کتاب بیلی
۲٫۹
(۴۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بیلی
رمان جدید آنا گاوالدا به روایت داستان دو دلداده، فرنک و بیلی، میپردازد که در گردنهای در کوههای ساون گیرکردهاند؛ یک یادآوری اُستادانه از عصر حاضر در پاریس و داستان تکاندهنده دوستی. «بیلی» یکی از محبوبترین کتابهای چاپ شده در فرانسه و پرفروشترین کتاب سالهای اخیر این کشور است که به بیستو هفت زبان دنیا ترجمه شده و توانستهاست در سال ۲۰۰۰ نویسندهاش را صاحب جایزه گِرَندپری کند.
با تاریکی هوا، بیلی داستانهایی دربارهی زندگی خودشان تعریف میکند تا خودش و فرنک را آرام کند. بهصورت متناوب داستان به بیان خاطرات کودکی دو شخصیت و معضلاتشان میپردازد. کودکی فرنک در کنار مادری معتاد به قرصهای ضدافسردگی و پدری بیکار و متعصب مسیحی، سپریشده است. زندگی فرنک بهعنوان یک کودک باهوش همواره از جهت تعصبات اطرافیانش در معرض خطر قرار میگرفت. آرزوی همیشگی بیلی بهعنوان یک بزرگسال، امتناع از هرگونه ارتباط دوباره با خانوادهاش است. وی بهمنظور فرار از خانوادهی الکلی و بدرفتارش حاضر است به هر چیز و همهچیز تن بدهد. زخمهای این دو بهطور کامل بهبود نیافته است.
در قلب داستان تکاندهنده گاوالدا روح جوانمردی وجود دارد که نفس خواننده را در سینه حبس میکند و همچنین ایمان واقعی به اینکه قدرت هنر میتواند ضعیفترین ما را تا چشماندازهای جدید بلند کند، چشماندازهایی که از آن میتوان آیندهای سرشار از امید، عشق و شکوه را دید. بیلی اثر زیبایی است که برای تمام سنین و تمام اقشار اجتماعی مناسب است و نوید چیرگی بر ناملایمات و رنجهای زندگی را می دهد:
فکر کنم پیدایش کردم. فکر کنم جایی میان آسمانها، بیلیونها سال نوری دورتر از ما، در خلأ معلق بود. بسیار کوچک، بسیار زیبا، درست مثل یک بلور کوچک سوارسکی که بهاشتباه سر از آسمان درآورده بود. ستارهی کوچکی که کمی دورتر از بقیه ستارهها قرار داشت...
بله، خودش بود. دورافتاده و محتاط بود اما هر آنچه داشت را در طبق اخلاص گذاشته بود. همان ستارهای که با تمام وجودش چشمک میزد. ستارهای که از آنکه آنجا بود، خوشحال بود. ستارهای که عاشق خواندن بود و تمام شعرها را بیت به بیت از حفظ بود.
ستارهای که به زیبایی در میان تاریکی شب میدرخشید.
ستارهای که زودتر از همه خاموش میشد و زودتر از همه بیدار.
با هم بودن همهچیز است
آنا گاوالدا
بازی دوستانهآنا گاوالدا
گریز دلپذیرآنا گاوالدا
کاش کسی جایی منتظرم باشدآنا گاوالدا
آیلینمهدی موسوی
نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنیدمیچ البوم
دوستش داشتمآنا گاوالدا
پلهای مدیسن کانتیرابرت جیمز والر
بهار سگیپاتریک مودیانو
جاسوسپائولو کوئیلو
دختری در جنگهانیه رجبی
به آنها که عاشقشان بودمرضا اسکندری آذر
لاک تنهایی ام را می شکافمآنا گاوالدا
زندگی داستانی ای. جی فیکریگابریل زوین
روزگاری، «پورتوریکو»هانتر تامپسن
حال النور آلیفنت کاملاً خوب استگیل هانیمن
بیسایگانفرانسواز ساگان
دریاچهی شیشهایمائیو بنچی
بریدهپاتریشیا مککورمیک
پاریس سحرآمیزلیلی گراهام
۳۶۵ روز بدون تو
آکیرا
جایگاه تئاتر در رواندرمانگریآتنا کیانی مجاهد
بیندیشید و ثروتمند شویدناپلئون هيل
پوزیتیویسم منطقی؛ آرای هانس هانپوریا بقایی مقدم
تعمیرات تخصصی دستگاه فشار خون دیجیتال، عقربه ای و جیوه ایاحمد غفاری
موزه، پایداری و سلامتسارا الهی
قانون پنج ثانیهمل رابینز
دیاکو، گذشته پنهان (جلد اول)رضا خردمند
حلقه وینپوریا بقایی مقدم
چهار ساعت کار در هفتهتیموتی فریس
حجم
۱۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۱ صفحه
حجم
۱۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۱ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
جایی که یاد گرفتم ستاره های بالای سرم میتونن صدام رو بشنون و برام مهم نیست اگه هیچ کس بهت اهمیت نمیده مادمازل من آنا گاوالدا با بیلی شاهکاری رو در زندگی من به وجود آورد که هیچ وقت فراموشش
کتاب نوشته آنا گاوالدا نویسنده فرانسوی است و سبک رمان های عاشقانه و رمانتیک فرانسوی به شیوه ای متفاوت رو داره داستان درباره دختری به نام بیلی و پسری به نام فرنک است که از دوران دبیرستان باهم آشنا میشن
سطح ترجمه خیلی خیلی ضعیفه
خیلی خوب ترجمه شده به طوری که احساس نمی کنی، یه کتاب غیر قابل درک و فهم رو در حال خوندنی. از مترجم گرامیِ عزیز تشکر می کنم چون عالی ترجمه اش کردن. نویسنده با قلم توانایی که داره خیلی
من این کتاب دوست داشتم. ترجمه اش خیلی خوب نبود ولی از تو متنش میشد جملات خیلی قشنگی پیدا کرد. در کل کتاب خوبی بود به نظرم:)
به نظرم جدا از ترجمه افتضاحش هیچ حرفی برای گفتن نداشت
جالب بود
پایان داستان یکم عجیب و غیر منتظره بود و بعضی از مباحث داستان رو هم نپسندیدم ولی در کل کتاب جالبی بود و اون مفهوم و پیامی که داستان میخواست برسونه رو دوست داشتم.👌🏻💖 قلم خانمگاوالدا رو دوست دارم چون خیلی
داستان جذابیت خاصی برای من نداشت.
داستانش رو دوست داشتم اما ترجمه واقعا بد بود، خیلی جاها به خاطر سانسور یا اشتباه در ترجمه متن گیج میشدم و نمیفهمیدم چی به چیه.