کتاب گشتاپو
معرفی کتاب گشتاپو
گشتاپو؛ تاریخچه یکی از قدرتمندترین سازمانهای امنیتی جهان اثری از لوکاس پل است که به پشت پرده گشتاپو، ماشین ترور هیتلر میپردازد. میرجواد سیدحسینی و مژگان محمدی این اثر را به فارسی ترجمه کردهاند.
درباره کتاب گشتاپو
در فیلمها، آنان مردانی با بارانیهای چرمی سیاهرنگ بودند که نیمههای شببه درها میکوبیدند و هرکسی را که جرئت کرده بود رایش سوم را تهدید کند، توقیف میکردند. اما گشتاپو دقیقاً از چه کسانی تشکیل شده بود؟ نقش آنان در رژیم سرکوبگر نازیچه بود، و چرا آنان اینگونه قدرتمند، مؤثر و هراسآور بودند؟
تصویر واقعی این سازمان، بهطرز اجتنابناپذیری از افسانه آن پیچیدهتر است. افراد گشتاپو، هرچند اغلب تنها به خودشان و سرپرست مستقیم خویش پاسخگو بودند، اما جدا از یکدیگر کار نمیکردند. آنها در یک سلسله دستورالعملها با سازمان خواهر خود یعنی سازمان امنیت۱ یا اسدی مشترک بودند. اسدی سازمان اطلاعاتی شوتزاستافل، یا اساس، گروه محافظ هیتلر بود. اساس و گشتاپو اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند، جای تعجب هم ندارد، زیرا آنها در طول جنگ، همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتند. اساس برای اتحاد خود با هیتلر و رایش، سوگند وفاداری خورده بود، درحالیکه گشتاپو ظاهراً پلیس مخفی دولت آلمان بود.
برای اینکه مسائل از آنچه هست گیجکنندهتر شوند، یک اداره پژوهشهای جنایی کریپو هم وجود داشت که تنها به موضوعات کیفری در آلمان رسیدگی میکرد. آنان هم مانند گشتاپو، به اداره کل امنیت رایش (اداره مرکزی امنیت رایش یا RSHA) پاسخگو بودند. گشتاپو و کریپو بهطورکلی با نام پلیس امنیت و یا زیپو شناخته میشدند.
تا حدودی تمایز بین این سازمانهای مختلف ساختگی است: پژوهشگران اصلی دادگاه نورنبرگ به این نتیجه رسیدند که متقاضیان سِمَتها در گشتاپو، اسدی و کریپو آموزش مشابه دریافت میکردند و همکاری کاملاً نزدیکی با همدیگر داشتند بهطوریکه اغلب از یکدیگر قابلتشخیص نبودند. همه آنها با کسانی مبارزه میکردند که «دشمنان رایش» تلقی میشدند و با پیشرفت جنگ، همه آنها فراتر از تمام چیزهایی عمل میکردند که بتوان نام حاکمیت قانون بر آن نهاد. در یک تصویر جامعتر، میتوان اسدی را بهعنوان سازمان جمعآوری اطلاعات و گشتاپو را بهعنوان سازمان اجرایی پلیس در نظر گرفت. دشمنان سیاسی و ایدئولوژیک رایش اهداف گشتاپو را تشکیل میدادند، درحالیکه حوزه کاری کریپو فعالیتهای صرفاً جنایی بود.
هیولایی که بعدها به گشتاپو تبدیل شد در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۳۳ متولد شد یعنی زمانی که وزیر جدید کشور پروس، هرمان گورینگ، مأمور ایجاد یک نیروی مؤثر پلیس سیاسی شد. در ۳۰ نوامبر ۱۹۳۳، گورینگ حکمی صادر کرد که نیروی جدید، تنها به خود او و شخص رایش پاسخگو بود و دیگر ادارات پلیس، زیرمجموعه آن محسوب میشدند. فرمان دیگری در تاریخ ۸ مارس ۱۹۳۴ دفاتر پلیس منطقهای را از حکومتهای منطقهای مجزا کرد. برای اینکه تشکیل یک سازمان غیردولتی در سراسر کشور تکمیل شود، در تاریخ ۱۰ فوریه ۱۹۳۶ فرمانی صادر شد که پلیس مخفی کشور، دیگر تحت نظارت دادگاههای اجرایی نخواهد بود. این نیروی جدید و قدرتمند اکنون وظیفه بررسی جنایات علیه حزب نازی و دولت آلمان را برعهده داشت.
در اول اکتبر ۱۹۳۶ این نیروی جدید نام خود را دریافت کرد: «GeheimeStaatspolizei» یا به اختصار گشتاپو. ترجمه این کلمه آلمانی «پلیس مخفی دولت» است. درواقع، گشتاپو، در خدمت حزب نازی و رهبری بود. زمانی که گورینگ کنترل این نیرو را واگذار کرد تا مسئولیت نیروی هوایی را بر عهده بگیرد، هاینریش هیملر، رئیسکل پلیس مخفی آلمان شد. نخستین رئیس پلیس امنیت (و اسدی) راینهارد هایدریش بود. این پلیس و نیروهای متفاوت اطلاعاتی تحت عنوان اداره کل امنیت عمومی رایش (RSHA) متمرکز شدند.
این کتاب سازمان پیچیده گشتاپو معرفی شده و اقدامات وحشیانه این نیرو به تصویر کشیده شده است.
خواندن کتاب گشتاپو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران تاریخ و جامعهشناسی به ویژه علاقهمندان به تاریخ جهان مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب گشتاپو
برای آلمان، نخستین سال دهه ۱۹۴۰ سالی فوقالعاده بود، و موفقیت چشمگیر ماشین نظامی آن، برای گشتاپو چندین مشکل جدید به ارمغان آورد که میبایست بر آنها فائق شود. آلمانیها به نروژ، دانمارک، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ و فرانسه حمله و آنها را اشغال کردند. متحد آنان ایتالیا نیز به یونان حمله کرد. این سرزمینهای وسیع جدید اکنون باید تحت کنترل قرار میگرفتند و تمامی مقاومت آنها میبایست درهم شکسته میشد. گشتاپو منابع کافی در اختیار نداشت تا کار خود را بهتنهایی انجام دهد. درعوض به شبکهای از جاسوسان و همکاران محلی متکی بود تا اطلاعاتی را درباره جنبشهای مقاومت در هر قلمرو اشغالی گردآوری کنند.
شکنجه و ارعاب روشهای اصلی «تبدیل» زندانیان به مخبر بود. گشتاپو اغلب در صورت عدم همکاری، تهدید میکرد که کل خانواده مظنون را دستگیر خواهد کرد. پرداخت پول و رفتار مناسب نیز برای متقاعد کردن مردم غیرنظامی برای خبررسانی علیه هموطنان خود مورد استفاده قرار گرفت. بهعنوانمثال، یکی از بدنامترین خیانتکاران جنگ به نام استلا کوبلر، معروف بود که برای معرفی هر یهودی سیصد رایشمارک پول دریافت میکند. ازآنجا که کوبلر بسیار خوشقیافه بود به او نام مستعار «بلوند زهرآلود» را داده بودند. او اطلاعات مربوط به ششصد تا سه هزار یهودی را به گشتاپو داد که بهعنوان غیریهودی در برلین زندگی میکردند. ازآنجاییکه او خودش هم یهودی بود، کاملاً از سرنوشتی که در انتظار کسانی که به آنان خیانت میکرد آگاه بود: در واقع خانواده خودش نیز بهدست رژیم نازی نابود شده بودند.
گشتاپو همچنین «جاسوسی» علیه شهروندان غیرنظامی تحت کنترل خود را تشویق میکرد. هر روز به شهروندان گفته میشد این وظیفه آنهاست که هرگونه فعالیت مشکوکی را که مشاهده میکنند و یا اطلاعاتی را که دریافت کردهاند به پلیس گزارش کنند. بسیاری از افراد، تنها به دلایل خودخواهانه به همسایگان و همکاران خود تهمت میزدند، و امیدوار بودند که خود را تحت حمایت پلیس قدرتمند دولتی قرار دهند. حتی زمانی که اطلاعات ارزشمند واقعی از طریق چنین تهمتهایی بهدست نمیآمد هم آنها با ایجاد حالت رعب و وحشت سبب میشدند که مردم جرئت نکنند تا بهطور آشکار در باره نفرت خود از نازیها صحبت کنند.
امیدهای هیتلر برای یک جنگ کوتاه و قاطعانه توسط RAF (نیروی هوایی) بر فراز آسمان بریتانیا در تابستان ۱۹۴۰ بر باد رفت.
از دست دادن «میدان جنگ بریتانیا» به این معنی بود که آلمان نمیتوانست انگلستان را بهآن طریقی که مدنظر هیتلر بود مورد تهاجم قرار دهد. بااینحال، روحیه آلمانیها هنوز بالا بود. مردم آلمان و گشتاپو چنین نزاع طولانی و خونینی را پیشبینی نمیکردند.
باوجوداین، افراد زیادی بودند که حاضر بودند با تمام قدرت خویش، هر کاری بکنند تا اوضاع را تا جای ممکن برای نازیها سخت کنند.
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
نظرات کاربران
کتاب بسیار جالبی است و دید خوبی نسبت به سازمان گشتاپو به شما میدهد. این دید در فهم بهتر داستان ها و فیلم هایی که در رابطه با آلمان دوره نازی ساخته شده به شما کمک میکند.
کتاب بخشی از جنایات نازیها رو بیان میکنه که بهوسیلهی گشتاپو (پلیس مخفی دولت) صورت گرفته. اتفاقات تقریبا بر اساس توالی زمانی نوشته شده؛ از زمان شکلگیری تا فروپاشی و انحطاط. با این حال کمی درهمریخته به نظر میاومد. ترجمه هم
کتاب به فرازهایی از جنایات گشتاپو میپردازد. مطالب چندان منظم و ادامهدار نیستند. مترجم در به کارگیری زبان فارسی بسیار ضعیف است و برخی جملات به سختی مفهوم نویسنده را میرسانند. در مجموع کتاب جمع و جوری است که میتواند
وقتی کتاب رو می خواندید اطلاعات جدیدی دریافت نمی کنید ، انگار کتاب همان مطالبی رو در مورد شرایط آلمان نازی و سران نازی در کتاب های دیگه بیان شده رو باز گو کرده باشه حالا این بار با عنوان
اگر به روایت مستند اعمال حزب نازی و گشتاپو علاقه دارین خوندنش خالی از لطف نیست،اما حالت داستانی داره و کمی خسته کنندس،برای من مقاومت انسان هایی که در کشورهای مختلف در برابر گشتاپو ایستادگی کردند،تحسین برانگیز بود،متاسفانه خیلی وقت
حتما بخونید
عالی
لعنت به همشون چقدر غیر انسانی بودند دقیقا؟