دانلود کتاب صوتی مردمان فرودست با صدای آرمان سلطان زاده + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی مردمان فرودست

دانلود و خرید کتاب صوتی مردمان فرودست

معرفی کتاب صوتی مردمان فرودست

کتاب صوتی مردمان فرودست نوشتهٔ فئودور داستایفسکی و ترجمهٔ پرویز شهدی است. گویندگی این رمان صوتی را آرمان سلطان زاده و شیما درخشش و مهدی صفری انجام داده‌اند و آوانامه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی مردمان فرودست

کتاب صوتی مردمان فرودست که آن را «بیچارگان» هم نامیده‌اند، اولین رمان فئودور داستایفسکی است. این رمان در قالب مجموعه‌ای از نامه‌ها بین سال‌های ۱۸۴۵ - ۱۸۴۴ میلادی و بین دو شخصیت نوشته شده است. با خواندن این کتاب بود که دو منتقد مطرح به نام‌های «بلینسکی» و «نگراسوف» به شوق آمدند و اعلام کردند که ستارهٔ درخشانی در عالم ادبیات متولد شده است. «ماکار دوشکین»، کارمند نسخه‌بردار یک ادارهٔ دولتی بی‌اهمیت است. او شغل واقعی خودش را قربانی‌شدن می‌داند. او فردی صدیق، با وجدان، خجالتی و گوشه‌گیر است؛ از زدوبند و دسیسه‌هایی که همکارانش به کار می‌برند، کناره می‌گیرد اما در نهایت آنان با او دشمنی می‌کنند. شکنجه‌دادن او منشأ انرژی، تفریح و کانون و محور زندگی اداری آنان می‌شود. ماکار دوشکین خود را در میان آنان، یک موش بیچاره توصیف می‌کند. دوشکین سرخورده از این اوضاع و ناتوان از مقابله با بدسیرتی همکارانش برای تسکین خود کاری می‌کند. او قلم برمی‌دارد و می‌نویسد و همچنان که بار دلش را برای دوست یا محبوبی به اسم «واروارا آلکسیونا» خالی می‌کند، می‌فهمد که حرفی برای گفتن دارد! سبک نوشتاری نامه‌ها بسیار معمولی است؛ گاه با تکرارهای فراوان، جمله‌های شکسته‌بسته اما پر از احساس، سرشار از محبت و عاطفه. داستایفسکی با همین رمان اولش، پدیدهٔ جدیدی را به دنیای روان‌شناسی معرفی کرد؛ تجزیه‌وتحلیل و روان‌کاوی ذهن. او با تجزیه‌وتحلیل و روان‌کاوی ذهن خودش و آنچه در آن به‌صورت صدها شخصیت متفاوت، با اخلاق‌ها و روحیه‌های گوناگون وجود داشت، سبک جدیدی را در عالم نویسندگی ایجاد کرد که سرمشق و راهنمای بسیاری از نویسندگان جهان پس از خودش شد. سبک احساسی و چهارچوب طبیعت‌گرای نامه‌ها بهانه‌ای است برای تحقیق و بررسی ضمیر ناخودآگاه آدم‌ها. در نامه‌های این دو نفر بسیاری مطالب پنهان و ناگفته می‌ماند، اما گاه انگار ناآگاهانه پرده از روی احساس‌های بیان‌نشده کنار زده می‌شود و خواننده را منقلب می‌کند. طبیعی بود که با وجود چنین ظهوری از داستایفسکی، پایان کارش رمان «برادران کارامازوف» باشد که گفته شده است همچون نگینی بی‌همتا برای همیشه بر قلهٔ ادبیات جهان می‌درخشد.

شنیدن کتاب صوتی مردمان فرودست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ روسیه و قالب رمان به‌شکل نامه‌نگاری پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فئودور داستایفسکی

فیودور میخایلوویچ داستایوسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. او نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربه‌فرد آثار او، روان‌کاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت‌های داستان است. بسیاری او را بزرگ‌ترین نویسندۀ روان‌شناختی جهان به شمار می‌آورند. داستایوفسکی ابتدا برای امرار معاش به ترجمه پرداخت و آثاری چون «اوژنی گرانده» اثر بالزاک و «دون کارلوس» اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد؛ سپس به نگارش داستان و رمان پرداخت. بیشتر داستان‌های داستایفسکی، سرگذشت مردمی عصیان‌زده و بیمار و روان‌پریش است. در بیشترِ داستان‌های او، مثلث عشقی دیده می‌شود؛ به این معنی که زنی در میان عشق دو مرد یا مردی در میان عشق دو زن قرار می‌گیرد. در این گره‌افکنی‌ها است که بسیاری از مسائل روان‌شناسانه (که امروز تحت‌عنوان روانکاوی معرفی می‌شود) بیان شده است. منتقدان، این شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها را ستایش کرده‌اند.

رمان‌ها و رمان‌های کوتاه این نویسنده عبارتند از: (۱۸۴۶) بیچارگان (یا «مردمان فرودست»)، (۱۸۴۶) همزاد، (۱۸۴۷) خانم صاحبخانه/ بانوی میزبان، (۱۸۴۹) نیه توچکا (ناتمام)، (۱۸۵۹) رؤیای عمو، (۱۸۵۹) روستای استپان چیکو، (۱۸۶۱) آزردگان/ تحقیر/ توهین‌شدگان، (۱۸۶۲) خاطرات خانهٔ اموات، (۱۸۶۴) یادداشت‌های زیرزمینی، (۱۸۶۶) جنایت و مکافات، (۱۸۶۷) قمارباز، (۱۸۶۹) ابله، (۱۸۷۰) همیشه شوهر، (۱۸۷۲) جن‌زدگان، (۱۸۷۵) جوان خام، (۱۸۸۰) برادران کارامازوف.

داستان‌های کوتاه و بلند او نیز عبارتند از: در پانسیون اعیان، (۱۸۴۶) آقای پروخارچین، (۱۸۴۷) رمان در نُه نامه، (۱۸۴۸) شوهر حسود، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر، (۱۸۴۸) همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از ۲ داستان قبلی)، (۱۸۴۸) پولزونکوف، (۱۸۴۸) دزد شرافتمند، (۱۸۴۸) درخت کریسمس و ازدواج، (۱۸۴۸) شب‌های روشن، (۱۸۴۹) قهرمان کوچولو، (۱۸۶۲) یک داستان کثیف/ یک اتفاق مسخره، (۱۸۶۵) کروکدیل، (۱۸۷۳) بوبوک، (۱۸۷۶) درخت کریسمس بچه‌های فقیر، (۱۸۷۶) نازنین، (۱۸۷۶) ماریِ دهقان، (۱۸۷۷) رؤیای آدم مضحک، دلاور خردسال، قلب ضعیف (۱۸۴۸)، بوبوک (۱۸۷۳).

مقاله‌های او عبارتند از: Winter Notes on Summer Impressions (۱۸۶۳) و یادداشت‌های روزانهٔ یک نویسنده (۱۸۷۳–۱۸۸۱)،

ترجمه‌های او عبارتند از: (۱۸۴۳) اوژنی گرانده (انوره دو بالزاک)، (۱۸۴۳) La dernière Aldini (ژرژ ساند)، (۱۸۴۳) Mary Stuart (فریدریش شیلر) و (۱۸۴۳) Boris Godunov (الکساندر پوشکین)،

فئودور داستایفسکی نامه‌های شخصی و نوشته‌هایی را که پس از مرگش منتشر شده، در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد. او در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت.

بخشی از کتاب صوتی مردمان فرودست

«واروارا آلکسیوناى عزیزتر از جانم! دیروز خوشحال بودم، بى‌نهایت خوشحال، بیش‌تر از آن‌چه بتوان تصورش را کرد. براى اولین بار در زندگى‌تان، اگرچه خیلى لجباز هستید، به حرفم گوش کردید. دیشب ساعت هشت، بیدار شدم (اطلاع دارید، جانم، از اداره که برمى‌گردم دوست دارم یکى دو ساعتى کمى چرت بزنم)، شمعى روشن مى‌کنم، کاغذها را آماده مى‌گذارم، قلمم را مى‌تراشم، بعد ناگهان به‌طور اتفاقى سرم را بلند مى‌کنم قسم مى‌خورم که قلبم در چنین شرایطى توى سینه‌ام از جا پرید! آن‌وقت درمى‌یابید قلب بى‌نواى سالخورده‌ام، چى طلب مى‌کند! مى‌بینم بخشى از پرده‌ى پشت پنجره‌تان بالا مى‌رود و به گوشه گلدان گل حنا مى‌آویزد، درست همان‌گونه که آن روز به شما اشاره کرده بودم؛

بى‌درنگ احساس مى‌کنم چهره‌ى کوچکِ نازنین‌تان را پشت پنجره مى‌بینم که دارید از توى اتاق‌تان نگاهم مى‌کنید، پس شما هم به فکر من هستید. چه‌قدر خشمگین مى‌شوم که نمى‌توانم چهره‌ى نازنین‌تان را درست ببینم. زمانى بود که من هم دلبندم، نگاه نافذى داشتم، اما پیرى دوران غم‌انگیزى است دوست خوب من! در آن لحظه هم نمى‌دانم چرا انگار پارچه‌اى جلو چشمانم کشیده شد و همه چیز را در پس خود پوشاند.

به‌محض این‌که شب کمى کار مى‌کنم، کاغذ سیاه مى‌کنم، صبح چشم‌هایم به‌شدت سرخ هستند و اشک از آن‌ها جارى است، در برابر دیگران آدم از این وضع خجالت مى‌کشد. بگذریم از این‌که در ذهنم، لبخند دلپذیر شما، فرشته‌ى من، لبخند چنان دلنواز و مهربانانه‌تان کاملاً درخشان است. احساسى که داشتم، درست مانند آن روزى بود که شما را بوسیدم، وارنکا، یادتان هست، فرشته‌ى کوچولویم؟ مى‌دانید، حتی احساس کردم، کبوتر من، با انگشت‌تان تهدیدم کردید. یعنى به‌واقع راست بود، بلا؟ همه‌ى این‌ها را به‌طور مفصل در نامه‌تان برایم بنویسید.»

معرفی نویسنده
عکس فئودور داستایفسکی
فئودور داستایفسکی
روس | تولد ۱۸۲۱ - درگذشت ۱۸۸۱

داستایفسکی، نویسنده‌ی رمان‌های مشهوری مانند قمارباز و برادران کارامازوف، در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ در شهر مسکو و در خانواده‌ای بسیار مذهبی چشم به جهان گشود. این موضوع باعث شد خود او نیز در طی حیات خود انسانی مذهبی باقی بماند. او در مدرسه آموزش‌های نظامی می‌دید، اما خودش به ادبیات علاقه‌ی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشته‌های اولیه‌ی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بی‌ثبات ترسیم می‌کنند.

کاربر 1955424
۱۴۰۲/۱۱/۰۸

میشه بعدی جن زدگان با صدای جناب سلطان زاده باشه؟

ꎭꀤꈤꍏ
۱۴۰۲/۱۱/۱۰

امیدوارم جناب سلطان‌زاده اجرای صوتی کتاب جوان خام رو هم تقبل کنند

mary777
۱۴۰۲/۱۲/۱۳

کار گویندگی کتاب عالی بود، اگه جزو علاقه مندان آثار داستایفسکی هستید این کتاب هم نظرتون رو جلب می کنه، به خصوص که قدری متفاوت تر از باقی نوشته های این نویسنده روس هست. وقتی کتاب رو خریدم نظرچندان مثبتی

- بیشتر
کاربر ۵۳۲۱۵۸۰
۱۴۰۳/۰۱/۱۲

گریه آورترین کتابی که خوندم

Ellie
۱۴۰۳/۰۴/۲۸

البته که جناب داستایفسکی اینجا هنوز نشکفته، اما زیبا و دلنشین بود و کاملا ارزش خواندن و وقت گذاشتن داشت

آویشن😍😍😍
۱۴۰۳/۰۱/۳۱

اجرای صوتی عالی هم جناب سلطان زاده و هم سرکار خانم درخشش خیلی لذت برد و داستان هم که دیگه هیچی حرف نداشت

کاربر 3801338
۱۴۰۳/۰۱/۰۷

کتاب صوتی برای من جالب است 💚

کاموفسکی
۱۴۰۲/۱۱/۲۵

معرکه

کاربر 4589358
۱۴۰۳/۰۹/۰۱

جذابیت کتاب یه طرف ، صدای آرمان سلطان زاده هزارو یه طرف...

m.sadeq abdollahi
۱۴۰۳/۰۸/۰۵

ترکیب داستایوفسکی واقای سلطان زاده بینظیره

زمان

۷ ساعت و ۲۱ دقیقه

حجم

۶۲۴٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۷ ساعت و ۲۱ دقیقه

حجم

۶۲۴٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
۷۸,۴۰۰
۳۰%
تومان