کتاب زن و اعتماد به نفس
معرفی کتاب زن و اعتماد به نفس
کتاب زن و اعتماد به نفس نوشتهٔ جویس مایر و ترجمهٔ شینکا زاهد است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی شرح مجموعهای از تجارب متفاوت از انسانهای گوناگون در گوشهوکنار جهان و مثالهایی از شخصیتهای کتاب مقدس است که برای افزایش اعتمادبهنفس بسیار کاربردی هستند.
درباره کتاب زن و اعتماد به نفس
در زندگی ما انسانها اعتمادکردن عملی است که بهواسطهٔ آن ما در حریمی امن و مطمئن قرار میگیریم و این حریم امن برای انسان آسودگی خاطر و اطمینانی فراهم میآورد و بهموجب آن، قدرتی فزاینده برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان کسب میکنیم. اعتماد شامل اعتمادکردن به خداوند، اعتماد به خود و در نهایت اعتماد به دیگران است. مقصود جویس مایر از اعتماد در کتاب زن و اعتماد به نفس، همانگونه که از عنوان کتاب برمیآید، اعتمادبهنفس است؛ آن اعتمادبهنفسی که ریشه در اعتماد به خداوند دارد. جویس مایر در این اثر بیان کرده است که اعتمادبهنفس یعنی باورداشتن به توانمندیها و استعدادهایمان. اعتمادبهنفس عبارتی بسیار عمیق است که همهٔ ما انسانها باید آن را بیاموزیم و با تمرین، آن را در خود نهادینه کنیم و بر اساس آن پیش برویم. جویس مایر که یکی از موفقترین نویسندگان و سخنرانان مسیحی در دنیا است، با نوشتن این کتاب توانسته عجایب اعتماد به خدا را بیان کند و به خواننده بیاموزد که چگونه میتوان با اعتماد به خداوند، اعتمادبهنفس و اعتماد به خود را یاد گرفت و در این دنیای پرهیاهو با افکاری تازه زندگی کرد.
خواندن کتاب زن و اعتماد به نفس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار حوزهٔ موفقیت و خودیاری و کسانی که میخواهند اعتمادبهنفس خود را افزایش دهند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زن و اعتماد به نفس
«خداوند میگوید با کمربند حقیقت، زره پاکدامنی، کفشهای آرامش، سپر ایمان، کلاهخود رستگاری و شمشیر روح محکم و راسخ بایستید. آیا چیزی کم دارید؟ چیزی برای محافظت از پشت سر ندارید! چرا که خداوند هرگز نخواسته است ما از دشمن فرار کنیم. طرح خداوند همیشه این بوده است که در تمام مشکلات در کنار ما باشد. انسانها خیلی ماهرانه از روبهرو شدن با مشکلات فرار میکنند و با تظاهر زندگی میکنند و شخصیتهای ساختگی به خود میگیرند. زمان آن رسیده است که با ترس مواجه شویم.
زنی در یکی از کنفرانسهای من شرکت کرده بود و اقرار کرد اولینباری است که پس از سی و پنج سال از خانه بیرون آمده است. بیشتر که با او صحبت کردم، بیشتر شگفتزده شدم. در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته بود و هرچند ازدواج کرده و صاحب فرزند بود تصمیم گرفته بود در خانه بماند، چون فکر میکرد در امنیت است. او موفق شده بود به طرق مختلف چیزهایی را که نیاز داشت، به دست بیاورد و با اختراع کامپیوتر مسائل راحتتر شده بود. او از طریق اینترنت همهچیز را سفارش میداد و از طریق ایمیل و تلفن ارتباط برقرار میکرد.
در نهایت، او برنامهٔ روزانهٔ مرا تماشا کرد و از صحبتهای من به این نکته رسید که من نیز از سوی پدرم مورد آزار جنسی قرار گرفتهام. او با خود گفته بود اگر مایر میتواند با جرئت در میان صدها نفر از تجربهٔ خود بگوید او نیز حداقل میتواند از خانهاش خارج شود. برایناساس، تصمیم گرفت در کنفرانس من شرکت کند و درعینحال که نگران و مضطرب بود در آن حضور یافت. این اولین گام برای رویارویی با ترس بود. او با ترس کاری را انجام داده بود. او راه زیادی پیش رو داشت ولی کسی نمیتواند ماشینی را که پارک شده است، براند. او باید گام اول را برمیداشت. امیدوارم داستان این زن این انگیزه را به شما بدهد که سفر خود برای رهایی از ترس را آغاز کنید و در مسیر کسب اعتمادبهنفس گام بردارید.
من زمانی که دریافتم ترس یعنی فرار کردن، زندگیام تغییر پیدا کرد. اکنون میدانم که حتی اگر از ترس به خود بلرزم نیز بزدلانه رفتار نخواهم کرد و سعی خواهم کرد دقیقاً آن چیزی را انجام دهم که ترس مرا از انجام دادن آن بازمیدارد.
راه رسیدن به اعتمادبهنفس این است که کاری انجام دهیم که از آن ترس داریم و در این زمینه موفقیت به دست آوریم. هنری فورد گفته است: «یکی از اکتشافات انسان و یکی از بزرگترین شگفتیها این است که میتواند کاری انجام دهد که از آن میترسد.»
من و دیوید اخیراً نمونهای جالب و آموزندهای را مشاهده کردیم و متوجه شدیم که ترس چگونه باعث فرار و پنهان شدن فرد میشود. ما یک سگ هفت پوندی سفید و کرکی به نام دوشِس داریم که بسیار بامزه است. دوشس هیچوقت حمام کردن را دوست نداشته است و از زمانی که یک توله بود وقتی احساس میکرد قرار است حمام برود میلرزید و در گوشهای از خانه پنهان میشد. وقتی کمی بزرگتر شد ترسش کمتر شد.»
حجم
۱۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۱۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه