود فصل زمستان زیبا و درمانگر است. کاترین مِی اندیشمندانه احساسات، معنویات و واقعیات جغرافیایی فصول سرد، روزهای تاریک و دورانی از زندگی را که راحت و روان نمی‌گذرند، مورد بررسی قرار می‌دهد.

کتابی دلنشین و الهام‌بخش که وقتی زندگی بر ما سخت می‌گیرد، راه‌های التیام و مرمت وجودمان را برایمان آشکار می‌سازد.گاهی حواسمان نیست و ناگهان شرایطی غیرقابل‌پیش‌بینی مثل بیماری ناگهانی، مرگ عزیزی، جدایی یا اخراج شدن از کار زندگی را از مسیر عادی خود خارج می‌کند. این دوران می‌توانند برایمان غیرمنتظره باشند و ما را در تنهایی فرو برند. شوهر می بیمار شد، فرزندش نمی‌خواست به مدرسه برود و مشکلات جسمانی خودش باعث شد از شغل ثابتش دست بکشد. کتاب گذران زمستان‌های زندگی نشان می‌دهد که او چطور علاوه بر این‌که این مشکلات را تاب آورد، با آغوش باز از فرصت‌های منحصربه‌فردی که سر راهش قرار می‌گرفت استقبال کرد

خواندن کتاب گذران زمستان های زندگی را به چه کسی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب راهنمای هرکسی است که می‌خواهد با نیروی متحول‌کننده و عظیم خلوت‌گزینی آشنا شود.

درباره کاترین پی

کاترین پی نویسنده آثار تخیلی و غیر آن است. او در شهر «ویتستیبل» در کنار دریا زندگی می کند و علاقه خاصی به فضای بیرون از خانه دارد. او زندگی و نفس‌های خود را به تمام آنچه طبیعت برای عرضه دارد آغشته می‌سازد و به این باور رسیده است که حیات‌وحش و مناظر طبیعی می‌توانند برای سلامت روحی روانی و احساسی ما بسیار منفعت بخش باشند. او عاشق شنا در دریا و پیاده‌روی‌های طولانی است که هر دو کمک شایانی به غلبه او بر تجربیات «زمستانی شدن» داشته‌اند. کتاب خاطرات الهام‌بخش او با عنوان «نیروی کهربایی تمام چیزهای زنده» درباره پیاده‌روی‌هایش در طبیعت است، هنگامی که ابتلا به سندروم آسپرگر را پذیرفت. تجربیات شخصی او از گذران زمستان های زندگی به او معنای متفاوت بودن را آموخته و یاد داده که همه ما چگونه می‌توانیم بیاموزیم که در اذهان ناآراممان آرامش برقرار کنیم.

بخش‌هایی از کتاب گذران زمستان های زندگی

من و دوستانم یک برنامه دوهفته‌ای شادی‌بخش شامل ناهار و نوشیدنی را در ساحل «فوکستون» جشن گرفته بودیم و امید من از تمام اینها فرار از مهمانی و جشن بود و بدرقه شدنی امن و آرام به‌سوی دهه جدید زندگی‌ام. حالا که به یاد میاورم چه بر سرم آمد، عکس‌های آن روز همه مسخره به نظر می‌رسند. با آگاهی تمام از برهه‌ای که واردش می‌شدم عکس‌هایی گرفته بودم؛ عکسی از سواحل شهری که در گرمای تابستان غرق‌گشته بود، عکسی از مغازه لباس‌شویی که شبیه مغازه‌های عهد دقیانوس بود و در مسیر پیاده رویمان از محل پارک ماشین از کنارش گذشته بودیم، عکسی از کلبه‌های رنگی سیمانی که در راستای خیابان «لیس» ردیف شده بودند، عکسی از بچه‌هایمان که با هم روی سنگ‌فرش‌ها می‌پریدند و خود را به آبی فیروزه‌ای دریا می‌انداختند، و عکسی از ظرف تارت بستنی مخصوصی که با شکر قهوه‌ای درست شده بود و حین بازی بچه‌ها مشغول خوردنش بودم.

در بین عکس‌ها هیچ تصویری از همسرم نیست. این امر لزوماً غیرعادی نیست، چون من عادت دارم همه عکس‌ها | را از پسرم «برت» و از دریا بگیرم. اما آنچه غیرعادی است فاصله تصویری بین آن دو عکس است که یکی آن روز و یکی دو روز بعد از آن را نشان می‌دهد؛ عکسی از همسرم در تخت بیمارستان که به‌زحمت تلاش می‌کند رو به دوربین لبخند بزند. وقتی من آن عکس‌های بی‌نظیر را در ساحل می‌گرفتم، حال بدش را ابراز کرده بود اما به نظر جدی نمی‌رسید؛ چون به تجربه فهمیده بودم والدین یک کودک پیش‌دبستانی بودن طبیعتاً رشته طویلی از میکروب‌ها را به خانه می‌کشاند و انسان را به‌راحتی در معرض گلودرد و خارش پوستی و گرفتگی بینی و دل‌درد قرار می‌دهد. او خودش هم مسئله را بزرگ جلوه نمی‌داد. اما بعد از ناهاری که از گلویش پایین نرفت، به سمت زمین‌بازی بالای صخره‌ها رفت و مدتی ناپدید شد. من از بازی برت در شن‌ها عکس گرفتم درحالی‌که شاخه جلبکی به پشت شلوارش چسبیده بود. وقتی برگشت گفت که بالا آورده است.

پری
۱۴۰۱/۱۲/۰۹

بسیار لذت بردم، از تجربیاتی حرف می زد که فکر می کردم من به تنهایی آنها را دارم تجربه میکنم اما با خواندن این کتاب دیدم تمام این تجربیات، مشترک در نوع بشر است. و فهمیدم ما در لحظات خاص

- بیشتر
artemis
۱۴۰۲/۱۱/۲۴

خیلی جذابیت نداشت برای من و اون تصوری ک از عنوان کتاب داشتم رو ندارم

درسی که باید از زمستان آموخت این است: گذشته‌ای هست و حالی و آینده‌ای. پس از زمانِ واپسین هم زمانی هست.
rain_88
زمستان یعنی در خانه‌ای با چراغ‌های فانوس‌مانند روشن‌شده، در شبی مهتابی و صاف برای تماشای ستارگان درخشان آسمان پا به حیاط گذاشتن، خروش صدای سوختن هیزم‌ها در شومینه و هم‌نشینی با عطر خوش چوب نیم‌سوخته است. زمستان یعنی دم کردن چای و پر کردن فنجان‌ها از شیرشکلات داغ و تلخ. زمستان یعنی آش جاافتادهٔ درست‌شده از قلم و گوشت قلقلی غلتان در آن، درست مثل آسمان و ابرهای غوطه‌ور در آن. زمستان یعنی در خلوت خود کتاب خواندن و بعدازظهرها را با تماشای فیلم گذراندن. زمستان یعنی جوراب‌های پشمی و خود را لای ژاکت بافتنی پیچیدن.
rain_88
گاهی بهترین پاسخ به زوزه‌های اضطراب صداقت است. ما به دوستانی نیاز داریم که در هنگامهٔ درد هم‌سفرمان باشند و دلگیری‌های ما را تحمل کنند و اجازه دهند مدتی را در ضعف بگذرانیم تا بتوانیم دوباره روی پای خود بایستیم.
مهدی نیسی پور

حجم

۲۴۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۴۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۳۸,۵۰۰
۳۰%
تومان