دانلود و خرید کتاب دختران کارخانه لسلی تی. چانگ ترجمه ندا غیور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دختران کارخانه

کتاب دختران کارخانه

مترجم:ندا غیور
ویراستار:گودرز پایکوب
امتیاز:
۳.۷از ۴۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختران کارخانه

کتاب دختران کارخانه نوشتۀ لسلی تی. چانگ و ترجمۀ ندا غیور و گودرز پایکوب است. این کتاب را انتشارات کتاب کوله‌پشتی منتشر کرده است. کتاب دختران کارخانه روایت‌هایی از بطن چین مدرن است.

درباره کتاب دختران کارخانه

امروزه چین یکی از مهم‌ترین قطب‌های اقتصادی دنیاست. در هر نقطه‌ای از جهان و حتی در هر گوشه‌ای از خانه‌هایمان برچسب ساخت چین به چشم می‌خورد. کشوری باستانی با قدمتی چندهزارساله که به سخت‌کوشی و تلاش مردمانش مشهور است. السلی تی. چانگ رابط اسبق وال‌استریت ژورنال در کتابش، دختران کارخانه، دنیایی فراتر از موفقیت‌های اقتصادی چین یا سنت‌های این کشور را به تصویر می‌کشد. او داستان دخترانی را از بطن جهان کارخانه‌های چین روایت می‌کند؛ دختران و زنان جوان مهاجری که روستاهای فقیر وطن خود را برای رؤیاهایشان و پیشرفت و ساخت زندگی فردی‌شان ترک کرده‌اند و راه خود را از خط مونتاژ کارخانه‌ها تا رتبه‌های بالای مدیریتی بازکرده‌اند. دخترانی با داستان منحصربه‌فرد خود که در یک چیز مشترک‌اند: جست‌وجوی پایان‌ناپذیر.

چین بالاترین جمعیت مهاجر جهان را دارد، بیش از صد و سی میلیون مهاجر که در خود چین و سرتاسر جهان پراکنده‌اند. السلی تی. چانگ به مدت دو سال با برخی از این دختران مهاجر روستایی زندگی کرد و از نزدیک شاهد موفقیت‌ها و شکست‌هایشان بود و روایتی حقیقی از واقعیت زندگی آنها را برای خوانندگانش تعریف کرد. کتاب از دو بخش اصلی شهر و روستا و پانزده داستان کوتاه تشکیل شده است. داستان‌هایی که شاید در نگاه اول پراکنده و نامرتبط به هم به نظر برسند، اما رفته‌رفته حلقه‌های اتصال بسیاری را پیش خواننده آشکار می‌سازند: شخصیت‌های اصلی، حضور نویسنده و نیز بن‌مایه‌ای که بین این‌همه شخصیت مشترک است؛ جنگیدن برای زندگی بهتر و یافتن فردیت خود. روایت نویسنده گاهی با گذشته خانوادگی خودش در هم می‌آمیزد گویا او نیز به‌عنوان یک چینی - آمریکایی بعد از سال‌ها به ریشه‌هایش بازگشته است و بودن در بین دختران کارخانه او را وسوسه کرده است تا برای اولین‌بار پیشینه‌اش را واکاوی کند و کم‌کم خود نیز با روایت تاریخچه خانوادگی‌اش و جست‌وجوی ریشه‌هایش به یکی از شخصیت‌های اصلی کتاب مبدل می‌شود. در ظاهر دختران کارخانه مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، پراکنده، و واقع‌گرا از زنان و دختران جوانی است که می‌آموزند چطور در دنیای کارخانه‌ها، دنیای صنعت و بین غریبه‌ها راه خود را پیدا کنند و موانع را بردارند. روایت‌هایی که جای هیچ‌گونه خیال‌پردازی ندارند، زیرا جهان کارخانه‌ها جهان حقایق، سرعت و عملگرایی است. اما خواننده طی داستان با تک‌تک شخصیت‌ها همراه می‌شود شاید چون در آنها چیزی می‌بیند که در اعماق وجود خودش نهفته است.

خواندن کتاب دختران کارخانه را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

خواندن این کتاب به همۀ دختران و افرادی که در پی رسیدن به موفقیت هستند پیشنهاد می‌شود.

درباره السلی تی. چانگ

السلی تی. چانگ یک دهه در چین به‌عنوان رابط وال‌استریت ژورنال زندگی کرد. او با پیتر هسلر که او هم در باره چین می‌نویسد ازدواج کرد و در حال حاضر در کلرادو زندگی می‌کند.

بخش‌هایی از کتاب دختران کارخانه

وقتی دختری را از کارخانه‌ای دیگر می‌دیدید به‌سرعت شروع به پرس‌وجو می‌کردید. از همدیگر می‌پرسیدید: چند سال خدمتی؟ انگار فقط از کارگرهای کارخانه ساخت ماشین حرف می‌زدید نه از آدم. چقدر در ماه در می آری؟ محل اقامت و غذا هم داره؟ چقدر اضافه‌کاری می‌گیری؟ و بعد شاید از او می‌پرسیدید اهل کدام استان است و هیچگاه اسمش را نمی‌پرسیدید. داشتن دوست واقعی در کارخانه کار آسانی نبود. دوازده دختر در اتاق‌های کوچک می‌خوابیدند و در چنین مکان‌های تنگی بهتر بود رازهایشان را پیش خودشان نگه دارند. بعضی از دخترها با کارت شناسایی قرضی در کارخانه استخدام می‌شدند و هیچ‌وقت و به هیچ‌کس نام واقعی‌شان را نمی‌گفتند. برخی فقط با هم استانی‌هایشان صحبت می‌کردند که البته آن هم خطرات خود را داشت، شایعه‌ها به‌سرعت از کارخانه به روستا پخش می‌شد و وقتی به خانه برمی گشتی هر خاله و مادربزرگی احتمالاً می‌دانست چقدر درآمد دارید، چقدر پس‌انداز دارید و آیا با پسرها بروبیایی داشتید یا نه. وقتی دوستی پیدا می‌کردید، برایش همه کار انجام می‌دادید. اگر دوستتان دیگر سرکار نمی‌رفت و جایی برای ماندن نداشت، تخت کوچک و باریکتان را به‌رغم خطر جریمه ده یوانی، چیزی معادل یک دلار و بیست و پنج سنت با او شریک می‌شدید. اگر محل کارش خیلی دور بود، در روزهای نادر تعطیلتان زودتر بیدار می‌شدید و ساعت‌ها در اتوبوس و در راه بودید تا به محل کار دوستتان که مرخصی ساعتی گرفته بود، برسید و این بار جریمة صدیوانی در انتظارتان بود. شاید فقط به‌خاطر خواسته دوستتان همچنان در کارخانه‌ای که دوستش نداشتید کار می‌کردید یا کارخانه موردعلاقه‌تان را ترک می‌کردید. دوستان هر هفته به هم نامه می‌نوشتند، گرچه از نظر دخترهایی که خیلی وقت بود برای کار از خانواده‌هایشان جدا شده بودند این کار بچه‌گانه بود. در عوض آنها با تلفن همراه به هم پیام می‌دادند. گاهی اوقات دوستان از هم جدا می‌افتادند و چون زندگی خیلی سریع تغییر می‌کرد همدیگر را فراموش می‌کردند. راحت‌ترین چیز در جهان قطع ارتباط با دیگری بود.

آیناز ر
۱۴۰۱/۱۰/۱۲

کاشکی کتابای صفحه بالا قابلیت برو به صفحه چند (یه عددی) داشتن

star sky
۱۴۰۱/۰۸/۲۸

اگر اهل مطالعه ی عمیق هستید اطلاعات ارزشمندی رو در مورد سرگذشت غم انگیز مردم چین و تغییرات فرهنگی آن ها و از همه مهم تر چالش های زندگی زنان این سرزمین کسب میکنید... روند کتاب بعضی جاها خسته کننده

- بیشتر
نجفی
۱۴۰۱/۱۰/۰۴

کتاب خوبی هست در خصوص کارگران کارخانه های چین واقعا بعد از خواندن کتاب از اینکه فهمیدم چقدر از کارگران بخصوص دخترها بهره کشی می شود. بقیه کشورهای دنیا بخصوص امریکا با همه ادعایی که در زمینه حقوق بشر دارند بخاطر

- بیشتر
Mahya
۱۴۰۱/۱۲/۱۹

کتاب خوبیه ولی به عنوان یک رمان نمی شه بهش نگاه کرد بیشتر شبیه یک مستنده

Sharareh Haghgooei
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

کتاب شرح حال جمعیت جوان مهاجر و جویای کار چین است.در مورد مهاجرت اجباری در داخل و به خارج کشور و انقلاب فرهنگی و ... در روزانه ها و زندگیهای مردم عادی ، اطلاعات خوبی ارائه میدهد .گزارش گونه اما

- بیشتر
fatemeh abdolahi
۱۴۰۲/۱۰/۱۵

شاید فقط یک سوم کتاب من رو به خودش جذب کرده باشه ، نمیدونم مشکل از ترجمه بود یا نگارش ، بعضی جاها هم که موضوع تغییر میکرد و از این شاخه به اون شاخه میپرید .تعدد اسامی شخصیت ها

- بیشتر
mahi
۱۴۰۲/۰۶/۰۵

دختران کارخانه. روایت‌هایی مستند، از چین مدرن. از مردمی که روز و شب کار میکنن و جز کار کردن و تولید تمام محصولات ممکن برای کل دنیا، چیز دیگه‌ای تو زندگیشون معنا نداره. مردمی که زندگی عجیب و آداب و

- بیشتر
Faeze
۱۴۰۳/۰۵/۱۲

این کتاب در حد یک مرور برای فهمیدن شرایط کارگران زن چینی که از روستاهاشون به دلایل مالی، آشنایی با شهر و توسعه فردی مهاجرت میکنن، جالب و مفید است. با یک مطالعه روزنامه ای متوجه می شوید

کاربر ۵۰۱۶۲۱۵
۱۴۰۱/۰۸/۲۹

سلام من هنوز کتاب را تموم نکردم در واقع به دلیل ترجمه بسیار بد و جملات نامفهوم فکر نکنم دیگه ادامه بدم. به نظر می رسد متن کتب را به google translate سپردند تا ترجمه کنه. موضوع کتاب جالب هست ولی به

- بیشتر
zahra.d
۱۴۰۱/۰۸/۲۲

هنوز نخوندم و برای اینکه رایگان گذاشتینش خواستم اول تشکر کنم از انتشارات کوله پشتی و طاقچه. انشاالله کتاب خوبی باشه. بعد خوندنش میام و نظرمو میگم و امتیازشو میدم

گاهی اوقات دوستان از هم جدا می‌افتادند و چون زندگی خیلی سریع تغییر می‌کرد همدیگر را فراموش می‌کردند.
Rasoul
دخترها مدام دربارهٔ ترک محل کارشان حرف می‌زدند. کارگران باید شش ماه در محل کارشان می‌ماندند و حتی بعد از این مدت هم لزوماً اجازهٔ ترک خدمت را نداشتند
sorena
دوستان تقصیر ما نیست که در جهان فقرا به دنیا آمدیم. اما اگر فقیر بمیریم مقصر خود ما هستیم.
شیلا در جستجوی خوشبختی
"قبلاً همیشه حرص داشتم، اگر یک کتی می‌دیدم و ازش خوشم می‌اومد باید حتماً می‌خریدمش. حالا اگر بهترین چیزها رو نخرم یا زیباترین لباس‌ها رو نخرم، برام چندان اهمیتی نداره. اگر ببینم دوستی یا یکی از اعضای خانواده‌ام شادتره، اون وقته که زندگی معناداره."
star sky
"ما هنوز پول زیادی درنیاوردیم، اما حتی اگه پول زیادی هم دربیارم، من رو راضی نمی‌کنه. فقط اینکه پول دربیاری برای معنی زندگی کافی نیست."
star sky
از او راز طول عمرش را پرسیدم: "من گوشت می‌خورم، اما چربی نه. قبل از هشتادسالگی‌ام، روزی نیم ساعت می‌دویدم. الانم هر روز پیاده‌روی می‌کنم. اما مهم‌تر از همه‌چیز فکر شماست. قوهٔ تفکرتون باید همیشه باز باشه. وقتی چیزی گذشته، دیگه درباره‌اش نگران نباش. باید همیشه به جنبهٔ خوب اتفاقا نگاه کنی."
star sky
این روزها بیشتر ساکتم و دیگر دوست ندارم مثل قبل‌ترها بخندم. گاهی وقت‌ها که می‌خندم به‌اجبار این کار را می‌کنم. و احساس می‌کنم بی‌حس شدم. "بی‌حس." بی‌حس. نه نه! واقعاً نمی‌دانم از چه کلمه‌ای باید استفاده کنم که حال الان من را توصیف کند. به‌هرحال من خیلی خسته‌ام، خیلی. واقعاً، واقعاً، احساس خستگی می‌کنم.
alone moon
"وقتی این داستان رو تعریف می‌کنم انگار همین دیروز اتفاق افتاده."
alone moon
اما درحالی‌که لی پنگ‌جی از دفترش خارج می‌شد، ناگهان مین گفت: "آدمای زیادی این کار رو می‌خوان." مین رو به رئیس جدیدش گفت: "چرا من رو انتخاب کردین؟ من هیچی بلد نیستم." "تو خیلی رکی."
alone moon
او برایم توضیح داد: "رئیسای بزرگ به کمک کارمندا و مقامات دولتی که ارتباطات خوب و درستی دارند نیازمندن و مقامات دولتی باهم و با شرکت‌ها کار می‌کنن. مثل یک‌جور همکاری می‌مونه. برای همین اینکه بخوای یک مقام رسمی و دولتی بشی مثل اینه که بخوای از یک راه دیگه وارد تجارت بشی." او هیچ اشاره‌ای به امنیت و پرستیژ شغلی یا عطش خدمت به کشور نکرد: کارمند دولت بودن فقط یک روش جایگزین برای ورود به بازار اقتصاد بود. این بهترین توضیحی بود که تابه‌حال دربارهٔ اینکه چرا در چین کسی بخواهد وارد خدمات دولتی شود شنیدم.
fatemeh abdolahi
چوکوآ به‌معنای بیرون رفتن. در خانه هیچ کاری برای انجام دادن نبود به همین دلیل من بیرون آمدم.
شیلا در جستجوی خوشبختی
کارخانه حقوق دو ماه اول کارگرها را پیش خود گرو نگه می‌داشت و ترک محل خدمت بدون اجازهٔ محل کار به‌معنی از دست دادن تمام آن پول و آغاز به کار در جایی دیگر بود.
شیلا در جستجوی خوشبختی
روز پرداخت حقوق بهترین روز ماه بود. اما یک‌جورهایی بدترین روز ماه هم محسوب می‌شد.
شیلا در جستجوی خوشبختی
کسی نمی‌تواند از راه شادی رشد کند و بزرگ شود. شادی باعث می‌شود آدمی سطحی شود. فقط با رنج است که رشد می‌کنیم و به درک بهتری از زندگی می‌رسیم.
4339
مردمی که مطالعه نمی‌کنند صحبت‌هایشان خسته‌کننده و چهره‌شان زننده است.
4339
قانون اخلاقی بنجامین فرانکلین ۱. اعتدال: تا حد خفگی نخور و ننوش. ۲. سکوت: در صحبت‌های بی‌ارزش دیگران شرکت نکن. ۳. نظم: اشیاء را در جای مشخص خودش بگذار و وظایفت را در زمان‌های تعیین‌شده انجام بده. ۴. قاطعیت: تصمیم بگیر چه می‌خواهی. ۵. صرفه‌جویی: پول هدر نده. پولت را خرج چیزهایی کن که به نفع خودت و دیگران باشد...
4339
تکیه تنها بر قدرت نظامی به شکست منجر خواهد شد.
star sky
همگی در یک چیز مشترک بودند: آنها ماجراهای زندگی خودشان را و اینکه چرا من دوست داشتم درباره‌شان بدانم را درک می‌کردند. به‌نظرم آنها من را بهتر از حد انتظارم فهمیدند.
alone moon
حقوق یک کار سخت خیلی کم است.
Book
به‌منظور صرفه‌جویی در هزینه‌ها خیلی کم و به‌ندرت از برق استفاده می‌شد و بیشتر وقت‌ها شام در فضایی نیمه‌تاریک خورده می‌شد. هیچ لوله‌کشی و وسایل گرمایشی در کار نبود. در سرمای مرطوب زمستان هوبئی، تمام اعضای خانواده داخل خانه ژاکت و دستکش‌هایشان را می‌پوشیدند، و دیوار و زمین‌های سیمانی سرما را مانند اسفنجی به خود می‌کشیدند. اگر مدت زمان زیادی می‌نشستی، انگشت‌های پا و دست‌هایت بی‌حس می‌شد؛ بهترین درمان نوشیدن یک فنجان آب گرم بود، درحالی‌که آن را با دو دستت نگه می‌داشتی بخارش صورتت را گرم می‌کرد. بچه‌ها اغلب ایستاده تلویزیون نگاه می‌کردند و برای برگرداندن حس به انگشت‌های پایشان بالا و پایین می‌پریدند.
fatemeh abdolahi

حجم

۵۰۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۵۰۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
تومان