
کتاب زندگی دشوار است
معرفی کتاب زندگی دشوار است
کتاب زندگی دشوار است نوشتهی کیرن ستیا و با ترجمهی حامد قدیری، اثری است که انتشارات ترجمان علوم انسانی آن را منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی فلسفی و در عینحال شخصی، به بررسی رنجها، دشواریها و مصائب زندگی انسان میپردازد و تلاش میکند نشان دهد که فلسفه چگونه میتواند در مواجهه با مشکلات و بحرانهای زندگی به کار بیاید. نویسنده که خود فیلسوف و استاد دانشگاه است، با بهرهگیری از تجربههای زیستهی خود و ارجاع به متون و اندیشههای فیلسوفان بزرگ، به پرسشهایی دربارهی معنای زندگی، رنج، عدالت، ناکامی، تنهایی و امید پاسخ میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زندگی دشوار است
کتاب زندگی دشوار است با قلم کیرن ستیا، بهدنبال ترسیم نقشهای برای عبور از فرازونشیبهای زندگی است. نویسنده با تکیهبر تجربههای شخصی و تحلیل فلسفی، به جایگاه رنج و دشواری در زندگی انسان میپردازد و از فلسفه بهعنوان ابزاری برای فهم و مواجهه با این مسائل بهره میگیرد. ساختار کتاب بر پایهی فصلهایی است که هرکدام به یکی از جنبههای دشواریهای زندگی اختصاص یافتهاند؛ از درد جسمانی و ناتوانی گرفته تا تنهایی، فقدان، ناکامی، بیعدالتی و پوچی. ستیا در هر فصل، ضمن روایت تجربههای خود و دیگران، به سراغ اندیشههای فیلسوفان مختلف میرود و تلاش میکند نشان دهد که چگونه میتوان با پذیرش واقعیتهای تلخ و بدون توجیه یا انکار آنها، معنایی تازه برای زندگی یافت. این کتاب نهتنها به جنبههای فردی رنج میپردازد، بلکه پیوند آن را با مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز بررسی میکند و در نهایت، امید را بهعنوان امکانی برای ادامهی مسیر در دل مصائب معرفی میکند.
خلاصه کتاب زندگی دشوار است
کتاب زندگی دشوار است با طرح این پرسش آغاز میشود که فلسفه چه کمکی میتواند به انسان در مواجهه با رنجها و دشواریهای زندگی کند. نویسنده با اشاره به تجربههای شخصی خود از درد مزمن، بیماری عزیزان و بحرانهای عاطفی، نشان میدهد که رنج و مصیبت بخش جداییناپذیر زندگی است و نمیتوان آن را با خوشبینی یا انکار نادیده گرفت. ستیا با نقد رویکردهای آرمانگرایانهی فلسفی که بر زندگی بینقص و خوشی متمرکزند، تأکید میکند که باید با واقعیتهای تلخ روبهرو شد و آنها را به رسمیت شناخت. در فصلهای مختلف، کتاب به موضوعاتی چون ناتوانی جسمی، درد، تنهایی، فقدان، ناکامی و بیعدالتی میپردازد. نویسنده با ارجاع به تجربههای زیستهی خود و دیگران، و با تحلیل دیدگاههای فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو، نیچه و دیگران، نشان میدهد که رنج نهتنها قابل توجیه نیست، بلکه باید آن را پذیرفت و با آن زندگی کرد. ستیا بر این باور است که فلسفه میتواند به ما کمک کند تا معنای تازهای برای زندگی بیابیم، حتی اگر نتواند راهحلهای فوری یا فرمولهای ساده ارائه کند. در نهایت، کتاب با تأکید بر اهمیت همدلی، شفقت و امید، راههایی برای مواجهه با دشواریهای زندگی پیشنهاد میکند و نشان میدهد که حتی در دل رنج نیز میتوان معنایی برای ادامهی زندگی یافت.
چرا باید کتاب زندگی دشوار است را بخوانیم؟
کتاب زندگی دشوار است با رویکردی متفاوت به مسئلهی رنج و دشواریهای زندگی مینگرد و بهجای ارائهی راهکارهای ساده یا وعدهی خوشبختی، خواننده را به تأمل و پذیرش واقعیتهای تلخ دعوت میکند. نویسنده با صداقت و شفافیت، تجربههای شخصی و فلسفی را در هم میآمیزد و نشان میدهد که چگونه میتوان از دل رنج، معنایی تازه برای زندگی استخراج کرد. این کتاب فرصتی است برای بازاندیشی دربارهی ارزشهای زندگی، نقش همدلی و اهمیت مواجههی صادقانه با مشکلات. همچنین، با نقد دیدگاههای رایج دربارهی خوشی و موفقیت، راهی برای پذیرش ناکامی و ناتوانی پیش پای خواننده میگذارد و او را به همدلی با خود و دیگران فرامیخواند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که با رنج، ناکامی، بیماری، تنهایی یا بحرانهای معنایی دستوپنجه نرم میکنند یا به دنبال درکی عمیقتر از معنای زندگی و نقش فلسفه در مواجهه با مشکلات هستند. همچنین برای علاقهمندان به فلسفهی اخلاق و کسانی که به دنبال راهی برای پذیرش واقعیتهای تلخ زندگیاند، مناسب است.
بخشی از کتاب زندگی دشوار است
«رفقا، زندگی دشوار است؛ و این حرف را باید به زبان بیاوریم. زندگی برای بعضیها دشوارتر از بقیه است. در زندگی هر کسی حتماً بارانی میبارد، اما گاهی وقتی آدمِ خوشاقبال خودش را کنار بخاری خشک میکند، بقیه زیر طوفانها و سیلابها، به معنای حقیقی و مجازیِ کلمه، خیس آب میشوند. ما زیر سایهٔ همهگیری جهانی و بیکاری عظیمِ تودهها، وسط فاجعهٔ مهیب تغییرات اقلیمی و احیای فاشیسم زندگی میکنیم. این مصیبتها به فقرا و افراد آسیبپذیر و سرکوبشده بیشتر از بقیه زیان میرساند. بخت با من یار بوده است. من در هال بزرگ شدم، شهری صنعتی در شمال شرق انگلیس که رو به پیشرفت و روزهای بهتر داشت. بچگی من هم سهمِ مصائب خود را داشت، اما من عاشق فلسفه بودم و دورهٔ کارشناسی عازمِ کیمبریج شدم و برای تحصیلات تکمیلی به ایالاتمتحده رفتم و همانجا ماندگار شدم. من استاد فلسفه در دانشگاه امآیتی هستم و از حمایتِ رفاهی و ثبات این نهاد پرآوازه و خاص برخوردارم. خانهای دارم و زندگی مشترک شاد و فرزندی که در مقایسه با دوران کودکیِ خودم عاقلتر و شجاعتر است. من هیچوقت گرسنه یا بیخانمان نبودهام؛ قربانی خشونت و جنگ هم نبودهام. اما دستآخر هیچکس از بیماری، تنهایی، ناکامی و اندوه در امان نیست.»
حجم
۴۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۴۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه