دانلود کتاب صوتی هست یا نیست؟ با صدای آناهیتا درگاهی + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی هست یا نیست؟

دانلود و خرید کتاب صوتی هست یا نیست؟

نویسنده:سارا سالار
انتشارات:رادیو گوشه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی هست یا نیست؟

کتاب صوتی هست یا نیست؟ نوشتهٔ سارا سالار است. آناهیتا درگاهی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی هست یا نیست؟

کتاب صوتی هست یا نیست؟ داستانی ۴ اپیزودی با روایتی سیال از سارا سالار است. رمان اول سالار با نام «احتمالاً گم شده‌ام» برنده‌ٔ جایزه‌ بخش رمان اول «بنیاد گلشیری» شده بود و حالا رمان دوم او هم در حال‌وهوایی مشابه می‌گذرد. داستان کتاب صوتی «هست یا نیست» روایت زندگی زنی در آستانه‌ٔ ۴۰سالگی است؛ زنی که در ۳۹سالگی‌اش با او مواجه می‌شویم و همراه او چند مرحله از زندگی‌اش را مرور می‌کنیم؛ گاهی از گذشته و گاهی هم از حال و از روزهایی که دارد ۴۰ساله می‌شود. زن در ۲۹سالگی به این نتیجه می‌رسد که دنیا جای امنی است و در آغاز دههٔ چهارم زندگی‌ درمی‌یابد که «دنیا جای امنی نیست». تا اینکه در آستانهٔ ۴۰سالگی گرفتار سردرگمی می‌شود: «دنیا جای امنی هست یا نیست؟» این داستان صوتی شنونده را کاملا درگیر دغدغه‌های ذهنی قهرمانش می‌کند و در دستهٔ داستان‌های مدرنی قرار می‌گیرد که درگیری‌های هویتی - جنسیتی انسان را در زندگی روزمره، عشق و هستی را نشان می‌دهد.

شنیدن کتاب صوتی هست یا نیست؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی فارسی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی هست یا نیست؟

«رامش‌جان انگار نمی‌شنود، انگار غرق شده توی آبان و شاید غرق شده توی بچگی‌های سینا و سهند... فکر می‌کند از کی احساس کرد که زندگی رامش‌جان آن‌طور که او تصور می‌کرده نیست؟ از کی احساس کرد که خانهٔ رامش‌جان آن گرما و شوری را که فکر می‌کرده ندارد؟ از کی فهمید که رامش‌جان چه‌قدر تنهاست؟... آبان دست‌هاش را باز می‌کند و این یعنی این‌که می‌خواهد از صندلی‌اش بیاید بیرون. دستمال‌کاغذی را برمی‌دارد و می‌افتد به جان دهان و دست‌های آبان... شاید از وقتی که رامش‌جان بازنشسته شد و دیگر دبیرستان نرفت، از وقتی که دیگر آن نامه‌های عاشقانه را از شاگردهاش نگرفت، نامه‌هایی که رامش‌جان بارها و بارها با ذوق‌وشوق برایش خوانده بود و او تعجب کرده بود که چه‌طور دخترهای دبیرستانی روشان می‌شود این چیزها را برای دبیرشان بنویسند... آبان را بغل می‌کند و می‌گذارد پایین. تا دست‌وپای آبان به زمین می‌رسد یک‌راست می‌رود سراغ پای رامش‌جان، پاش را می‌گیرد و می‌ایستد و می‌خواهد برود بالا... شاید از وقتی که رامش‌جان احساس کرد دیگر سینا و سهند بهش احتیاج ندارند، از وقتی که احساس کرد دیگر لازم نیست گوشت و سبزی را به آن دقت بسته‌بندی کند و از اصفهان برای‌شان بفرستد تهران تا کمک‌خرج‌شان باشد... رامش‌جان به هر جان‌کندنی است آبان را بلند می‌کند و می‌گذارد روی پاش. آبان هیجان‌زده دستش را دراز می‌کند طرف ظرف کره و کره را زیر انگشت‌هاش فشار می‌دهد... شاید از وقتی که رامش‌جان به خانه‌شان آمد و آن مبل‌های پت‌وپهن مدل‌امریکایی را دید و گفت سال‌هاست دلش یک دست از این مبل‌ها می‌خواسته و هیچ‌وقت برای خودش نخریده. تا آن موقع نمی‌دانست رامش‌جان مبل‌های خانه‌اش را دوست ندارد... با دستمال دست آبان را پاک می‌کند و آبان بلافاصله دوباره دستش را فرو می‌کند توی کره و رامش‌جان می‌خندد و می‌گوید: جان... شاید از وقتی که یادشان رفت شب تولد رامش‌جان زنگ بزنند... چه‌قدر دلش می‌خواهد یکی محکم بکوبد روی دست آبان که دیگر به کره دست نزند. اصلاً دلش می‌خواهد ظرف کره را بردارد و پرت کند توی دیوار... آخر چه‌طور بعدِ آن‌همه سال یادشان رفته بود شب تولد رامش‌جان زنگ بزنند؟! چه‌طور نفهمیده بودند که تمام زندگی رامش‌جان خلاصه می‌شود به سینا و سهند و چند شاگرد دبیرستانی؟! چه‌طور نفهمیده بودند که بدون این‌ها زندگی رامش‌جان خالی می‌شود؟! این‌قدر خالی که مجبور می‌شود بنشیند و نگاهی بیندازد به گوشه‌کنار خانه‌اش و فکر کند چه چیزهایی بوده توی این سال‌ها که دلش می‌خواسته عوض کند و عوض نکرده است.»

Matador
۱۴۰۳/۱۱/۲۶

شایسته سالاری ؟؟؟ نه نه اینجا ایرانه کافیه پارتی و روابط داشته باشی اونوقت هم کتاب صوتی میخونی هم فیلم بازی میکنی اونم بدون هیچ استعدادی

زمان

۵ ساعت و ۳۴ دقیقه

حجم

۷۶۴٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۵ ساعت و ۳۴ دقیقه

حجم

۷۶۴٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان