دانلود کتاب صوتی خنگ آبادی ها با صدای آرش راسخ + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی خنگ آبادی ها

دانلود و خرید کتاب صوتی خنگ آبادی ها

معرفی کتاب صوتی خنگ آبادی ها

کتاب صوتی خنگ آبادی ها نوشتهٔ اریش کستنر و ترجمهٔ بهار معصومی همدانی است. آرش راسخ گویندگی این رمان آلمانی صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی خنگ آبادی ها

کتاب صوتی خنگ آبادی ها حاوی رمانی به قلم اریش کستنر است که در ایران در سال ۱۳۷۷ و به‌وسیلهٔ نشر هرمس منتشر شده بود. این رمان شما را با مردمی آشنا و همراه می‌کند که رفتارشان نشان می‌داد احمق هستند، اما آیا مردم شهر «شیلدا»، واقعاً همان‌قدر که رفتارشان نشان می‌داد، احمق بودند؟ در قرون وسطی، زمانی که هنوز باروت اختراع نشده بود، در وسط سرزمین آلمان، شهری بود به نام شیلدا و به همین دلیل به اهالی‌اش شیلدایی می‌گفتند. آن‌ها مردم جالبی بودند. همهٔ کارها را وارونه انجام می‌دادند و هر چه به آن‌ها می‌گفتند، آن را کاملاً تحت‌الفظی برداشت می‌کردند. این رمان را بخوانید تا با این مردم بیشتر آشنا شوید.

شنیدن کتاب صوتی خنگ آبادی ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ آلمان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اریش کستنر

اریش کستنر با نام کامل «امیل اِریش کِستْنِر» و با نام مستعار «ملخیور کورتز» در ۱۳ فوریهٔ ۱۸۹۹ در درسدن به دنیا آمد و در ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۷۴ در مونیخ درگذشت. او نویسنده، شاعر، فیلم‌نامه‌نویس و طنزپردازی آلمانی بود که بیشتر به‌خاطر شوخ‌طبعی، اشعار تیزبینانه اجتماعی و پرداختن به ادبیات کودکان شناخته شده است. کستنر پس از گذراندن دورهٔ تربیت‌معلم در سال ۱۹۱۷ و در بحبوحهٔ جنگ اول جهانی به‌عنوان سرباز به جبهه‌های جنگ فرستاده شد. در جبههٔ جنگ به بیماری قلبی دچار شد و درحالی‌که به‌شدت ضعیف و بیمار شده بود، به خانه بازگشت. پس از بازگشت از جبهه‌های جنگ، نخست در یک بانک شروع به کار کرد و سپس به تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات آلمان، تاریخ و فلسفه پرداخت. از سال ۱۹۲۷ میلادی به‌عنوان نویسنده و خبرنگار غیروابسته، در شهر برلین اقامت گزید. اولین آثار او شامل نمایشنامه‌های انتقادی و سیاسیِ آمیخته به طنز است. در سال ۱۹۳۱ میلادی با نوشتن رمان «فابیان» نیش تیز قلم را متوجه فاشیسم، ارتش‌سالاری و بینش منحط خرده‌بورژوازی کرد. همگام با خلق آثار ادبی و نمایشنامه‌هایی مانند «مدرسهٔ دیکتاتورها» با شماری از نشریات در ستون انتقادی - سیاسی - علمی همکاری کرد. این نویسنده، فیلم‌نامه و داستان‌های کودکانی را به‌شیوه‌ای مهیج درارتباط‌با آموزش آن‌ها می‌نوشت. معروف‌ترین آن‌ها «امیل و کارآگاهان» می‌باشد. این کتاب به‌صورت فیلم و تئاتر نیز نمایش داده شده‌است. امیل و کارآگاهان به ۳۰ زبان مختلف ترجمه و جزو آثار جاودانهٔ ادبیات کودکان محسوب شده است.

اریش کستنر به‌علت فعالیت‌های سیاسی مجبور بود که نوشته‌هایش را غالباً با اسم مستعار منتشر کند. اسامی مستعاری که او استفاده می‌کرد، عبارت بودند از Melchior Kurtz ملشیور کورتس، Robert Neuner، روبرت نوینر و غیره. با وجود به آتش‌کشیدن آثارش به‌وسیلهٔ فاشیست‌ها در سال ۱۹۳۳ میلادی و سلب کامل حقوق و آزادی‌های نویسندگی از او در سال ۱۹۴۲، هرگز به خارج از آلمان مهاجرت نکرد و کتاب‌هایش را در دیگر کشورها منتشر کرد. پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، اریش کستنر، سردبیری ستون ادبی - انتقادی نشریهٔ «نویه زایتونگ» در مونیخ و مدیریت مجلهٔ نوجوانان «پنگوئن» را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۵۷ میلادی به مقام ریاست انجمن قلم آلمان فدرال و در همین سال به دریافت جایزهٔ گئورگ بوشنر مفتخر شد. در این هنگام ۶۲ساله بود. اریش کستنر را بیشتر با کتاب «امیل و کارآگاهان» می‌شناسند، اما از دیگر آثار او می‌توان به «سه نفر در برف»، «سی‌وپنجم ماه می»، «امیل و سه پسر دوقلو»، «وقتی که من بچه بودم» و «تیل، همه‌کاره‌ٔ هیچ‌کاره» اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی خنگ آبادی ها

«در زمان‌های قدیم، آن وقتها که هنوز باروت اختراع نشده بود، درست در وسط کشور هیچستان، شهری بود به اسم خنگ‌آباد و بنابراین به مردم این شهر خنگ‌آبادی می‌گفتند. خنگ‌آبادی‌ها آدم‌های عجیب و غریبی بودند. به هر کاری که دست می‌زدند، آن کار را وارونه انجام می‌دادند. و هر چه به آنها می‌گفتی، آن را عوضی می‌فهمیدند. مثلاً اگر کسی با عصبانیت سرشان داد می‌زد: "شما مختان پاره‌سنگ برمی‌دارد!" دستی به سرشان می‌کشیدند و سعی می‌کردند پاره‌سنگ را از روی سرشان بردارند. یا اگر کسی با بی‌صبری به آنها می‌گفت: "الحق که عقلتان خوب کار نمی‌کند!" آنها با کنجکاوی گوش می‌کردند، چند لحظه‌ای چیزی نمی‌گفتند و بعد با خوش اخلاقی جواب می‌دادند: "مسلماً اشتباهی در کار است، جانم. ما صدای بد کار کردن عقلمان را نمی‌شنویم." این همه خل‌بازی باعث می‌شد بسیاری از فروشندگانی که از این شهر می‌گذشتند، عصبانی شوند و بعضی از آنها آن‌قدر می‌خندیدند که دل‌درد می‌گرفتند. کم‌کم کار به جایی کشید که تمام کشور هیچستان به این خل‌بازیها می‌خندید. هر کسی از سفر برمی‌گشت، هنوز گرد و غبار سفر را از سر و صورتش پاک نکرده بود که همه از او می‌پرسیدند: "زود باش تعریف کن! از خنگ‌آباد چه خبر؟" و بعد از اینکه یک استکان چای تازه دم جلوی او می‌گذاشتند و او آخرین خنگ‌بازی خنگ‌آبادیها را تعریف می‌کرد، شنوندگان خندانش دست روی دل می‌گذاشتند و با کِیف فریاد می‌زدند: "نه! مگر می‌شود کسی این‌قدر خنگ باشد؟"»

The heart of Asia
۱۴۰۳/۰۸/۱۳

بسیار جالب و طنز آمیز

AS4438
۱۴۰۲/۰۶/۱۳

ملموس ، کاملن منطبق.

کاربر 7044967
۱۴۰۲/۰۵/۲۳

اشقال بود

زمان

۱ ساعت و ۱۴ دقیقه

حجم

۱۷۰٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱ ساعت و ۱۴ دقیقه

حجم

۱۷۰٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۲۷,۰۰۰
۱۸,۹۰۰
۳۰%
تومان