کتاب پایان جهان آن گونه که آن را می شناسیم
معرفی کتاب پایان جهان آن گونه که آن را می شناسیم
کتاب پایان جهان آنگونه که آن را می شناسیم نوشته امانوئل موریس والرشتاین است. به گفته این کتاب شناختن جهان دو معنی دارد: آموختن و آگاهی. ما درون جهانی تاریکی سرگردانیم و آگاهی ما از آنچه باید به سویش برویم و با آن مواجهه شویم بهقدر کافی شفاف نیست.
درباره کتاب پایان جهان آن گونه که آن را می شناسیم
برای نوشتن این کتاب امانوئل والرشتاین انجمن بینالمللی جامعهشناسی را وادار کرد تا نیاز به ارزیابی مجدد معرفت اجتماعی جمعی علوم اجتماعی را، در سایه یک جهان کاملاً دگرگونشده در قرن بیست و یکم، در مرکز توجهات خودش قرار دهد. او رئیس انجمن بینالمللی جامعهشناسی بود، و از او میخواستند در بسیاری از نشستهای جامعهشناسان و متخصصان دیگر رشتههای علوم اجتماعی سخنرانی کند؛ پس او هم تصمیم گرفت دغدغه خودش را پیگیری کند، و از موقعیت پیشآمده استفاده کند و دیدگاههای خودش را دربارة موضوع علوم اجتماعی برای قرن بیست و یکم مطرح کنم.
او این سخنرانیها و مقالات را جمعآوری کرد و آنها را به جهان سرمایهداری و جهان معرفت تقسیم کرد. جهان سرمایهداری جهانی است که واقعیت ما را قاببندی میکرد و جهان معرفت جهانی است که فهمی از آن به دست آورده بودیم. امانوئل والرشتاین عقیده دارد این موضوع باید در سطح جهانی مورد بررسی قرار بگیرد و باید بتوانیم معرفت، اخلاقیات و سیاست را از هم جدا کنیم.
خواندن کتاب پایان جهان آنگونه که آن را می شناسیم را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب پایان جهان آنگونه که آن را می شناسیم برای افرادی که قصد دارند جهانی را که در آن زندگی میکنند بیشتر بشناسند کتابی مفید و کاربردی است.
درباره امانوئل موریس والرشتاین
امانوئل موریس والرشتاین در سال ۱۹۳۰ در نیویورک به دنیا آمد. او در محیطی بزرگ شد که چپگرایی در آن غالب بود؛ اما در خانوادهای رشد کرد که به کمونیسم متمایل بودند و از سوی دیگر سالهای نوجوانی و جوانی او دوران حضور پرقدرت و هیاهوی جریانات کمونیستی در جهان و البته در آمریکا بود. والرشتاین همة دورة تحصیلش را در دانشگاه کلمبیا سپری کرد. سال ۱۹۶۸، وقتی والرشتاین در دانشگاه کلمبیا تدریس میکرد، دانشجویان در اعتراض به جنگ ویتنام دست به شورشهای دامنهداری زدند که از حدود مسئلة اولیه نیز فراتر رفت. او تا سال ۱۹۷۰ که بازنشسته شد، در دانشگاه کلمبیا تدریس و تحقیق کرد.
والرشتاین در دوران نوجوانی به جنبشهای ضد استعماری در هند علاقهمند بود. دههٔ ۵۰ و ۶۰ میلادی مطالعاتش را در تصمیمی آگاهانه بر جامعهشناسی سیاسی آفریقا با محوریت مسئله «توسعهنیافتگی»، فقر و شورش مستمر در دنیای غیرغربی متمرکز کرد. بعدها با انتشار آثار و تحقیقات والرشتاین درباره آفریقا، در ۱۹۷۳، رئیس «انجمن مطالعات آفریقا» در آمریکا شد.
بهتدریج مسئلة جنبشهای ضد استعماری برای او اهمیت بیشتری یافت و او بهصورت جامعتری به آن پرداخت. نتیجة تحقیقاتش هم ارائة نظریه، تحلیل، رویکرد «نظامهای جهانی» در قالب انتشار جلد اول کتاب «نظام نوین جهانی» در سال ۱۹۷۴ بود. این کتاب اصلیترین اثر اوست که به ۹ زبان زنده و حتی به بریل، خط نابینایان، ترجمه شد. والرشتاین سال ۱۹۷۵ برای این کتاب جایزة معتبر سوروکین گرفت.
بخشهایی از کتاب پایان جهان آن گونه که آن را می شناسیم
فروپاشی کمونیسم در کنار افول جنبشهای آزادیبخشِ ملی در جهان سوم، همگی بازتابهای همزمان سرخوردگی عمومی از اعتبار و واقعیت برنامههای اصلاحگرایی بودند که ترویج و تبلیغ میشد. این سرخوردگی گرچه بهجاست، اما به پایههای مشروعیت مردمی دولتها ضربه میزند و به شیوهای تأثیرگذار دلایل تحمل قطبی شدن مداوم و فزاینده در نظام جهانی را بیاثر میکند.
همانطور که گفتم اینها پیشفرضاند و ممکن است شما را قانع نکرده باشد. من هم برای بحث دربارهشان دیگر وقت ندارم؛ بنابراین، میخواهم خیلی ساده از این پیشفرضها نتیجههای سیاسی و اخلاقی بگیرم. نخستین نتیجهگیری اینکه: از پیشرفت برخلاف آنچه صورتهای گوناگون روشنگری موعظه میکردند، اصلاً نمیشود اجتناب کرد. اما نمیپذیرم که غیرممکن است. گرچه از نظر اخلاقی جهان در چند هزار سال گذشته پیشرفت نکرد، اما میتواند پیشرفت کند. ما میتوانیم در جهت چیزی که ماکس وبر «عقلانیت جوهری» نامید - آنچه در آن ارزشهای عقلانی و اهداف عقلانیْ جمعی و هوشمندانه انتخاب میشوند - حرکت کنیم.
نتیجهگیری دوم آنکه باور به قطعیتها که یکی از پیشفرضهای بنیادین مدرنیته است، کورکننده و فلجکننده است. علم مدرن، علم دکارتی - نیوتونی، بر قطعیت امر یقینی مبتنی بود. فرض اساسی علم مدرن آن است که قوانین عامِ عینیای هستند که بر همة پدیدههای طبیعی حاکماند و میتوان این قوانین را با کنکاش و کاوش علمی اثبات کرد. وقتی قوانین شناخته شدند، ما میتوانیم با گذر از شرایط ابتداییِ اثباتشده هر مجموعه کاملاً آینده و گذشته را پیشبینی کنیم.
حجم
۳۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۳۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
نظرات کاربران
"«نظام جهانی» والرشتاین رویکردی عام برای تحلیل همهی پدیدههای اجتماعی ست. رهیافتی که «تمایز میان عوامل خارجی و عوامل داخلی را به امری نسبی تبدیل می کند، زیرا همهی عوامل در این سطح به یک اعتبار، داخلیاند»."
نویسنده ی این کتاب یعنی امانوئول والترشتاین یک جامعه شناس چپ گراست و این کتاب رو در سال ۱۹۹۹ به چاپ رسانده است. اگر با مفاهیمی مثل لیبرالیسم آشنایی داشته باشید ، پی خواهید برد مطالب کتاب چندان مفید نیستند