دانلود و خرید کتاب صوتی فقر احمق می کند
معرفی کتاب صوتی فقر احمق می کند
کتاب صوتی فقر احمق می کند اثری از سندهیل مولاینیتین و الدار شفیر است. این کتاب بر ذهنیت کمیابی تمرکز دارد. چگونگی شکل گرفتن آن را توضیح میدهد و همچنین نحوه مهار این ذهنیت برای دستیابی به موفقیت را بیان میکند.
کَس سانستین این کتاب را به این صورت توصیف کرده است: «فوقالعاده روشنگر... مولاینیتن و شفیر اثری مهم نوین و بسیار خلاقانه بر جای گذاشتهاند.»
درباره کتاب صوتی فقر احمق می کند
کتاب صوتی فقر احمق میکند اثری جذاب است که با استناد به آخرین یافتههای علوم رفتاری و اقتصاد نوشته شده است. این کتاب درباره ذهنیت کمیابی نوشته شده است. اما کمیابی به چه معنا است؟ اگر بخواهیم این اصطلاح را در یک جمله توضیح دهیم، باید اینطور بگوییم: «برخورداری از چیزی کمتر از مقداری است که فکر میکنی نیاز داری»
این ذهنیت چگونه میتواند بر زندگی ما، تک تک افراد تاثیر بگذارد؟ به طور کلی این ذهنیت میتواند سبب شود تا ذهن انسان تحت تاثیر ان قرار بگیرد تا قدرت تصمیمگیری صحیح از آن سلب شود. اما نکته مثبت این کتاب در این است که بعد از آن، نویسندگان توضیح میدهند که چطور تکتک افراد و سازمانها میتوانند کمیابی را مهار کنند. به این ترتیب میتوانند در مسیر موفقیت قرار بگیرند و رضایت بیشتری داشته باشند.
دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲ کتاب فقر احمق می کند را اینطور توصیف کرده است: «نابترین ترکیبی از عقل و احساس که تا به حال در رشتهمان دیدهام»
ریچارد تیلر که در سال ۲۰۱۷ موفق شد تا جایزه نوبل اقتصاد را از آن خود کند اینطور نوشته است: «کتابی بی بدیل و خوش خوان که پر است از ایدههای اعجابآور.»
شنیدن کتاب صوتی فقر احمق می کند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام علاقهمندان به مطالعات اقتصادی و رفتاری انسانها از شنیدن کتاب صوتی فقر احمق می کند لذت میبرند.
درباره سندهیل مولاینیتن
سندهیل مولاینیتن استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد و برنده «بورسیه نابغه» بنیاد مکآرتور است. فعالیت او متمرکز بر حوزههای اقتصاد توسعه، اقتصاد رفتاری و مالیه شرکتی است. مولاینیتن در حال حاضر در کمبریج ماساچوست زندگی میکند.
درباره الدار شفیر
الدار شفیر استاد روانشناسی دانشگاه تاد و استاد روابط عمومی در دانشگاه پرینستون است. او پژوهشگر در زمینههای علوم شناختی، قضاوت و تصمیم گیری، و اقتصاد رفتاری است. شفیر در حال حاضر در پرینستون نیوجرسی زندگی میکند.
دبخشی از کتاب فقر احمق می کند
برخی از ما از جلسات متنفریم. کانی گِرسیک، یکی از دانشپژوهان برجستهٔ رفتار سازمانی، از مطالعهٔ همین جلسات روزگار میگذراند. او مطالعات کیفی دقیق و متعددی را انجام داده تا دریابد جلسهها چطور پیش میروند و الگوی کار و گفتوگو چطور در طول یک جلسه تغییر میکند. او انواع و اقسام جلسات را مورد مطالعه قرار داده است: جلسههایی بین دانشآموزان و جلسههایی بین مدیران، جلساتی برای ارزیابی گزینهها و رسیدن به یک تصمیم، و جلسههای توفان فکری برای رسیدن به چیزی ملموستر مثل برنامههای تبلیغاتی. این جلسهها تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند، بااینحال همگی از یک جهت مشابهاند. همهٔ آنها در ابتدا نامتمرکزند، بحثها انتزاعی و حاشیهای است، گفتوگوها به هر سمتی میرود و معمولاً دور از موضوع مورد نظر است. نکات ساده به شکلی مطوّل بیان میشوند. انواع و اقسام مخالفتها ابراز میشود ولی خبری از راهحل نیست. زمان صرف جزئیات نامربوط میشود.
اما نیمی از جلسه که میگذرد شرایط تغییر میکند. آنطور که گرسیک میگوید در اینجا با یک اصلاح میانمسیری روبهرو میشویم. گروه متوجه میشود که زمان رو به اتمام است و رویهٔ جدیتری پیش میگیرد. به بیان خود او: «نقطهٔ میانیِ کار آنها نقطهٔ شروع ’برداشتن گامی بزرگ در جهت پیشرفت‘ است، درست همان وقتی که گروه به مهلت باقیمانده و کاری که تا آنجا انجام داده فکر میکند. (در آن لحظه) آنها وارد ... فاز کار با یکدیگر میشوند و ناگهان انرژی زیادی برای تکمیل کارشان به دست میآورند». افراد گروه اختلافها را نادیده میگیرند، روی جزئیات اساسی تمرکز میکنند، و همهٔ چیزهای دیگر را کنار میگذارند. تقریباً همیشه نیمهٔ دوم جلسات پیشرفت محسوستری را به همراه دارد.
این اصلاح میانمسیری نشانگر یکی از پیامدهای تسخیر ذهن توسط کمیابی است. بهمحض اینکه کمبود زمان عیان شود، تمرکز میکنیم. این اتفاق حتی زمانیکه تنهایی کار میکنیم نیز میافتد. خودتان را در حال نوشتن یک کتاب تصور کنید. فرض کنید که برای نوشتن فصلی که مشغولش هستید چند هفته وقت دارید. پشت میز مینشینید تا نوشتن را شروع کنید. بعد از نوشتن چند جمله به خاطر میآورید که باید پاسخ یک ایمیل را بدهید. زمانیکه صفحهٔ ایمیلتان را باز میکنید با ایمیلهای دیگری مواجه میشوید که باید پاسخ داده شوند. تا به خود بیایید نیم ساعت گذشته و همچنان مشغول ایمیلهایتان هستید. با توجه به اینکه باید آن فصل را تمام کنید، به نوشتنِ ادامهٔ آن چند جمله باز میگردید. در این شرایط همینطور که مشغول «نوشتن» هستید، ذهنتان به همهجا سرک میکشد: چند وقت است که میخواهید نهار یک پیتزای درستوحسابی بخورید، آخرین باری که آزمایش کلسترول دادید کِی بوده، آیا آدرس جدیدتان را در بیمهٔ عمرتان ثبت کردهاید؟ همینطور مدتی را صرف مسائلی میکنید که یکییکی به ذهنتان خطور میکند. بعد از مدتی متوجه میشوید که زمان نهار نزدیک است و تصمیم میگیرید کار را کمی زودتر تعطیل کنید. بعد از آنکه نهار را با دوستی خوردید که مدتی از او بیخبر بودید، مدتی را هم به صرف قهوه اختصاص میدهید. هر چه باشد چند هفتهای برای اتمام آن فصل زمان دارید. آن روز همانطور ادامه مییابد و شما هم مقداری به نوشتن ادامه میدهید، مقداری که البته بسیار کمتر از چیزی است که انتظارش را داشتید.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
تمرکز این کتاب روی چهار کمبود مالی، اجتماعی، رژیم غذایی و زمانی است. شناخت این ضعف کاملا برای دنیای مدرن امروز واجب هست. کتاب پر است از مثالهای ملموس و تجربه شده که باعث جذب بیشتر مخاطب میشه.
لطفا کتاب های صوتی بیشتری از انتشارات ترجمان، آماده کنید. واقعا کتاب ها و مطالب نو و خواندنی دارد.
من خیلی این کتاب رو دوست داشتم. کتاب طوری نیست که یه دستورالعمل در مورد پول یا فقیر نبودن بده، یه مثال هایی که از تحقیقاتی که روی مثلا دست فروش ها اجرا شده میزنه و سعی میکنه روانشناسی فقر
کتابیست پر از مثالهای ملموس که خب به زیبایی بیانگر موضوعی هستند اما فقط همین! فقط آنهارا بیان میکنند و راه حل روشنی را ارائه نمیدهد؛ سرعت گوینده هم بسیار پایین بود (من ۱.۸برابر سرعت معمولی گوش دادم!) اما بیان
وقتی می فهمیم که مغز ما زمانی که از یک جنبه فقیریم (پول، زمان،سلامتی...) چطور عمل می کند بهتر می توانیم جلوی تصمیم های بد را بگیریم.
اولش یه کم بدیهیات رو توضیح داد ولی کم کم جذاب شد و من بسیار خوشم اومد. راجع به کمبود صحبت میکنه، کمبود مالی، کمبود وقت و انرژی کمبود تمرکز و کلا هر گونه کمبودی که در ذهن و سبک زندگی
واقعا میتونم بگم این کتاب فوق العاده است از فوق العاده هم بهتر بهتره خونده یا شنیده بشه ممنونم از طاقچه
به شخصه معتقدم کتاب از جایی به بعد حرف جدیدی نزد، ابتدای کتاب خییلی خوب شروع کرد و موضوعی که بهش پرداخته کاملا نو هست اما از جایی به بعد متن ضعیف تر شد و تا حدی از اون حقیقت
خوب کتاب خوبی هست. ولی چرا بخش دوم کتاب از قسمت سوم آغاز میشه؟ و قسمتهای یکم و دوم وجود نداره؟!؟!
ممنون از برنامه خوب طاقچه که این کتاب خوب رو برای امروز رایگان کرد😍😍