کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر
معرفی کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر
کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر اثری از مجید توسلی رکن آبادی و مختار نوری است. این کتاب مخاطبان را با اندیشههای سیاسی که در دو سر این طیف قرار دارند، آشنا میکند.
درباره کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر
مجید توسلی رکن آبادی و مختار نوری در کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر، در تلاشند تا مخاطبان خود که عموما علاقهمند به مسائل سیاسی هستند، با اندیشههای مهم و تاثیرگذار این دو طرز تفکر آشنا کنند و دری به سوی نظریههای جدید در دانش سیاسی بگشایند.
در این کتاب مناظرات و جدالهایی این دو طیف مذکور در چهار حوزه فرد/ اجتماع؛ حق/ خیر؛ بی طرفی دولت/ مداخله اخلاقی دولت؛ و جهانشمولی/ زمینهمندی بررسی میشوند.
کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام علاقهمندان به مباحثات سیاسی، مخاطبان کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر هستند.
بخشی از کتاب درآمدی بر مناظره لیبرالها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر
کتاب «بنیاد آزادیِ» هایک بسیار کمتر از «راه بردگی» اثری جدلی است، اما با همان علاقه روحانگیز نوشته شده است. این کتاب اصول اساسی آزادی را در فلسفه، قانون و سیاست مشخص میکند و نشان میدهد که اصول کلاسیک لیبرالی را چگونه میتوان در اوضاع و احوال خاص دولت رفاه بکار برد. کتاب سه بخش دارد: ارزش آزادی، آزادی و قانون، آزادی در دولت رفاه، و با یک نوشته معروف «من چرا محافظهکار نیستم» به پایان میرسد. این اثر را راهنمایی برای بازگشت به جهان گم شده لیبرالیسم سده نوزدهمی دانستند (گامبل، ۱۳۸۰: ۱۹۱). علاوه بر بنیاد آزادی و در امتداد آن، هایک «راه بردگی» را نوشت و در آن ضمن توجه به اصول لیبرالیسم کلاسیک، هرگونه دخالت دولت در اقتصاد را زمینه پیدایش توتالیتریسم و محو آزادی فردی دانست. هایک در «راه بردگی»، مفهوم راه میانه بین سرمایهداری و سوسیالیسم را رد کرد و مفهوم اقتصاد مختلط را غیرقابل دفاع خواند (کلارک، ۱۳۸۹: ۹۸). تنطیم بازار از سوی حکومت اولین پله به سوی راه بردگی به تعبیر به یادماندنی هایک است. بر اساس این استدلال، هر چه حکومت بیشتر قادر باشد عرصه اقتصادی را کنترل کند، بیشتر هم قادر و مشتاق خواهد بود که تمام جنبههای زندگی ما را کنترل کند (کیملیکا، ۱۵۷: ۱۳۹۶-۱۵۸). هایک از بازار دفاع کرد اما نه به دلیل اینکه به قدرت خرد انسان باور داشت بلکه بر عکس به این دلیل که او درباره ظرفیت ذهن انسان برای کسب معرفت بدبین بود. از نظر او انسان فاقد دانش کافی برای برنامهریزی یا هدایت کل اقتصاد است. عدم اعتماد هایک به خرد انسانی باعث شد تا او عملاً با تمامی فعالیتهای دولت بر پایه این استدلال مخالفت نماید که سیاستمداران و بوروکراتها نمیتوانند درباره آنچه که برای جامعه بهترین است، آگاهی داشته باشند. به باور هایک نه تنها فهم اقتصاد بسیار پیچیده و دشوار است، بلکه رفتار انسان هم غیرقابل پیشبینی است و بنابراین قابل بررسی علمی نیست (کلارک، ۱۳۸۹: ۹۹).
هایک از منظر معرفتشناسی، پوزیتیویسم و علمپرستی را محصول کاربرد خردگرایی معطوف به سازندگی دانست و مدعی شد با این که کاربرد این نوع از خردگرایی در حیطه تکنولوژی دستاوردهای فراوانی داشته است اما در حطیه جامعه لطمات بیشماری زده است (هایک، ۱۳۸۲: ۱۶۸). از این روی، او بر خلاف معتقدان به خردگرایی دکارتی بر این باور بود که چون ذهن نمیتواند پیشرفت خود را پیشبینی کند، لذا تمدن بشری نیز نمیتواند محصول طراحی و برنامهریزی و کاربرد عقل آدمی باشد و به همین جهت اخلاق، زبان و قانون به وسیله جریان تراکمی رشد متکامل میشوند و عقل آدمی تنها در این چهارچوب به بالندگی میرسد و میتواند با موفقیت عمل کند (فولادوند، ۱۳۷۷: ۱۲۶). در واقع هایک به پیروی از آدام اسمیت معتقد بود که سرمایهداری یا آنگونه که خود ترجیح میدهد آن را بنامد، «نظم گسترشیافته همکاری انسانی» نه از طرح یا نیت انسان بلکه به طور «خودانگیخته» حاصل میشود. بنابراین در چشماندازی که هایک ترسیم میکند، سوسیالیسم و اشکال کمتر افراطی «جمع باوری» چون دولت رفاه کینزیِ پس از جنگ دارای ریشههای قدیمی هستند و از لحاظ سیاسی و اقتصادی کوششهایی مصیبتبار برای بازگشت به همبستگی محدود جوامع دستهای به شمار میآیند.
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۲۸۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه