دانلود و خرید کتاب صوتی ژان کریستف جلد سوم
معرفی کتاب صوتی ژان کریستف جلد سوم
کتاب صوتی «ژان کریستف جلد سوم» نوشتهٔ رومن رولان با ترجمهٔ علیاصغر خبرهزاده و گویندگی علی عمرانی در انتشارات ماه آوا منتشر شده است. شهرت این رمان از مرزهای فرانسه گذشته و به همهٔ زبانهای زندهٔ دنیا ترجمه شده است. در مقدمهٔ کتاب آمده است که رومن رولان در سال ۱۹۱۶ جایزه نوبل گرفته است اما بر اساس سایت رسمی نوبل او در ۱۹۱۵ جایزه را دریافت کرده است.
ژان کریستف رمانی موزیکال است که گامها و اصوات موسیقی را لابهلای سطورش پنهان کرده است. او یک نابغهٔ موسیقی و یک قهرمان واقعی است. رولان در این کتاب با زبان موسیقی سخن میگوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز میایستد تنها مینوازد و نتها و اصوات موسیقی را در قالب واژگان درمیآورد. موسیقیای که گاه آدمی را به شور و هیجان وامیدارد و گاه متأثر میسازد. ژان بیشتر به خالق خود (رومن رولان) مانند است تا به فردی دیگر. ژان کریستف یک رمان زندگینامهای روانشناسانه است.
درباره کتاب صوتی ژان کریستف جلد سوم
در بخش سوم خط داستان از ژان کریستف کمی فاصله گرفته و به آنتوانت، دوست ژان، میپردازد و شرح حالی از او و خانوادهاش به خواننده داده میشود که در نهایت به زیبایی به زندگی ژان متصل میشود. زندگی افراد به طرز ماهرانهای با هم گره میخورد و در این بخش شاهد ماجراهای عاشقانهٔ ژان کریستف هستیم. بیشترین تحول فکری را دوست صمیمی او یعنی الیویه، در کریستف ایجاد میکند و به همین خاطر زندگی آدمهای اطراف کریستف بهخصوص خانواده الیویه برجستهتر شده است.
کتاب صوتی ژان کریستف جلد سوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی به علاقهمندان به موسیقی و رمانهای فاخر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صوتی ژان کریستف جلد سوم
چون مردم بیشمار این شهر کوچک، سیاست، جایی بزرگ در اندیشهاش به دست میآورد. او جمهوریخواه سخت میانهرو و آزادیخواه سختسر، و میهنپرست بود و همانند پدرش، بیاندازه دشمن کلیسا. او، عضو شورای شهرداری بود؛ و مانند همکارانش از سر به سر گذاشتن با کشیش کلیسا، یا واعظ ایام پرهیز، که در میان بانوان شهر شوری فراوان برمیانگیخت، سرخوش میشد. نباید از یاد برد که دشمنی با کلیسا در این شهرهای کوچک فرانسه، کم و بیش، همواره گوشهای است از جنگ درونی خانوادهها، و شیوهای ریاکارانه از آن کشمکش پنهانی و خشونتبار، میان شوهران و زنان، که کمابیش در همه خانوادهها به چشم میخورد.
آنتوآن ژانن، همچنین داعیه ذوق ادبی در سر داشت. و چون شهرستانیهای روزگار خویش، از نویسندگان سنّتی لاتین بهره یافته بود و چند برگ و انبوهی مثلها، از لافونتن و بوآلو، ــ بوآلو و «هنر شاعری»، و به ویژه لوترن ــ و از سراینده «دوشیزه اورلئان»، و از شاعران خردهپای سده هیجدهم فرانسه از بر داشت و میکوشید تا به شیوه آنان شعر بسراید. او، در حلقه آشنایانش، تنها کسی نبود که چنین هوس دیوانهواری داشت. و این نکته بر آوازه او میافزود. مردم از او. شعرهای طنزآمیز، رباعیها، قطعهها، تلمیحها، هجوها و سرودها نقل میکردند که گاه بیاندازه زهرآگین بود و سراپا منسجم نه بیبهره از گونهای ذوق. راز و رمزهای شکمبارگی در آنها، از یاد نرفته بود: فرشته شعر سرزمین لوآر، به شیوه شیطان پرآوازه دانته، به خشنودی در شیپورش میدمد:
«... و او از تهیگاه خود شیپوری برآورده بود...»
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد