آنا گاوالدا
آنا گاوالدا نویسنده معاصر ادبیات فرانسه است؛ نویسنده داستانهای کوتاه و رمانهایی عاشقانه. او در ۱۹۷۰ در غرب پاریس متولد شد. پدربزرگش جواهرساز بود و در سن پترزبورگ زندگی میکرد. زمانی که کارش را از دست داد از کشور خارج شد و همین شد که نسلهای بعدی خانواده گاوالدا در فرانسه زندگی کردند. سالهای زیاد زندگی در فرانسه آنها را از ریشه روسی خود دور نکرد.
آنا از کودکی به نوشتن علاقه داشت و در میان همسالانش انشاهای او همیشه بینظیر خوانده میشد. او در چهاردهسالگی و پس از جدایی پدر و مادرش به یک مدرسه شبانهروزی فرستاده شد و در تمام این دوران علاقه او به نوشتن همچنان ادامه داشت. هفدهساله بود که در یک مسابقه نویسندگی شرکت میکند و برنده هم میشود؛ مسابقه نوشتن بهترین پیام عاشقانه. این تنها مسابقه نویسندگی نبود که آنا گاوالدا به دنبال شرکت کردن و برنده شدن در آن باشد. نتیجه این استمرار در نوشتن و بازخورد گرفتن، در نهایت این بود که یادداشتهایش برای خوانندگان زیادی جذاب به نظر میرسد و تصمیم گرفت آنها را منتشر کند. علاقه وافر آنا به نوشتن او را به سمت تحصیل در دانشکده زبان و ادبیات مدرن در دانشگاه سوربن کشاند. او در این زمان به عنوان روزنامهنگار و به صورت پارهوقت کار میکرد و در نهایت تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد و به عنوان معلم زبان فرانسه در یک دبیرستان، مشغول به کار شد.
بهترین کتاب های آنا گاوالدا
قهرمانان داستانهای آنا گاوالدا به طور معمول زنان هستند. راوی اول شخص ماجرا را برای ما روایت می کند و در برخی آثارش، این راوی اول شخص، مرد است. موضوع اصلی، خانواده، جامعه و روابط افراد در این گروههای اجتماعی است. شخصیتهای خلقشده گاوالدا عشق را با همه زیباییها و رنجهایش تجربه میکنند و احساسات آنها با جزئیاتی ظریف روایت میشود. زبان گاوالدا شفاف، صریح و روان است و در داستانهایش از ارجاعات پیچیده فلسفی با تاریخی استفاده نمیکند.
شهرت گاوالدا از انتشار داستانهای کوتاه او آغاز شد و در ادامه رمانها و داستانهای کوتاه دیگری هم نوشت.
مجموعه داستان شاید کسی جایی منتظرم باشد اولین اثر آنا گاوالدا است که با تیراژ و فروش بالا او را به یک نویسنده مشهور فرانسوی بدل کرد. این کتاب از اولین چاپ خود، یعنی سال ۱۹۹۹، تا سال ۲۰۰۳ -که در آمریکای شمالی به انگلیسی منتشر شود- بیست هزار بار چاپ شد. شالوده اصلی هر دوازده داستان این مجموعه، عشق و نیاز آدمها به دوست داشتن و دوست داشته شدن است. همهی داستانها در فرانسه رخ میدهند و گاوالدا برای خلق آنها بارها به تحقیق، مطالعه و معاشرت نزدیک با آدمها پرداخت. این مجموعه داستان در سال ۲۰۰۰ برنده جایزه RTL-Lire شد.
آنا گاوالدا رمان دوستش داشتم را به عنوان دومین اثر و نخستین رمان خود نوشت. این رمان توسط انتشارات لو دیل تانت در فوریه ۲۰۰۲ در فرانسه و به زبان فرانسوی و یک سال بعد به زبان انگلیسی منتشر شد. دوستش داشتم، زمانی منتشر شد که گاوالدا معلم زبان و ادبیات فرانسه در مقطع دبیرستان بود. کتاب، داستانی دیالوگمحور، با محوریت زنی است که همسرش ناگهان او و دو فرزندش را در پی عشق به زن دیگری رها میکند و اوست که ماجرای این اتفاق را برای ما روایت میکند؛ روایتی که از خلال گفتگوی طولانی او با پدرشوهرش درباره زندگی، رابطه و عشق به گوش ما میرسد. گویی گاوالدا موقعیت زنان را در جامعه خود از طریق تصویر این زن ترسیم میکند. جدایی او از همسرش پیش از این، در خلق شخصیتها و نقش آنان بسیار تأثیرگذار بود. نسخه سینمایی این رمان را زابو بریتمن، کارگردان فرانسوی، با همین نام در سال ۲۰۰۹ ساخت.
در همان سال، کتاب پسری با ۳۵ کیلو امید برای نخستین بار در فرانسه منتشر شد و در زمره کتاب کودک و نوجوان معرفی شد. گاوالدا آن را به یاد دانشآموزی نوشته است که زمانی که هنوز در مدرسه کار میکرد دست کم گرفته بود؛ داستان درباره نوجوان سیزده سالهای است که میکوشد تا در ساختار نمره محور مدرسه خلاقیت و فردیت خود را از دست ندهد و همواره برای هدف خود میجنگد. فیلمی نیز بر اساس این رمان ساخته شده است.
رمان باهم، همین و بس در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. در این رمان ماجرای زندگی زنی با بیماری بیاشتهایی را میخوانیم که با پیچیدگیها و ناملایمات روانی خود و اطرافیانش دست و پنجه نرم میکند. در سال ۲۰۰۷ کلود بری فیلم Just Together را با اقتباس از روی این داستان ساخت. ۳ ترجمه فارسی از این رمان وجود دارد که نخستین آنها را نشر شمشاد در سال ۱۳۹۶ با ترجمه شهرزاد ضیایی منتشر کرد.
رمان تسلی خاطر با فروش بیش از نیم میلیون نسخه و ترجمه به ۳۰ زبان مختلف، پرفروشترین رمان فرانسوی در سال ۲۰۰۸ شد. نام فرانسوی این رمان همانی است که بازیکنان بازی بولس از آن برای نامیدن بازی پلی آف میان بازندگان استفاده میکنند؛ La Consolante .
گریز دلپذیر رمانی دیگر از آنا گاوالدا است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. داستان حول روابط چهار خواهر و برادر میگردد و همچون داستانهای دیگر گاوالدا روایتی گفتگومحور محسوب میشود. این رمان به زبانهای زیادی در دنیا ترجمه شده است. در ایران هم چندین بار توسط مترجمان و ناشران مختلف، ترجمه و چاپ شده است.
آخرین کتاب آنا گاوالدا مجموعه داستانی است با نام اعتراف میکنم، که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. او سابقهی همکاری با مجله Elle را دارد؛ این مجله نخستین بار در سال ۱۹۴۵، درست یک سال بعد از گرفتن حق رای توسط زنان فرانسه و بعد از جنگ جهانی دوم، منتشر شد. این مجله مد به صورت بینالمللی و با ترجمه به ۲۹ زبان مختلف در دنیا منتشر میشود.
منتقدان ادبی، او را «فرانسوا ساگان» جدید، رماننویس و نمایشنامهنویس معاصر موج نوی فرانسه، مینامند و گاهی با میشل ولبک نویسنده معاصر فرانسوی، مقایسهاش میکنند.