دانلود کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین با صدای پیمان قریب پناه + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین

دانلود و خرید کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین

انتشارات:نشر سماوا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین

کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین؛ هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض‌اللهی نوشتهٔ علی‌اصغر عزتی پاک و با صدای پیمان قریب پناه است و نشر سماوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین

اِجاره‌نشین خیابان اَلاَمین، هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض‌اللهی کتابی از علی اصغر عزتی‌پاک دربارهٔ احوال جمال فیض‌اللهی است. شخصیتی که کراماتی از حضرت رقیه (س) او را متحول می‌کند و مجاور حرم ایشان می‌شود. بعدها این فرد در جبهه مدافعان حرم درمی‌آید.

این کتاب رمان گونه اما کاملا مستند است. رمانی درباره زندگی یک ایرانی که به عنوان قاچاقچی به ترکیه می‌رود اما سرنوشت دیگری برایش رقم می‌خورد. سرنوشتی که حصرت رقیه (س) با کرامات خود برایش رقم می‌زند و باعث می شود او همه‌چیز را رها کند و مجاور حرم شود. این رمان روایتی است از حقایق تلخی که جمال فیض الهی، سرباز مدافع حرم از جنایات داعش دیده و روایات اوست از شکل‌گیری هسته اولیه مدافعان حرم و ماجراهای مستند و شگفت‌انگیز دیگر که با نثر روان و جذاب علی اصغر عزتی‌پاک بسیار جذاب شده است. روایت صادقانه، و روبه‌رو کردن مستقیم خواننده با حوادث و اوضاع سوریه از ویژگی های برجسته این کتاب است.

شنیدن کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به داستان‌های واقعی را به شنیدن این کتاب دعوت می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی اجاره نشین خیابان الامین

«زمان گذشت؛ و من احساس کردم که حالاحالا ماندگارم. یک روز با چند نفر از دوستانم موکبی را در همان حیاط حضرت رقیه، درست پشت همان ستونی که خوابیدم و خواب دیدم، راه انداختیم و بعد هم خودم کم‌کم شروع کردم به کار و بار تا خرج و مخارجم را از این راه دربیاورم. سفارش نخ می‌گرفتم از ایران، و از دمشق تهیه می‌کردم و برای‌شان می‌فرستادم از طریق گمرک. دو نفر مشتری ثابت پیدا کردم که از قبل می‌شناختم‌شان، و دیگر به همان‌ها هم بسنده کردم. یکی در تبریز و یکی در تهران. هرازگاه برای‌شان بار می‌فرستادم و سود حلالی گیرم می‌آمد.

اوضاعم داشت به منوالی معمولی پیش می‌رفت که فضای سیاسی سوریه دیگر تکان جدّی خورد و رفت به راه کشورهایی مثل تونس و مصر. اوضاع خراب بود، خراب‌تر شد. تقریباً هر جمعه، تجمعات گسترده بود در شهرهای بزرگ. در گوشه‌کنار تحرکات بالا می‌گرفت و جاهایی مثل حلب رسماً عَلَم مخالفت جدی بلند کرده بودند علیه دولت. در میانهٔ این وقایع، حمله‌ای شد به یک اتوبوس زائران ایرانی در اِدلب و شیشه‌هایش شکسته شد و چند نفر زخم سطحی برداشتند؛ اواخر سال ۲۰۱۱. و همین مسئله باعث شد که رفت‌وآمد زائران از ایران، دیگر کاملاً محدود شود. اما هنوز تک‌وتوک کاروان‌هایی مانده بودند که هم‌چنان اصرار داشتند زیارت را قطع نکنند. این‌جا ما به شوخی می‌گفتیم: «این‌ها از رو نمی‌روند!» یکی از راننده‌هایی که کوتاه نمی‌آمد و پی‌گیر بود، «شهروز» بود. او می‌گفت: «من زمان جنگِ ایران و عراق، خط‌شکن بودم. این‌جا هم خط‌شکن خواهم بود. تا روزی که راه بسته نشده می‌آیم، و از کسی هم نمی‌ترسم.» شهروز، بچهٔ اسلام‌شهر بود و خودش صاحب اتوبوس. یک روز نشست و سیر تا پیاز زندگی‌اش را برایم تعریف کرد. و آخر سر پرسید: «حالا تو کی هستی آقاجمال؟ این‌جا چه می‌کنی؟» من هم خودم را معرفی کردم و آنچه بودم را ریختم روی داریه.»

کاربر 8928730
۱۴۰۳/۰۷/۰۲

با سلام کتابی جذاب و بازگو کننده واقعیت هایی که باید از اون ها باخبر شد

کاربر 3190288
۱۴۰۳/۰۶/۲۷

این کتاب واقعا ارزش وقت گذاشتن و شنیدن دارد عالی بود و چقدر به حالشون غبطه خوردم

دارا
۱۴۰۲/۱۰/۲۱

جزو بهترین کتب سرگذشت و داستان واقعی بود چه حوادثی رو این فرد پشت سر گذاشته بود! کتاب بسیار خوبی برای نحوه آگاهی از شرایط سوریه و سوریه سازی هست. شخصیت کتاب فرد باهوشی و عجیبی بود. گویندگی خوب بود امتیاز ۹ از ۱۰

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۰

حجم

۰

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۴۱,۰۰۰
۲۸,۷۰۰
۳۰%
تومان