کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان
معرفی کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان
کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان نوشتۀ کروپتکین است. این کتاب را انتشارات افکار منتشر کرده است. اطمینان کروپتکین به قابلیت بشر برای نیل به چنین جامعهای، ممکن است سادهلوحانه به نظر برسد. اما حتی در این دوران خشونتبار و پرآشوب، شواهد کافی برای پایداری در اعتقاد به آن وجود دارد. آزادی شخصی، اتحاد داوطلبانه و کنترل دموکراتیک قدرت، هنوز نیروهایی حیاتی در اندیشه سیاسی و مبارزات عملی هستند.
درباره کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان
اعتقاد نویسنده به اصول کروپتکین، او را سالها پیش جذب نوشتههای کروپتکین کرد و به ویرایش این جزوات پراکنده در قالب کتاب سوق داد. آن زمان درگیر اصلاحات اجتماعی و سیاسی بود و به دنبال پاسخی برای مشکلات بیعدالتی قدرت، قهر، فقر و نابرابری میگشت. انجیل رستگاری بر اساس گفتههای مارکس را مورد کندوکاو قرار داده و بهعنوان جزمیتی متصلب و بیگانه رد کرده بود. بااینحال، کروپتکین طرحی برای انقلاب نبود، بلکه اصولی کاربردی را پیشنهاد میکرد که فینفسه همان قدر انقلابی هستند که قاعده طلایی یا اخلاق مسیح. او همانند تولستوی آن اصول را «آنارشیسم» مینامید؛ با فتوایی غیرمسیحی. نویسنده هرگز کل آن آموزه را نپذیرفتم یا بر اعتقادات خود برچسب نزد، بلکه از این فلسفه فقط آن چیزی را برداشت که به نظر میرسید مرتبط با جهتگیری عملی معطوف به عدالت اجتماعی باشد.
انقلابی که به حاکمیت استعماری اروپا بر مردم تحت سلطه پایان داد و استقلال ملی را همراه با شأن برابری حاکمیت برای آنها به ارمغان آورد، مسلماً علیرغم تجلی آن در قالب دولتهای سیاسی قهرآمیز، همراستا با رشد آزادی است. به رسمیت شناختن برابری نژادی؛ انکار برتری نژاد سفید؛ و بنابراین، مبنایی برای نظم جهانی از تمام مردم، با انقلاب همراه بوده است. اصول کروپتکین، گرچه مستقیماً با انقیاد مردم مستعمره سروکار نداشتند، با این تغییر انقلابی دورانساز در نگرشها و قدرت متناسب هستند. رهایی زنان - منطبق با اندیشه کروپتکین که امروزه تصویری از مشارکت سیاسی قانونی در سراسر جهان ارائه میدهد - نیز به همین ترتیب، تنها به میزانی کمتر، در فاصله قابلتوجه کمتر از یک نسل به انجام رسیده است.
خواندن کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به مطالب جامعهشناسی و فلسفی میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره پتر کروپوتکین
شاهزاده پتر کروپوتکین در ۹ دسامبر ۱۸۴۲، در مسکو در یک خانواده اشرافی به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در سنت پترزبورگ ادامه داد و پس از آن به سیبری رفت و مشغول تحقیقات در مورد جغرافیا و مردمشناسی شد. او در طی این مطالعات جغرافیایی از منچوری تا بایکال را پیمود و آن مناطق را مطالعه نمود. بعد از بازگشت از سیبری مطالعات سیاسی را جدیتر گرفت.
در سال ۱۸۷۲ او به جامعه بینالمللی کارگران پیوست اما محدود بودن آن محیط نیز وی را مأیوس کرد. تقسیم جامعه بینالمللی کارگران به دو گروه، کروپوتکین را مصمم کرد که به روسیه برگردد. در ۱۸۷۶ پس از فراری پرماجرا به انگلستان و بعد سویس گریخت و نوشتن کتاب انقلاب را شروع کرد. نیروهای تزار با انفجاری در لندن قصد ترور او را داشتند، اما با وجود این حملهها کروپوتکین همراه با همسرش در آنجا ماند و تحقیقاتش در مورد انقلاب فرانسه را ادامه داد.
کروپوتکین بهخاطر فعالیتهای آنارشیستیاش در ۱۸۸۳ دستگیر و محکوم به پنج سال حبس شد. او بعد از سه سال آزاد شد و تا سیسال فعالیتهای آنارشیستی خود را در لندن ادامه داد. بعد از انقلاب اول روسیه در سال ۱۹۰۵ او به روسیه بازگشت و بقیه عمر خود را صرف نوشتن کرد. او مخالف اندیشهها و عمل لنین بود و به یک مدل اجتماعی مرکب از کمونیسم و سوسیالیسم و مستقل از حکومت اعتقاد داشت. پتر کروپوتکین سرانجام در ۸ فوریه ۱۹۲۱ در دیمیتروف (شهری نزدیک مسکو) درگذشت.
بخشهایی از کتاب آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان
کروپتکین عمدتاً همان گونه که در سالهای آخر عمر خویش به چشم میآمد، در خاطرهها مانده است؛ فیلسوف - دانشمند مهربان و بشاش که چشمان آبی - خاکستری کمرنگش با آرامش و فراست از پشت عینک مینگریستند. طالس، یا پیشانیای وسیع و ریش پرپشت سفید. او هرکسی را که ملاقات میکرد، در مقام مردی با نیروی فکری شگرف فوراً تحتتأثیر قرار میداد. اما این اتفاق بدون کوچکترین خودآگاهی یا حس برتری میافتاد. اگرچه محبت و رفتار باوقارش او را در تمام روابط برجسته میساخت، رفتاری که نه از آریستوکراتی ارباب منش، بلکه از عاشق واقعی همنوعان خویش که میان آنها هیچ تمایزی قائل نمیشد، برمیآمد. خواه در حال سخنرانی برای انجمنی علمی یا برای گروهی آنارشیستی بود؛ خواه در حال خوردن غذا با آریستوکرات ها یا با کارگران؛ او ساده، گرم و جدی بود: لبریز از احساس برای نهضتی که در قلبش داشت، اما بدون توجه به خودش، بدون هیچ حس رهبری یا موقعیت طلبی. اگرچه او از تبار مستقیم روریکها بود که پیش از رومانوفها تزار روسیه بودند، هرگز با عنوان شاهزاده به خودش اشاره نکرد و به عناوین علاقهای نداشت. او در خاطرات یک انقلابی خود میگوید که در سن دوازدهسالگی «تحتتأثیر آموزههای جمهوریخواهی» لقبش را کنار گذاشت و دیگر هرگز از آن استفاده نکرد. او حتی دوستانش را هم وقتی به آن عنوان مینامیدندش، شماتت میکرد. کروپتکین جوان در حافظه انقلابی روسیه، از پیش تمام صفاتی را از خود نشان میداد که بعداً او را برجسته ساختند. همان دوگانگی علاقه، او را از نوجوانان همنسلش متمایز میکرد، از یک سو، عشق به فعالیتهای فکری، بیغرض و علمی و از سوی دیگر، علاقهای پرشور به ستمدیدگان. او تا حد زیادی بهخاطر علائق برادر بزرگترش که باعاطفهای نامعمول به وی وابسته بود، زودهنگام به سراغ علم و فلسفه آمد.
حجم
۳۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۳۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه