دانلود و خرید کتاب صوتی داروین به شهر می آید
معرفی کتاب صوتی داروین به شهر می آید
کتاب صوتی داروین به شهر می آید نوشتهٔ منو شیلتهویزن و ترجمهٔ آرمان نیسی است. گویندگی این کتاب صوتی را کمیل سلیمان پور انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است. این اثر توضیح میدهد که چگونه جنگلهای شهری، تکامل را پیش میبرند.
درباره کتاب صوتی داروین به شهر می آید
کتاب صوتی داروین به شهر می آید (Darwin comes to town) درمورد چیست؟ حدود ۲۰۰ سال پس از سفر داروین به جزایر گالاپاگوس، منو شیلتهویزن بهعنوان پژوهشگر ارشد در مرکز تنوع زیستیِ ناتورالیس در هلند و استاد زیستشناسی در دانشگاه لیدن، ما را به سفری در دلِ شهرها برده و نشان داده است که این جزایر بزرگ و در حال گسترشِ انسانی میتواند بهمثابهٔ منبعی بالقوه برای انتخاب طبیعی عمل کند و با تغییر در شرایط زیستمحیطی و فرایندهای اکولوژیکی، مسیر و حتی سرعت تکامل و گونهزایی را بهصورت دیگرگونهای عوض کند. منو شیلتهویزن در کتاب صوتی «داروین به شهر میآید» تلاش کرده است تا با زبانی ساده و همهفهم و با ارجاع به مهمترین و جدیدترین پژوهشهای انجامشده در زمینهٔ اکولوژی شهری تکاملی، دورنمای کاملی از تأثیرات شهرها بر روی بهطور کلی طبیعت و بهطور ویژه بر روی رفتار و ویژگی گونههای شهری، در برابر خوانندگان خود ترسیم کند. این نویسنده ما را با موجوداتی مانند مارمولکها و موشها آشنا میکند که بهسرعت در حال تکامل هستند. او اصول زیستمحیطی تکامل موجودات زندهٔ پنهان در محیطهای مدرن شهری را توضیح داده و ذهن خواننده را با یک سؤال عجیب درگیر کرده است که آیا میشود از تکامل شهری استفاده کنیم تا در آینده شهرهای بهتری داشته باشیم؟ با او همراه شوید.
شنیدن کتاب صوتی داروین به شهر می آید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد انتخاب طبیعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی داروین به شهر می آید
«شکل بیعیب و نقصی دارد. معجزهای از مهندسی در ابعاد کوچک که برای بازدیدی کوتاهمدت از دنیا مهیا شده است. بالهای ظریف و هنوز فرسودهنشدهای که به دقت بر روی شکمی جمع شدهاند که با هر نفسکشیدنی بهآرامی بالا و پایین میشود. شش پای چالاک که مثل روز اولشان، با ظرافت بر روی دیوار غبارآلود قرار گرفتهاند - هر کدامشان از نه قطعه ساخته شدهاند، و این یعنی هنوز طی برخوردهای سهمگین با پرههای دستگاههای تهویه یا پاهای جلویی عنکبوتهای جهنده، قطع نشده و از تعدادشان کم نشده است. سینهاش که از آن موهایی طلایی رنگ بیرون زده، منبع تولید نیرویی است که انرژی لازم برای ماهیچههای پروازی را در خود حبس کرده است. این سینه آنقدر فشرده شده که از پشت صورت آرام او دیده نمیشود. صورتی که در آن، مغزی مینیاتوری، هماهنگ با کانالهای ورودی و خروجی شاخکها، زائدههای حسی، چشمان بزرگ و هشت صفحه چفت و بستشدهی خرطوم جای گرفته است.
من در یکی از راهروهای گرم و شلوغ ایستگاه متروی خیابان لیورپول در لندن ایستادهام، و با بینی چسبیده به دیوار سرامیکی، این نمونهی ظریف از پشهی خانگی (molestus culex) را که به تازگی از مرحلهی شفیرگی بیرون آمده، با تحسین نگاه میکنم. اما آرام آرام از خواب و خیال حشرهشناسانهام بیرون میآیم. نه فقط به خاطر رهگذران عجولی که برای برخورد نکردن به من، در آخرین لحظه به یک سمت دیگر راهشان را کج میکنند، و بیشتر از سر طلبکاری تا عذرخواهی، زیر لب ببخشیدی میگویند، بلکه از این بابت که با ناراحتی یادم میافتد که دوربینهای مداربستهای از سقف راهرو و واگنها آویزان است و بلندگوها مدام از مسافران میخواهند که در صورت مشاهدهی هر گونه رفتار مشکوکی، آن را به پرسنل گزارش دهند.»
زمان
۱۰ ساعت و ۳۹ دقیقه
حجم
۸۸۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۳۹ دقیقه
حجم
۸۸۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد