کتاب التیام روح زن
معرفی کتاب التیام روح زن
کتاب التیام روح زن نوشته جویس مایر است که با ترجمه غزل بیگی در انتشارات کولهپشتی به چاپ رسیده است. این کتاب برای زنان نوشته شده و به آنها میآموزد چگونه آسیبهای عاطفی و روحی را پشت سر بگذارند.
درباره کتاب التیام روح زن
آیا زنی که بهدلیل شرایط زندگیاش یا بهوسیلهٔ شخص موردعلاقه و اعتمادش بهشدت آسیب دیده است میتواند التیام یابد؟ قلب و روحش میتواند بهبود یابد؟ میتواند بازهم عاشق شود و اعتماد کند؟
جویس مایر به عنوان زنی که در زندگی آسیبهای فراوان دیده« بهوسیلهٔ پدرش موردتجاوز قرار گرفته، مادرش ترکم کرده و همسر اولش فریبش داد، بدون هیچ تردیدی به شما میگوید «بله!»
اگر درحالحاضر با روح و احساس آسیبدیده بهعنوان فردی تنها، دوستنداشتنی و درکنشده زندگی میکنید مایر به شما قول میدهد همیشه در این حال باقی نمیمانید.
او در این کتاب با تکیه بر کلام خداوند و با در نظر گرفتن جنبههایی از کتاب آسمانی که در مورد التیام یافتن احساسات است با شما سخن میگوید.
تعداد بسیار زیادی از افراد در سراسر دنیا با آسیبهای روحی ناشی از سختیهای گذشته وجود دارند که نمیدانند میتوانند دوباره التیام یابند یا خیلی ساده نمیدانند باید برای بهبود خود چه کاری انجام دهند یا چگونه شروع کنند. او همهٔ چیزهایی را که در این سفر زندگی یاد گرفته در اختیارتان خواهد گذاشت و اگرچه شما واقعاً شبیه او نیستید اما جویس امیدوار است داستانش بتواند الهام و چراغ راهنمای خوبی برای گامنهادن شما در مسیر پیشرفت بهسوی کمال باشد.
همانطور که جسم ما ممکن است بیمار شود، روح ما نیز بیمار میشود، اما خدا میخواهد هر جای آسیبدیدهمان، ازجمله روح و روانمان را التیام بخشد و شفا دهد. روح شامل ذهن، میل و عواطف است که بخش درونی و بسیار مهم ماست. مهم نیست ازنظر مادی چه چیزی داریم و شرایط زندگیمان چقدر خوب است، اما اگر دارای روح آسیبدیده، آزرده و جریحهدار باشیم هیچ لذتی از زندگی نخواهیم برد. آسیب ما ممکن است به هر دلیلی اعم از شرم، خشم، ناخشنودی، افسردگی، شک و تردید، ناامنی، گناه یا ترس باشد، اما لازم است که با آن مقابله و برخورد کنیم.
اگر چه نویسنده این کتاب مسیحی است اما چیزی که او در کتابش نوشته از منبعی میآید که لایزال است. منبعی آسمانی و معنوی که در تمامی ادیان توحیدی پذیرفته است.
خواندن کتاب التیام روح زن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمامی زنان از سنین جوانی تا کهنسالی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب التیام روح زن
بهراستی روحم تنها نزد خداوند به آرامش میرسد و رستگاریام از جانب اوست.
روح یک زن بسیار مرموز است، زیرا به چشم دیده نمیشود و بهندرت، حتی بهوسیلهٔ خود زنان درک میشود. روح جایگاه مهمی در ماهیت کلیمان دارد. ما میدانیم بدنمان چگونه است، چون همهٔ ما همیشه در آینه به آن نگاه میکنیم. ممکن است آنچه را میبینیم دوست نداشته باشیم، اما دستکم میدانیم ظاهرمان چگونه است. همهٔ ما موجوداتی معنوی هستیم که یک روح داریم و در یک جسم زندگی میکنیم. خودِ درونی شما از جان و روح تشکیل شده و خودِ بیرونی شما جسمتان است.
جان یک زن جایی است که روح، هنگام تولد مجدد او وارد آن شده و به آن زندگی میبخشد. وقتی زن خداوند را بهعنوان ناجی خود میپذیرد، جانش تبدیل به محلی برای نفوذ او میشود و آنگاه که جان انسان برای وجود خداوند منزه نباشد، با نفوذ او تقدس مییابد. درواقع ما هرآنچه را که برای زندگی شگفتانگیز در آن برهه نیاز داریم دریافت میکنیم، اما اگر آگاهی کافی نداشته باشیم به زمان بیشتر و مطالعهٔ سخت و جدیتر کلام خداوند برای درک بیشتر آن نیازمندیم؛ و حتی پساز آگاهی از داشتههایمان هنوز به تصمیمگیریهای متناسب با آن نیازمندیم. آگاهی مرحلهٔ اول است، اما پسازآن، مرحلهٔ دوم هم باید باشد تا به دانستههای خود عمل کنیم.
میدانیم خداوند مایهٔ آرامش محض است، پس وقتی در جان زنی نفوذ کند که وجودش متعلق به خداست، آن زن باوجود نگرانی، اضطراب و عواطف متغیر بازهم از آرامش برخوردار است. متغیربودن به معنای ناپایداری، پیشبینیناپذیری، تناقض، تحویلپذیری یا بوالهوسبودن است. اگر زن تصمیم بگیرد که دیگر به این شیوه، یعنی تحتکنترل شرایط خود، زندگی و رفتار نکند، پس روند بازآموزی بخش عاطفی روح خود را تحتهدایت خداوند که در وجودش نفوذ کرده است، شروع خواهد کرد. پس لازم است برای قدرتیافتن به خداوند تکیه کند و اگر بیشازحد مستقل باشد، این روند به کمی زمان نیاز دارد و میتواند شامل چندین بار تلاش ناموفق بهمنظور حفظ آرامش به هنگام طوفانهای زندگی پیشاز مشاهدهٔ تغییراتش باشد.
برای ناامیدنشدن، مهم است که به یاد داشته باشید خداوند وعده داده است که کار نیکی را که در وجود ما آغاز کرده، به اتمام خواهد رساند. بخش وجودی ما با جدیت بهسوی هدف در حرکت است و هرگز آن را رها نمیکند. سرانجام روح ما اندکاندک خود را بهطور کامل در وجود خداوند پیدا خواهد کرد.
باید بدانیم که این کار مثل نشستن یا درازکشیدن و استراحتکردن بدنمان است، اما ممکن است ندانیم این آرامش درونی در حیطهٔ روحمان است. وقتی از نظر ذهنی، میل و عاطفه در آرامش کامل باشیم از غلبهٔ شرایط و افرادی که ناراحتمان میکنند رها خواهیم شد. ما نمیتوانیم همهٔ شرایط زندگی یا افراد حاضر در زندگیمان را کنترل کنیم، اما خداوند نتیجهٔ خودکنترلی را به ما سپرده است و با کمک او میتوانیم کنترل واکنش خود را به اتفاقهای پیرامونمان یاد بگیریم - این آزادی حقیقی است.
یک روح سالم در آرامش قرار دارد؛ از نظر عاطفی پریشان نیست. نگران یا مضطرب نمیشود، زود تحریک نمیشود و نمیترسد. گناه یا خجالت را تحمل نمیکند. جایگاهش را در وجود خدا مییابد و برای مراقبت از خود در همهٔ مسائل به خداوند اعتماد میکند. بهراستی در دنیای امروز ما موارد موردتوجه بسیار زیادی وجود دارند. اگر یک مادرِ تنها هستید که سعی در بزرگکردن فرزندانتان بنا بر نیازهایتان یا نیازهای خاص فرزندانتان دارید، یا تحتفشار مالی مداوم، درگیر با بیماری، یا مراقبت از والدین سالمند هستید، ممکن است این حرف برای شما مضحک بهنظر برسد که «میتوانید آرامش روحی داشته باشید». اگر اینطور احساس میکنید، کاملاً احساس شما را درک میکنم، اما باوجود خداوند هیچچیز غیرممکن نیست و شما میتوانید آرامش فوقالعادهای داشته باشید که فقط خداوند آن را به شما عطا میکند.
مسئولیت
همهٔ ما مسئولیتهای زیادی داریم و نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. زنان حتی اگر شوهران خوبی هم داشته باشند بازهم مراقب خیلی چیزها هستند، اما برای یک مادر یا پدر تنها این مسئولیتها چندبرابر میشوند. یک زن وقتی میخواهد به رختخواب برود به دهها کارش به شیوهٔ خود پایان میدهد، اما یک مرد در حال رفتن به رختخواب هنوز هم در حال انجام فقط یک کار است. یکی از دخترانم چهار فرزند نوجوان دارد. سیوهفت سال پیش، خودم سه نوجوان و یک بچهٔ کوچک داشتم، پس میدانم چقدر میتواند سخت باشد؛ اما آنزمان، زندگی مانند امروز پیچیده نبود.
دخترم را در حال انجامدادن اینکار و آنکار تماشا میکنم و بهنظر میرسد که یک رویداد عادی روزمره است. یک روز که شوهرش برای گذراندن اوقات فراغتش به ماهیگیری رفت، دخترم با خودش فکر کرد چند روزی میتواند در خانهاش آرامش بیشتری داشته باشد. او گاهی برای خودش برنامهریزی میکرد و برای انجام آنها هیجانزده میشد، اما از همان روزهای اول احساس کرد بسیار دستتنها مانده است. در همانزمان، از مدرسه او را خواستند؛ یکی از دخترهایش مریض شده بود و باید او را به خانه میآورد، سپس پسرش که بعدازظهر از دانشکده به خانه میآمد میخواست دوستش را همراه خود بیاورد؛ بنابراین، خلوت و تنهاییای که دخترم طالبش بود برایش فراهم نشد و زندگی مثل همیشه پیش رفت.
ما مسئولیتهای زیادی داریم. خدا از ما میخواهد که حواسمان بیشتر به خودمان باشد، نه اینکه مسئولیتهایمان را نادیده بگیریم. اگر کارهایمان را بدون استرس و بهطور نرمال با آرامش روحی انجام دهیم، خواهیم دید که بهطور شگفتانگیزی همهچیز آسانتر میشود. به عقیدهٔ من انرژیمان درواقع هنگام آرامش روحی و درونی بسیار افزایش مییابد. تنها راهی که برای رهاشدن از استرس در زندگی کنونیمان میدانم و میخواهم آن را به شما بیاموزم، این است که در همهحال و همیشه فقط به خدا اعتماد کنیم.
حجم
۳۸۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۳۸۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
نظرات کاربران
به یه بار خوندنش می ارزه نویسنده سعی میکنه رابطمون با خدا رو توصیف کنه. چیزایی که شاید تو طول زندگیمون شاید هیچوقت بهش توجه نکردیم.
عالی بود توصیه میکنم حتما بخونید .