کتاب جنسیت و نقش پردازی های جنسی در قرآن
معرفی کتاب جنسیت و نقش پردازی های جنسی در قرآن
جنسیت و نقش پردازی های جنسی در قرآن کتابی نوشته زهرا محققیان است که در انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسیده است.
درباره کتاب جنسیت و نقش پردازی های جنسی در قرآن
زهرا محققیان در این پژوهش کوشیده است نشان دهد اگر جنسیت را مطابق دیدگاه یونگ بهمثابه مقولهای تحلیلی و روانی برای خوانش قرآن بهکار بندیم، به پرسشهایی برخواهیم خورد که به تفسیری متفاوت از قرآن منتهی خواهد شد. پرسشهایی از این دست: جنسیت و مناسبات جنسی چه نقشی در شکلگیری آیات قرآن داشته و چگونه این نقش را ایفا کردهاند؟ به دلیل گستردگی بحث، تنها به بنمایههای اساطیری (جنسی و جنسیتی) مرتبط با اجرام طبیعی (زمین، آسمان، خورشید، ماه و ستارگان) که بهمثابه اصلیترین مصادیق حاصل از فرافکنی کهنالگوهای روان آدمیان از قدیمیترین ایام تا عصر نزول قرآن ایفای نقش میکردند. چنانکه نویسنده نشان میدهد، قرآن در این لایه با ارائهٔ سوژههایی ارزشمند از جنس زن، وجود مستقل او را که به خاطر دیگری بودن از گفتمان اجتماعی طردشده، آشکار و هویدا ساخته است.
این کتاب بهدلیل ارتباط دوسویه آشکارش با جنسیت و امر جنسی بیش از هر چیز تباری زنانه دارد و با زبانی علمی میکوشد خوانشی زنانه از قرآن ارائه دهد.
بخشی از کتاب جنسیت و نقش پردازی های جنسی در قرآن
میخواهیم با مرور بر آیات قرآن انواع بنمایههای جنسیتی و جنسی از اجرام و پدیدههای طبیعی را در این متن شناسایی کنیم تا دریابیم قرآن چگونه و با چه هدفی اساطیر و نمادهای رایج در میان مخاطبانش را به خدمت میگیرد. مدعای نوشتار آن است که قرآن به وفور از این باورها استفاده کرده و انواع نمادپردازیهای مختلف را ذیل آنها بروز داده است. مواردی مانند زمینِ مادر، آسمانِ پدر، ماهِ مرد، خورشیدِ زن، ستاره بهمثابه فرزند، کوه بهمثابه قضیب، باران بهمثابه منی مهمترین بنمایههای جنسیتی و جنسی از اجرام و پدیدههای طبیعی در قرآناند که زوجهای اساطیری مانند جفت زمین و آسمان، جفت خورشید و ماه را در لابهلای آیات این متن شکل دادهاند. البته اینگونه نمادپردازیها در قرآن، چنانکه در ادامه خواهیم گفت، بهصورت مستقل عمل نمیکنند، بلکه در حیطهٔ تسلط و ارادهٔ اللّه باقی میمانند. بههمینجهت است که ظهور آنها چندان آشکار به نظر نمیرسد و مخاطب بهدشواری میتواند آنها را در ردیف عناصر کلیدیای قرار دهد که در ساختارهای اسطورهای و نظامهای نمادین موجود است. درحقیقت، قرآن به این اشارات اساطیری معانی جدید و هویت تازهای میبخشد که برای شناخت هویت جمعی و روان ناخودآگاه مخاطبان قرآن نیز تعیینکننده است.
اما رسالت اصلی این نوشتار، در بخش دوم آن نهفته است. در پی استخراج این بنمایههای اساطیری از دل قرآن، در گام دوم به تحلیل کهنالگویی آنها خواهیم پرداخت تا از عملکرد قرآن در روانِ جمعی مخاطبانش آگاه شویم. به بیان دقیقتر، در این مرحله میکوشیم جنسیت و امر جنسی را در این بنمایهها و نقشپردازیها مورد مداقه قرار دهیم و از کهنالگوهای یونگ بهمثابه ابزاری تحلیلی و روانی برای خوانش قرآن بهره بریم. اینکه قرآن خصائص کهنالگویی این اجرام و پدیدهها را طرد کرده اما جنسیت و مناسبات جنسی میان آنها را تأیید و حتی برای ابلاغ اهداف خویش بهکار بسته است نشان میدهد که گویی نظام معنایی متفاوتی در این لایه از قرآن در جریان است. نظامی که در آن جنس مؤنث (زن) غایب نیست و مناسبات جنسی هم در حاشیه و فرع قرار ندارند. به نظر میرسد که قرآن در این لایه، زن را بهمثابه هویتی مستقل و نیرویی کنشگر، خلاق و آفریننده معرفی کرده و وجود او را که بهخاطر دیگریبودن از نظام نمادین گفتمان اجتماعی طرد شده برجسته و هویدا ساخته است.
حجم
۵۵۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه
حجم
۵۵۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه