کتاب گورشاه (کتاب سوم، طلسم فرشته مرگ)
معرفی کتاب گورشاه (کتاب سوم، طلسم فرشته مرگ)
کتاب الکترونیکی طلسم فرشتهی مرگ نوشتهٔ سیامک گلشیری با ویرایش نیما سرلک در انتشارات افق به چاپ رسیده است. این کتاب جلد سوم از مجموعهای با عنوان گورشاه است که به دنیای نوجوانان پا میگذارد و با زبانی ساده و جذاب، خواننده را به دنبال خود میکشاند. علاوهبر نوجوانان، بزرگسالانی نیز که به داستانهای ماجراجویانه با پسزمینهای از اسرار ماوراءطبیعه علاقهمند هستند، میتوانند مخاطب طلسم فرشتهی مرگ باشند.
درباره کتاب طلسم فرشتهی مرگ
طلسم فرشتهی مرگ، با قلمی روان و داستانپردازی قوی، به زندگی نوجوانی میپردازد که با رازهای ماوراءطبیعه درگیر میشود. سیامک گلشیری، نویسندهٔ کتاب، دنیایی را خلق کرده که خواننده میتواند در آن غرق شود. داستان در مورد چالشها و موانعی است که شخصیت اصلی باید برای کشف حقیقت و مقابله با نیروهای ماوراءطبیعه، پشت سر بگذارد.
این اثر برای آن دسته از خوانندگانی مناسب است که به دنبال داستانهایی با مضامین دوستی، شجاعت و رشد شخصی هستند. خواندن طلسم فرشتهی مرگ علاوه بر تجربهای از لذت خواندن، درسهایی نیز دربارهٔ مواجهه با ترسها و اهمیت اعتماد به نفس و دوستان ارائه میدهد.
کتاب طلسم فرشتهی مرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به نوجوانان و سایر افرادی که علاقهمند به داستانهای ماجراجویانه با عناصر فانتزی و ماوراءطبیعه هستند، پیشنهاد میشود.
درباره سیامک گلشیری
سیامک گلشیری متولد مرداد ۱۳۴۷ در اصفهان است. او در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود. عموی او هوشنگ گلشیری از بزرگان ادبیات معاصر ایران است. او فعالیت ادبی خود را با مجلهها آغاز کرد. اولین داستان او که داستانی کوتاه بود، با نام «یک شب، دیروقت» در سال ۱۳۷۳ در مجلهٔ آدینه چاپ شد و در سال ۱۳۷۷ اولین مجموعه داستان خود را با نام «از عشق و مرگ» به چاپ رساند. سیامک گلشیری تاکنون بیش از ۴۰ اثر منتشر کرده است؛ بیش از ۲۰ رمان و چند مجموعه داستان. آثار گلشیری جوایز متعددی را برای او به ارمغان آورده است؛ مانند جایزهٔ کتاب سال مهر و لوح تقدیر جایزهٔ یلدا. «رمانهای پنجگانهٔ خونآشام» که در فهرست «کلاغ سفید» و لیست کتابخانهٔ بینالمللی مونیخ سال ۲۰۱۴ جای گرفته، اثر ماندگار او و پرفروشترین مجموعه رمان تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران است. او بیش از ۱۰ سال است که در دانشگاهها و مؤسسههای مختلف از جمله دانشکدهٔ هنرهای زیبا در دانشگاه تهران، داستاننویسی تدریس میکند.
بخشی از کتاب طلسم فرشتهی مرگ
«وقتی از اتاقخواب بیرون آمدم و راه افتادم سمت تلفن، احساس عجیبی پیدا کرده بودم. حال زمانی را داشتم که خونآشامها سراغم آمده بودند. یک چیزی در درونم میگفت بهمحض اینکه تلفن را جواب بدهم، دوباره زندگیام دستخوش تغییر بزرگی خواهد شد. بهخاطر همین بود که وقتی رسیدم کنار پیشخان، فقط زل زدم به گوشی تلفن و شمارهٔ تلفن همراهی که روی آن پیدا بود. صبر کردم، آنقدر که فکر میکردم بالاخره خاموش میشود. و خاموش شد. هنوز زل زده بودم به صفحه که باز صدای زنگ تلفن بلند شد. آنوقت بود که دستم را دراز کردم، نوک انگشتم را کشیدم روی دایرهٔ سبز و گوشی را گذاشتم روی گوشم. هنوز نگفته بودم الو که کسی از آنطرف خط اسمم را به زبان آورد. صدایش میلرزید و نفسنفس میزد، انگار مسیری طولانی را دویده باشد. خیلی سریع گفت اتفاقی برایش افتاده که حتماً باید مرا ببیند.
بیاختیار یاد اولین شبی افتادم که خونآشام با من تماس گرفته بود و خواسته بود بیایم اتوبان چمران، همانجا که نوشتههایش را در اختیارم گذاشته بود و خواسته بود چاپشان کنم. وقتی باز اصرار کرد، گفتم تازه آماده شدهام بخوابم و محال است این موقع از خانه بیرون بیایم. گفتم بگذارد یک وقت دیگر، تا اینکه گفت برای خواهرش اتفاقی افتاده و فقط من میتوانم کمکش کنم. احساس کردم سنوسال زیادی ندارد. گفتم: «چه اتفاقی؟» »
حجم
۱۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۱۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه