دانلود و خرید کتاب گفت‌وگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری مرتضی مطهری
تصویر جلد کتاب گفت‌وگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری

کتاب گفت‌وگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گفت‌وگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری

*این کتاب به درخواست انتشارات صدرا (مرکز نشر آثار استاد شهید مطهری)، با این قیمت ارائه شده است.عرضه رایگان در سایر برنامه‌ها بدون هماهنگی و رضایت ناشر انجام شده و از سوی ناشر در حال پیگیری است. «گفت‌وگوی چهار جانبه استاد شهید آیت الله مطهری» اثر استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری ( ۱۳۵۸- ۱۲۹۸)، وی به تعبیر امام خمینی "متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام" بود، استاد برجسته حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران بود و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مامور به تشکیل شورای انقلاب از سوی امام خمینی شد. این کتاب، متن سخنان استاد شهید آیت‌الله مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای (رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی)، استاد فخرالدین حجازی و دکتر علی شریعتی در مجلسی است که در حدود سال 1355 هجری شمسی در تهران در یک منزل شخصی برگزار شده است. مطالبی که در این محفل مطرح شده به خوبی فضای فکری و فرهنگی جامعه خصوصاً دانشجویان و روشنفکران آن زمان یعنی سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد و خواننده را به ۲۶ سال قبل باز می‌گرداند و در آن فضا قرار می‌دهد. این سخنان ضمن اینکه ویژگیهای فکری هریک از صاحب‌نظران فوق‌الذکر را آشکار می‌سازد، حاکی از نکته‌سنجی و انحراف‌شناسی و استقامت رأی استاد مطهری می‌باشد. مطالعه این کتاب درسهایی نیز برای امروز ما دارد.

معرفی نویسنده
عکس مرتضی مطهری
مرتضی مطهری

مرتضی مطهری روحانی شیعه ایرانی، استاد فلسفه و کلام اسلامی و مفسر قرآن است. او تالیفاتی پرشمار در علوم مختلف اسلامی داشته و نظرات و آثارش از لحاظ محتوا و شکل ارائه، جنبه‌های نوتری نسبت به دیدگاه‌ها و روش‌های سنتی حوزوی دارد؛ می‌توان از او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روحانیان معاصر در اندیشه و اثر نام برد. مطهری از مبارزین ضد حکومت پهلوی بود و پس از انقلاب اسلامی به عضویت شورای انقلاب درآمد.

|قافیه باران|
۱۳۹۸/۰۵/۱۷

مناظره کوتاه و مفیدی بود بین چهار چهره متفکر.با وجود اجمالی بودنش میشه به دغدغه فکری و کنه سخنان شخصیتها پی برد. ابتدا مسئله ای از جانب دکتر شریعتی طرح میشه که نشان از دغدغه مندی و روشنفکر مآبی ایشون داره

- بیشتر
esmaeilhr
۱۳۹۵/۰۴/۰۹

توی چند ساعت خوندمش.خیلی خوب و مفید بود.

dinaz
۱۴۰۱/۰۹/۲۰

حیف عمری که کتابها و نظرات شهید مطهری رو نخونده بودم.. کاش اون زمانی که خواهرم گفت بجای رمانای الکی از شهید مطهری بخون حرفشو گوش داده بودم

طرز تفکر اسلامی راه را برای شنیدن هر سخن حقی به روی پیروان خودش باز کرده است: فَبَشِّرْ عِبادِ. اَ لَّذینَ یسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعونَ اَحْسَنَهُ. پیروی از سخن احسن، شعار ماست. اگر یک سخنی را نمی‌پذیریم از باب این است که دلمان به حال انسانیت می‌سوزد. این است سخن ایدئولوگهای اسلامی و متفکرین اسلامی.
~S.F~
آدمهایی که همیشه با کتاب و فکر و امثال اینها تماس دارند یک خطری برایشان هست و آن اینکه از واقعیتهای نسلشان، زمانشان و جامعه‌شان کم‌کم دور و بریده بشوند و ذهنی بشوند و فقط با کلمات و خیالات و کتابهایشان و امثال اینها آمیزش داشته باشند و بعد کم‌کم زبانشان، احساسشان، دردهایشان، بینششان از آنچه که در پیرامونشان و محیطشان می‌گذرد فاصله بگیرد
آسمان
بنابراین خود به خود این نسل جوانی که تمام سلاحش آگاهی خودش است و تمام مایه ماندنش احساس مسئولیت فردی‌اش است و در تمام دنیا نه تنها دشمن و نه تنها رقیب بلکه همفکر ظاهری‌اش و همکیشش و هم‌ملتش و هم‌ملّیتش او را درک نمی‌کند، نمی‌فهمد، تنهایش می‌گذارد، حتی از پشت خنجر می‌زند، وقتی که این اندازه در برابر این همه یورش دائمی آگاهانه علمی فنی قوی ریشه‌کن کننده تنها می‌ماند، طبیعتا باید احساس آسیب‌پذیری و احساس خطر و ترس بکند.
عباس
گاهی برخی حسن‌نیتها خطرش از سوء نیتها خیلی بیشتر است.
~S.F~
خطری که این حرکت را تهدید می‌کند عدم تخصص کسانی است که به نام اسلام سخنانی می‌گویند یا از سوی اسلام، بدون نگرش، اجتهاداتی را ابراز می‌کنند که گاهی با هدف اصل مذهب مغایر است. بعضی از نوشته‌هایی که از آنجا می‌آید یا اظهار عقایدی که می‌شود ممکن است در ظاهر خیلی فریبا و جالب و زیبا باشد، ولی در عمق متضمن انحرافاتی است که اصل دین را تهدید می‌کند
~S.F~
انسان گاهی در عالم رؤیا خوابهایی می‌بیند که در عالم رؤیا دست به جنایتی، به فسقی می‌زند که امکان ندارد در بیداری حتی تصورش را کرده باشد و اگر این موضوع در آن عمق ضمیرش پنهان نباشد امکان ندارد که بعد در عالم رؤیا این مطلب از او بروز کند، که این یک مبنای علمی هم دارد.
محمدرضا
اسلامی هم که بو و خاصیت ندارد خیالش از شر دشمن راحت است، دنیا برایش امن و آرام است و هرکس بیاید، هرجور بشود و دور دست هرکس بیفتد به هر حال به این اسلام احترام می‌گذارد. برای چه؟ برای اینکه یک نیرویی است که مسلّما برای هر قدرتی که وجود دارد ضرر ندارد ولی نود درصد منفعت دارد، لااقل خودش برای سرگرم کردن توده به کار می‌آید، و این یک نقشی است که برای هر قدرتی در هر شکلی و با هر ایدئولوژی‌ای که روی کار باشد مفید است.
ریحون بنفش
آدمهایی که همیشه با کتاب و فکر و امثال اینها تماس دارند یک خطری برایشان هست و آن اینکه از واقعیتهای نسلشان، زمانشان و جامعه‌شان کم‌کم دور و بریده بشوند و ذهنی بشوند و فقط با کلمات و خیالات و کتابهایشان و امثال اینها آمیزش داشته باشند و بعد کم‌کم زبانشان، احساسشان، دردهایشان، بینششان از آنچه که در پیرامونشان و محیطشان می‌گذرد فاصله بگیرد.
|قافیه باران|
الآن مسئله به قدری حساس شده که مسئله چه کردن و چه نکردن تابع مسئله فوری‌تری است و آن چگونه ماندن است. الآن باید به اینجا برگشت و دید که چگونه بمانیم؟ چگونه همین جوری که هستیم ـ اقلاًّ ـ بمانیم؟ برای اینکه خودِ مسلمان ماندن و شیعه ماندن حتی برای آدمهای آگاه و مترقی و روشن یک مسئولیت و یک ضرورتی است که هر روز به یک جهادی نیاز هست، و هرگز نمی‌شود از نسل جدید و از جوانها انتظار داشت که هر روز یک جهادی بکنند.
عباس
فرق میان خصم و رقیب روشن است. دو فرد یا دو گروه که یکدیگر را نفی می‌کنند و می‌کوبند اینها متخاصم‌اند. ولی رقیبها نسبت به یکدیگر جبنه منفی ندارند بلکه هدف واحدی را جستجو می‌کنند که این می‌خواهد آن هدف را به خودش اختصاص بدهد آن می‌خواهد آن هدف را به خودش اختصاص بدهد بدون آنکه بخواهند یکدیگر را نفی کنند. مثل دو دانشجو که می‌خواهند شاگرد اول بشوند یا دو سوارکاری که در مسابقه، اسبدوانی می‌کنند. یک وقت هست که این سوار جلو آن سوار را می‌گیرد که نیاید. این تخاصم است. یک وقت فقط کوشش می‌کند خودش جلو بیفتد. این رقابت است. یک وقت دو دانش‌آموز یا دو دانشجو یکی کوشش می‌کند دیگری درس نخواند. این تخاصم است. یک وقت کوشش می‌کند خودش جلو بیفتد. این رقابت است.
~S.F~
در قرآن و در کلمات امیرالمؤمنین و بالخصوص در شرح اینها در کلمات عرفا، راجع به چهره‌های سه‌گانه‌ای که انسان دارد [سخنهایی هست.] یکی همان چهره جسمانی و بدنی، و دیگر چهره روحی و به اصطلاح ضمیر خودآگاه که امروز می‌گویند، که گاهی میان ایندو اختلاف است و این همان نفاق معروف و مصطلح است. سوم آن چهره باطنِ باطن انسان است که خود انسان هم از او بی‌خبر است و آن قسمت از نفاق را حتی خودش هم از روی علائم باید بفهمد یعنی نمی‌تواند با مراجعه به ضمیر خودش کشف کند که من آن نفاق را ندارم. با یک معیارها و با یک علائم بسیار بسیار دقیق انسان می‌تواند بفهمد، و بسا هست یک عمر هم این را کشف نکند، که در اینجا داستانها خیلی زیاد است. یکی از علائم می‌گویند رؤیاهاست. انسان گاهی در عالم رؤیا خوابهایی می‌بیند که در عالم رؤیا دست به جنایتی، به فسقی می‌زند که امکان ندارد در بیداری حتی تصورش را کرده باشد و اگر این موضوع در آن عمق ضمیرش پنهان نباشد امکان ندارد که بعد در عالم رؤیا این مطلب از او بروز کند، که این یک مبنای علمی هم دارد.
~S.F~
طرفدار تعصب و دگم و یکجانبه فکر کردن نیستیم؛ یعنی اسلام این را به ما نیاموخته، بلکه از آن نهی کرده است. دشمن مکاتب دیگر هم نیستیم و پیغمبران اساسا این‌جور بودند که دشمن یک مکتب یا یک مسلکی نبودند و دشمن طرفداران یک مکتب یا یک مسلک نبودند، دلسوز آنها بودند. مسئله این است که اگر از یک ایدئولوژی، به ایدئولوژی رقیب تعبیر می‌شود نه به معنای همان رقابتی است که ما در عالم مسائل مادی احساس می‌کنیم و یک نفر را رقیب خودمان می‌بینیم و اصل را این قرار می‌دهیم که باید او را کوبید، بعد می‌گردیم نقطه‌ضعف‌هایش را پیدا می‌کنیم. نه، مسئله این نیست. مسئله خیلی انسانی‌تر و بالاتر و والاتر از اینهاست. مسئله، مسئله یک بیمار محتضر است. این بیمار محتضر یک دارویی را بایستی مصرف کند تا شفا پیدا کند. اگر طبیبی بدون صلاحیت این دارو را در حلق این بیمار ریخت و دارو داروی مؤثری نبود، به این بیمار خدمت نشده، خیانت شده.
~S.F~
آنها اسلام را فقط به همین یک قسمت شناخته بودند و لهذا اسلامْ آن نبود.
کتابخوار
یک لحظه تأنّی تحقیقا روا نیست، اما یک قدم با عجله هم یقینا موجب سرنگون شدن و ناکام شدن است. عجله نباید کرد.
کتابخوار
همیشه یک تشنه فقط یک لیوان آب می‌تواند بخورد. اگر یک لیوان آب گل‌آلود و آلوده به او دادید، دیگر تشنگی او از او گرفته شد. نمی‌توانید بگویید خیلی خوب، حالا آن یک لیوان را بخورد بعد هم ما یک لیوان آب تمیز صاف گوارا در حلقش می‌ریزیم. نه، دیگر آن زیادی است، آن به زور و جبر دادن است، تشنگی او با یک لیوان آب آلوده یا خدای نکرده مسموم از بین رفت. مسئله این است.
کتابخوار
طرز تفکر اسلامی راه را برای شنیدن هر سخن حقی به روی پیروان خودش باز کرده است: فَبَشِّرْ عِبادِ. اَ لَّذینَ یسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعونَ اَحْسَنَهُ. پیروی از سخن احسن، شعار ماست. اگر یک سخنی را نمی‌پذیریم از باب این است که دلمان به حال انسانیت می‌سوزد. این است سخن ایدئولوگهای اسلامی و متفکرین اسلامی.
کتابخوار
اسلامی هم که بو و خاصیت ندارد خیالش از شر دشمن راحت است، دنیا برایش امن و آرام است و هرکس بیاید، هرجور بشود و دور دست هرکس بیفتد به هر حال به این اسلام احترام می‌گذارد.
میثم

حجم

۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۵۵ صفحه

حجم

۳۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۲

تعداد صفحه‌ها

۵۵ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
۳,۲۰۰
۶۰%
تومان