دانلود و خرید کتاب صوتی عشق و آگوستین قدیس

کتاب صوتی عشق و آگوستین قدیس نوشته هانا آرنت است و با ترجمه مریم خدادادی و صدای شیوا کرمی منتشر شده است. 

درباره کتاب عشق و آگوستین قدیس

کتاب صوتی عشق و آگوستین قدیس رسالۀ دوره دکتری هانا آرنت است که زیر نظر مارتین هایدگر و کارل یاسپرس بازنگری شده است. نویسنده در این کتاب تحت‌تأثیر نگاه فلسفی استادانش، تفسیری اگزیستانسیال از دیدگاه آگوستین دربارۀ عشق به دست می‌دهد.

هانا ارنت دو مرحله از عشق را بررسی می‌کند. مرحله اول عشق تملک‌جویانه است و دومی عشق بدون خودخواهی است. او برای تحلیل این دو نوع عشق از دو تفکر آگوستینیِ عشق استفاده می‌کند کوپیدیتاس و کاریتاس. یکی از این دیدگاه‌ها گرفتار در بند دنیا و دیگری آزاد از هرآنچه رنگ تعلق دارد است.

پرسشی که آرنت در این کتاب به دنبال آن است که چگونه باید بی‌هیچ دلبستگی به انسان‌ها عشق ورزید، چگونه می‌توان اجتماعی از انسان‌ها را تشکیل داد؟ چگونه می‌توان دیگران را دوست داشت و از تعلق خاطر به آنها رها بود؟

شنیدن کتاب عشق و آگوستین قدیس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به آرا و نظرات هانا آرنت پیشنهاد می‌کنیم

درباره هانا آرنت

هانا آرنت ۱۹۷۵-۱۹۰۶ تئوریسین و فیلسوف سیاسی است که در آلمان در یک خانواده یهودی زاده شد. در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه ماربورگ شد و در این دانشگاه استاد محبوبش هایدگر بود که رابطه عاشقانه‌ای نیز با او داشت.

او در سال ۱۹۲۶دانشگاه ماربورگ را ترک کرد و به دانشگاه هایدلبرگ رفت تا رساله دکتری خود را با عنوان "مفهوم عشق از نظر آگوستین قدیس" زیر نظر کارل یاسپرس بگذراند. او پس از تحصیل به یکی از رهبران چپ آلمان بدل شد و به مخالفت با نازی‌ها پرداخت.

او در سال ۱۹۳۲ریاست دانشگاه فرایبورگ را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۳۳ با قدرت گرفتن هیتلر مدتی به زندان افتاد و با شروع جنگ جهانی دوم به اردوگاه مرگ و کوره‎‌های آدم سوزی اعزام شد که البته توانست از اسارت فرار کند و به همراه همسر خود هاینریش بلوشر به فرانسه برود.

هانا آرنت و همسرش با هجوم آلمان‌ها به فرانسه، به آمریکا مهاجرت کردند. او در سال ۱۹۵۱ تابعیت ایالات متحده را پذیرفت. اوایل مهاجرت برای وی بسیار سخت و همراه با فقر بود. در ۱۹۶۳ به استادی دانشگاه شیکاگو رسید و در ۱۹۶۷ به مدرسه تحقیقات اجتماعی نیویورک رفت و تا پایان عمرش در آنجا تدریس می‌کرد.

هانا آرنت در سال ۱۹۵۱ کتاب معروف خود ریشه‌های توتالیتاریسم را منتشر کرد که این کتاب او را به یکی از اصلی‌ترین نظریه پردازان زمان خود بدل کرد. همچنین از دیگر آثار معروف او می‌توان به حیات ذهن، انقلاب، وضع بشر، قدرت و قهر، و میان گذشته و آینده اشاره کرد.

هانا آرنت در چهارم دسامبر ۱۹۷۵ در نیویورک درگذشت و در کنار همسرش به خاک سپرده شد.

بخشی از کتاب عشق و آگوستین قدیس

(ب: ۰۳۳۱۴۳) عشق به‌صورت میلِ مشتاقانه (appetitus) فهمیده می‌شود، و میلی که در چارچوب سنت یونانی از ارسطو تا افلوطین به فهم درمی‌آید هم ریشهٔ کاریتاس است هم ریشهٔ کوپیدیتاس. آنها به‌واسطهٔ متعلقاتشان از هم متمایز می‌شوند، اما انواع مختلفی از عاطفه نیستند: «درست همان‌طور که عاشقانِ زندگی زمانمند آن را گرامی می‌دارند، ما نیز  باید زندگی ابدی را گرامی بداریم که فرد مسیحی به آن اظهار عشق می‌کند.» میل میان فاعل و متعلق واسطه می‌شود و فاصلهٔ میان آنها را با تبدیل فاعل به عاشق و متعلق به معشوق از میان می‌برد. زیرا عاشق هرگز  از آنچه به آن عشق می‌ورزد جدا نمی‌شود؛ او به آن تعلق دارد. «عشق چیست جز نوعی زندگی که دو چیز، یعنی عاشق و معشوق، را به‌هم می‌پیوندد یا درپی پیونددادن آن دو به یکدیگر ‌ است؟ و این حتی در عشق بیرونی و نفسانی هم برقرار است.» از این رو، در کوپیدیتاس یا در کاریتاس، دربارهٔ منزلگاهمان تصمیم می‌گیریم، اینکه آیا می‌خواهیم به این جهان تعلق داشته باشیم یا به جهان دیگر، اما قوّه‌ای که تصمیم می‌گیرد همواره همان است. از آنجاکه بشر  خودبسنده نیست و بنابراین همواره به چیزی بیرون از خودش میل دارد، مسئلهٔ کیستی او را تنها با متعلق میل او و نه، آن‌طور که رواقیون می‌اندیشیدند، با سرکوب انگیزهٔ خود میل می‌توان حل کرد: «هرکس چنان است که عشقش». به بیان دقیق، آن کس که اصلاً عشق نمی‌ورزد و میلی ندارد هیچ‌کس است.