دانلود و خرید کتاب صوتی زوربای یونانی
معرفی کتاب صوتی زوربای یونانی
کتاب صوتی زوربای یونانی رمانی از نیکوس کازانتزاکیس نویسندهی بزرگ یونانی است. رمانی خواندنی با محوریت مردی میانسال بهنام «زوربا» که با تمام وجود زندگی میکند. در لحظهی حال است، اصالت را به لذت بردن از زندگی میدهد و از زندگی جز این نمیخواهد. میرقصد، مینوازد و عشق میورزد، خواننده نیز با او همراه میشود بیآنکه حتی برای لحظهای او را باور نکند. نسخهی صوتی رمان با ترجمهی محمود مصاحب و صدای آرمان سلطان زاده توسط آوانامه منتشر و برای دانلود و خرید در طاقچه ارائه شده است.
درباره کتاب صوتی زوربای یونانی
کتاب صوتی زوربای یونانی اثری از نیکوس کازانتزاکیس نویسنده، شاعر و خبرنگار یونانی است. این رمان در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. داستانی بر اساس روایت جوانی روشنفکر، از شخصیتی بهنام «آلکسیس زوربا» که از نقطهای با راوی هممسیر میشود و زندگیاش را تغییر میدهد. زوربا مردی ساده، اهل کار و زندگی و لذت بردن از آن است؛ لذتی عمیق و برآمده از در لحظه بودن و بهدور از نگرانیها و اضطرابهای معمول. جذابیت نگرش زوربا نهتنها راوی جوان داستان که خوانندگان را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد. قطعا خوانندگان کتاب پس از اتمام آن، دریچهی جدیدی به زندگی روبهروی خود میبینند. اصالتی که زوربا برای زندگی قائل است، او را از تنشها و رنجهایی که عمومی است و در عصر جدید گستردهتر و رایجتر نیز شده است، مصون نگه میدارد. این رمان بارها تجدید چاپ شده، به زبانهای مختلف برگردانده شده و چندبار نیز به اقتباس درآمده است.
شنیدن و دانلود کتاب صوتی زوربای یونانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی زوربای یونانی را به کسانی که بهدنبال تغییری مثبت در جریان زندگی و لذت بردن از آن هستند، پیشنهاد میکنیم.
چرا باید این کتاب صوتی با صدای آرمان سلطان زاده را بشنویم؟
شنیدن این رمان به ما کمک میکند با نگاهی لطیف آشنا شویم که اصالت را تنها به زندگی میدهد و روش کنار آمدن با رنجهای ناگزیر زندگی را نشانمان میدهد. از تجربهی این رمان جذاب با صدای بینظیر آرمان سلطانزاده لذت بسیار خواهیم برد.
خلاصه کتاب صوتی زوبای یونانی
داستان کتاب صوتی زورابی یونانی در ایام پس از جنگ جهانی اول آغاز میشود و در یک کافه. جوانی که غرق دنیای کتاب و اهل اندیشه است، تصمیم گرفته، یک معدن زغالسنگ را دوباره بهکار اندازد و به بهانهی این کسبوکار جدید وارد دنیای کارگران شود و از آنچه پیش از این مشغول آن بوده، کمی فاصله بگیرد. در همان کافه اتفاقی با شخصی میانسال بهنام زوربا آشنا میشود که شخصیت اصلی رمان است. زوربا که بهگفتهی خودش کارگری ورزیده است از او تقاضای کار میکند. بالاخره زوربا بهعنوان سرکارگر به استخدام جوان درمیآید تا هر دو به کرت روند و کار خود را آغاز کنند. بقیهی داستان شرح دلنشین اشتیاق زوربا به زندگی و افکار جذاب و عقاید ویژهی اوست. زوربا بندهی هیچ نیست و برایش مفهومی جز زندگی اصالتی ندارد. جوان روشنفکر داستان در همنشینی و همنفسی با زوربا، انسان دیگری میشود و نگاهش به زندگی تغییر میکند.
درباره نیکوس کازانتزاکیس
نیکوس کازانتزاکیس نویسنده، شاعر، مترجم و خبرنگار یونانی است. او در دوم مارس سال ۱۸۸۳ در کرت که در آن روزگار تحت حاکمیت عثمانی بود به دنیا آمد. در سال ۱۹۰۲ وارد دانشگاه آتن شد تا در رشتهی حقوق تحصیل کند. در سال ۱۹۰۷ به پاریس رفت و تحصیلاتش را در رشتهی فلسفه ادامه داد. او پس از بازگشت به یونان به برگرداندن برخی آثار فلسفی به یونانی پرداخت. کازانتزاکیش در کشورهای مختلفی تجربهی زندگی و فعالیت هنری و سیاسی داشت. زمانی که در برلین بود با عقاید لنین آشنا و جذب ایدههای کمونیسم شد. او که از در «لنین» به جهان کمونیسم وارد شده بود از در «استالین» خارج شد. اتفاقی که برای بسیاری از روشنفکران افتاد.
کازانتزاکیس مهمترین نویسندهی مدرن یونان خوانده شده است. او نوشتن را در بسیاری از قالبها از جمله، رمان، نمایشنامه، ناداستان و سفرنامه آزمود. از جمله رمانهای مهم و بسیار محبوب او میتوان به «مسیح بازمصلوب»، «آخرین وسوسهی مسیح» و «زوربای یونانی» اشاره کرد. آثارش بارها به اقتباس درآمد که برخی از آنها با استقبال مواجه شد و شهرت او را گسترش داد. کازانتزاکیس کتابهای مهمی همچون «کمدی الهی» و «چنین گفت زرتشت» را به یوانی ترجمه کرده است. او چندبار هم نامزد دریافت جایزهی نوبل ادبیات شده است. کازانتزاکیس به تاریخ ۲۶ اکتبر ۱۹۵۷ در آلمان غربی درگذشت.
نقد کوتاه کتاب
عصارهی کتاب صوتی زوربای یونانی زندگی است. زندگی در اصیلترین حالت آن. زوربا مرد دنیادیدهی داستان که زندگی را در تمامی بالاوپایین و سردوگرمش تجربه کرده و از میان غبار حوادث، تلخیها، سرگردانیها و آشفتگیهای ناگزیر، جان زندگی را برکشیده و به دوست و رئیس جوان خود که راوی این رمان است، مینمایاند. راوی داستان، جوانی که در پی تغییر است و میخواهد زندگی جدیدی را تجربه کند، با اقبال نیک و از اتفاق، با زوربا آشنا میشود. زندگی جوان به قبل و بعد از این آشنایی تقسیم میشود و پا به جهان تازهای میگذارد. خوانندگان رمان نیز احتمالا این احساس را پس از شنیدن کتاب تجربه خواهند کرد. بخش مهم کتاب تکگوییهای جذاب زورباست که میتوان بارها و بارها آنها را خواند و جانی دوباره گرفت. زوربا زبانی لطیف دارد اگر نقد میکند، ستیهنده نیست و اساسا چیزی را آنقدر جدی نمیگیرد که بخواهد به ستیزهاش برخیزد. او ساده است و ساده میگوید: زندگی درد دارد اما به دردهایش میارزد.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره این کتاب
افراد صاحبنام و مجلات معتبر کم از این رمان نگفتهاند. برای نمونه، «ادموند فولر» نویسنده و منتقد مشهور آمریکایی در مقالهای که به تاریخ ۱۹ آوریل ۱۹۵۳ برای نیویورکتایمز نوشت، زوربای یونانی» را رمانی متفاوت خواند که برای سالها اثری قابلمقایسه با آن در صحنهی ادبیات ظاهر نشده است. همچنین زوربای یونانی در مقالهای منتشرشده در گاردین، رمانی توصیف شد که مخاطب را وامیدارد پس از کنار گذاشتن کتاب، ایدههایش را در زندگی خود پیاده کند.
اقتباسها
«مایکا کاکویانیس» کارگردان اهل قبرس در سال ۱۹۶۴ اقتباسی سینمایی از زوربای یونانی ساخت که توانست در سه بخش برندهی اسکار شود. در سال ۱۹۶۸ نیز یک فیلم موزیکال از این رمان ساخته شد.. زوربای یونانی در قالبهای دیگری همچون نمایشهای رادیویی نیز به اقتباس درآمده است.
بهترین ترجمه کتاب زوربای یونانی کدام است؟
کتاب زوربای یونانی بارها به فارسی برگردانده شده است. محمد قاضی صاحبنامترین مترجم این رمان است. پیش از او «تیمور صفری» این رمان را ترجمه کرده بود و پس از او «محمود مصاحب» این اثر درخشان را به فارسی برگرداند. مترجمان دیگری نیز «زوریای یونانی» را به فارسی برگرداندهاند.
جملاتی از کتاب صوتی زوربای یونانی
شب تا دیروقت کنار پسماندهی آتش، ساکت نشسته بودیم. بار دیگر حس میکردم که آنچه خوشبختی نام دارد، تا چه حد ساده و کمخرج به دست میاید. یک استکان شراب، چند عدد شاهبلوط بو داده، یک آتشدان کوچک و صدای دریا. هیچ چیز دیگر لازم نیست. این مختصر کافی بود تا دلی ساده و کم توقع شاد شود و خود را خوشبخت احساس کند. پرسیدم : «زوربا، تا حالا چندبار ازدواج کردهای؟»
هر دو شاد و سرخوش بودیم. این سرخوشی نه فقط معلول گیلاسهای شرابی بود که آشامیده بودیم، بلکه زادهی یک نوع خوشی غیر قابل توصیفی هم بود که در دل خود احساس میکردیم. هر یک از ما با روش مخصوص به خود احساس میکردیم به مثابه زورق کوچکی هستیم که پناهگاه حقیر و مناسبی را در این گوشهی دریا، در لا به لای چند خیزران، الوار و علفهای نرم به دست آورده به یکدیگر چسبیدهایم...
زمان
۱۶ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۸۸۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۶ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۸۸۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
از اون کتاب هایی است که وقتی میخونی ( میشنوی) متوجه میشی که بی دلیل مشهور نشده. اینکه با دو شخصیت، داستانی را که چندان بالا و پایین ندارد و کلا اتفاق هیجان انگیزی در آن نمی افتد را چنین
این کتاب با ترجمه مرحوم محمد قاضی حال و هوای دیگری دارد و ترجمه به حدی قوی است که زنده بودن شخصیت های داستان را می توان احساس کرد. ای کاش تبدیل آن ترجمه به کتاب صوتی هم امکان پذیر
انتخاب کتاب که صرفا بخاطره اسم آرمان سلطان زاده بود و لا غیر خوانش هم که دیگه گفتن نداره، عالیه، کمتر ازین هم نمیشه از جناب سلطان زاده توقع داشت. هر چی بیشتر با تفکرات زوربا آشنا میشدم،اعصابم بهم میخورد ،جدا که
تنها کتابی که ۱۲ ساعت نشستم و گوشش دادم همین زوربای یونانی بود واقعا زیبا و جالب بود برام و از آنجایی که چند مدتی در یونان زندگی کردم بسیار شیوه توصیف مردمانش به یونانی های حتی این دوره زمانه
من هم ترجمه استاد محمد قاضی رو خوندم بسیار خوب ترجمه شده بود امتیازم رو هم به اون ترجمه دادم، چون این ترجه رو نخوندم. کارهای کازانتزاکیس بسیار خوب هستن، از دید من، چرا که هم فلسفه خونده، هم دنیا رو گشته، و
من کتاب متنیش رو خوندیم.جزءزیباترین و بیاد ماندنیترین کتابهایی که خواندم.فقط کاش ترجمه استاد محمد قاضی مورد استفاده قرار میگرفت
یه رمان دلپذیر پر از مفاهیم عمیق زندگی. تنها بخشش که آزاردهنده بود نگاه بیش از حد مردسالارانه زوربا بود. با این حال علاوه بر داستان، اجرای بسیار زیبای گوینده و همینطور موسیقیهای متن شاد و دلپذیر یونانی گوش دادن
کتاب خیلی قشنگیه.ترجمه هم عالی .به نظر من آقای سلطان زاده خیلی عالی اجرا می کنه.کتاب های دیگه هم با صدای ایشان گوش داده ام.روش اجرایشان را می پسندم.
اول یه "خسته نباشید" از ته دل به آقای سلطانزاده که ما رو در انتخاب کتابها مشکلپسند کردهن! آقا، خدا قوت واقعا! عااالی هستین شما! بعدشم اصلا فکر نمیکردم که انقدر موضوع داستان دلنشین باشه! بسیار لذت بردم، مرسی از
گوینده که حرف نداشت!!! بعد از این گوینده دیگه در مورد کتاب های صوتی سخت گیر شدم. و موضوع هم به نظرم خیلی جالب بود و آدم کم کم کتاب براش جذاب میشد . زوربا یه تفکرات درستی داشت و یه سریش