کتاب هبوط
معرفی کتاب هبوط
هبوط نوشته علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نواندیش دینی است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «یکبار حادثه غریبی اتفاق افتاد. حادثهای! هرگز خود را چنین نیافته بودم. روزی در انبوه خلق، به قیافهای برخوردم که نمیشناختمش. او نیز مرا نمیشناخت. رد شدیم. برگشت نگاهم کرد. برگشتم نگاهش کردم. رد شدیم. برگشت نگاهم کرد و من کمی درنگ کردم، اما برنگشتم و نگاه نکردم. رد شدیم. این که بود؟ چهکار داشت؟ این از همان آدمهایی نیست که گاهی بیخودی میچسبند و پرحرفی میکنند و احوالپرسی و وراجی؟ چرا، این هم از همان لیوانهای نمک میوه است که یکباره جوش میکنند و کف میکنند و دل آدم را میلرزانند که الآن سر میرود، الآن میریزد، به سر و صورت آدم پشِنْک میکنند و دوتا پف که کنی، فرومینشینند و چند لحظه بعد میبینی لیوان خالی شد و تهش کمی آب مرده لعابی، مایعی زردرنگ مثل چرک، سرد و بیجوش و خروش ماند و دگر هیچ! ولش کن. برگشت نگاهم کرد؛ ایستاد و همچنان مرا مینگریست. متوجه شدم؛ به رو نیاوردم؛ رد شدم. صدا زد. گوش نکردم. داد زد. خودم را زدم به آن راه، یعنی که نمیشنوم. پیش آمد. دارد میآید. نه، ولکن نیست. تند کردم که بروم؛ کار داشتم، کارهای زیادی؛ خیلیها منتظرم بودند؛ بیتابانه چشمبهراهم بودند. تند کردم، نشد. دامن قبایم را گرفت که صبر کن. صبر کردم با دنیایی از بیزاری، دلخوری، نگرانی و خشم از این مزاحمت. باز گرفتار مزاحمت تازهای شدهام؛ باز مدتی از کارم بازمیمانم؛ خیالم را مغشوش میکند؛ ناراحتم میکند. خدایا از گیر این، چهجوری خلاص شوم؟»
درباره علی شریعتی
علی شریعتی در سال ۱۳۱۲ در نزدیکی سبزوار متولد شد. او جامعهشناس، نویسنده و متفکر ایرانی است. او تحصیلات خود را در رشتهی ادبیات در دانشگاه مشهد به پایان رساند و برای تحصیلات بالاتر به فرانسه رفت. علی شریعتی به مدت ۵ سال بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴ در فرانسه زندگی میکرد. او مدرک دکترایش را از فرانسه و از دانشگاه سوربن گرفته است. در زمان حکومت پهلوی و در سال ۱۳۴۸، شریعتی مسئولیت بخش امور فرهنگی حسینیه ارشاد را بهعهده گرفت و شروع به تدریس جامعهشناسی و معارف اسلامی کرد. او از افراد بانفوذ در ریشهکن کردن رژیم پهلوی در دوره انقلاب بود. سخنرانیها و اعلامیههای علی شریعتی به فهم بیشتر مردم در شرایط آن دورهی جامعه بسیار کمک کرد.
فعالیتهای مذهبی و گرایشهای دینی و سیاسی او باعث شد تا رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۲ حسینیه ارشاد را تعطیل کند و دکتر شریعتی را به زندان ببرد. او تا مدتها تهدیدهای ساواک را تحمل کرد ولی در آخر بهخاطر فشارها و محدودیتها مجبور شد که وطنش را ترک کند.
علی شریعتی در خرداد ۱۳۵۶ در ساوتهمپتون درگذشت. عدهای مرگ او را سکته قلبی گزارش کردهاند و عدهای به دلیل نداشتن سابقهی بیماری قلبی مرگ او را مشکوک دانستند. عدم کالبدشکافی و اعلام نتیجه سریع و خبر داشتن سفارت ایران در لندن از مرگ او قبل از اعلام رسمی باعث مشکوک شناخته شدن مرگ او شد.
از نوشتههای دکتر علی شریعتی میتوان به فاطمه فاطمه است، حسین وارث آدم، مذهب علیه مذهب، چه باید کرد، گفتوگوهای تنهایی و کویر اشاره کرد.
حجم
۱۹۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۹۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
نظرات کاربران
افسوس، روزی خواهد آمد که بی دینی،نماد روشنفکریست!! دکتر شریعتی
این کتاب بینظیره. هر شخصی باید یکبار این کتاب رو بخونه
من از هر چه انسان تاکنون بر روی این خاک بنا کرده است ، پنج چیز را دوست تر می دارم ، نه دوست می دارم: محراب را مناره را پنجره را و شمع و آینه را. محراب را که
سلام نسخهی چاپی این کتاب رو خوندم باید بگم از ابتدایی که شروع به خواندن این کتاب کنید غرق در رویا خواهید شد که برای این رویا هیچ بیداری رو تمنا نمیکنید فوق العادهست این کتاب ✨️
جالبه نمیدونستم ، دکتر شریعتی شعر هم گفتن ، این یکی از شعرهاشونه: پوپک پوپکم ، پوپک شیرین سخنم ! این همه غافل از این شاخه به آن شاخه مپر اینهمه قصه شوم از کس و ناکس
این کتاب عالیه...البته من نسخه چاپی هبوط درکویرو خوندم.. چاپ قدیم.. و هر لحظه باهاش همراه بودم و لذت بردم.خیلی از قسمتهاشو دوبار یا چندبار خوندم..
اگر میخواهید در زندگی خود ادم مقابل خود را بشناسید توصیه میکنم این کتاب را بخوانید
💠نامه ای به پدر و شما اکنون که این نسل تشنه است و نیازمند و این همه برای دست یافتن به حقیقتی از ایمان و معنایی از قرآن و سخنی از نهج البلاغه در تب و تاب است و چشم
تمام کتابای دکتر ب کنار ، هبوط هم ب کنار
یک کتاب کامل در موضوع خودش!