دانلود و خرید کتاب در باب اعتماد به نفس آلن دوباتن ترجمه بامداد صالحی
تصویر جلد کتاب در باب اعتماد به نفس

کتاب در باب اعتماد به نفس

معرفی کتاب در باب اعتماد به نفس

کتاب در باب اعتماد به نفس از مجموعه کتاب‌های انتشارات مدرسه زندگی نوشته آلن دو باتن است که با ترجمه بامداد صالحی منتشر شده است. این کتاب قرار است به ما کمک کند تا در مسیر اعتماد کردن به خود قرار بگیریم و موفقیت را به خانه‌هایمان دعوت کنیم.

موسسه مدرسه زندگی در نقاط مختلف دنیا فعالیت می‌کند و خدماتی در حوزه روان‌شناسی در قالب کلاس، فیلم‌سازی، همایش و .... می‌دهد. یکی از خدمات موسسه هم انتشار کتاب‌هایی در باب مهم‌ترین مسایل حیات فرهنگی و عاطفی معاصر است.

درباره کتاب در باب اعتماد به نفس

در زندگی گاهی شکست می‌خوریم و گاهی پیروز می‌شویم. در تمام این موقعیت‌ها نیز خصلت مهمی ایفای نقش می‌کند. اعتماد به نفس. 

در حقیقت بسیاری از شکست‌ها حاصل عدم اعتماد به خود است و بسیاری از پیروزی‌ها نیز در نتیجه اعتماد داشتن به خود به دست می‌آید. اعتماد به نفس چیزی است که باید بیاموزیم. در حقیقت این اعتماد یک مهارت است که کسب می‌کنیم و نه یک هدیه الهی که فقط و فقط به افرادی معدود اعطا شده باشد. شاید درباره اعتماد به نفس به ما اینطور گفته باشند: ویژگی غیرعادی و البته ذاتی که هرکسی مقداری از آن را با خود حمل می‌کند و تغيير نيز در آن راه ندارد. 

اما خبر خوب است که وقت آن رسيده تا تمام باورها و گزاره‌های اشتباه درباره اعتماد به نفس را دور بریزیم. می‌توانیم به اعتماد به نفس به چشم مجموعه‌ای از عقایدمان درباره دنیا و همچنین جایگاهی که در دنیا داریم، نگاه کنیم و آن را به صورتی نظام‌مند در مطالعه فرابگیریم.

آلن دو باتن در کتاب در باب اعتماد به نفس نیز دقیقا همین کار را می‌کند. مجموعه مثال‌ها و داستان‌هایی که با زبان ساده و روان ما را با این مفهوم آشنا می‌کنند و در عین حال اینکار را بدون پندو اندرز دادن برایمان انجام می‌دهند.

کتاب در باب اعتماد به نفس را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

در باب اعتماد به نفس برای تمام کسانی است که دوست دارند این مهارت را بیاموزند و به این ترتیب زندگی خود را به مجموعه‌ای از موفقیت‌ها و رخدادهای خوب بدل کنند.

درباره آلن دو باتن

آلن دو باتن، نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ به دنیا آمد. 

در سال ۲۰۰۸ او یکی از اعضای هیئت مؤسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی بود. آلن دوباتن دوره دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه کاره رها کرد.

بسیاری از آثار آلن دوباتن به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند. تسلی بخشی‌های فلسفه، جستارهایی در باب عشق، سیر عشق، هنر سیر و سفر، در باب اعتماد به نفس و پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند، از آن جمله‌اند.

بخشی از کتاب در باب اعتماد به نفس

یکی از بزرگ‌ترین علل ناامیدی این است که تصوّر می‌کنیم کارها باید آسان‌تر از آن باشند که عملاً هستند. فقط به خاطر دشواری کارها نیست که تسلیم می‌شویم، بلکه به خاطر این است که انتظار نداشتیم این قدر دشوار باشند. این تکاپو را نشانه‌ای تحقیرآمیز از این حقیقت می‌دانیم که مهارت لازم برای تحقق آرزوهایمان را نداریم. مغلوب و محجوب بار می‌آییم و نهایتاً تسلیم می‌شویم، زیرا چنین تقلّای شدیدی کم‌نظیر و ناممکن به نظر می‌رسد.

بنابراین، حفظ اعتمادبه‌نفس تا حدّ زیادی به این بستگی دارد که ذهنمان در هر موقعیتی بتواند ارزیابی صحیحی از دشواری‌های پیش رو داشته باشد. متأسفانه، به دلایل متعدد، تصوّرات رایج عمیقاً گمراه‌کننده است. گوش ما پر است از حکایت‌هایی که دست به دست هم می‌دهند تا موفقیت را آسان‌تر از آنچه هست جلوه دهند، و بنابراین ناخواسته اعتمادبه‌نفس ما را در رویارویی با مصائب از بین می‌برند.

برخی از توضیحاتِ مربوط به مزیّتِ تصوّراتِ مثبتْ سودمند و بی‌خطرند. اگر به یک کودک بگوییم در آینده چه چیزهایی در انتظارش است ـ تنهایی، روابط طاقت‌فرسا، یا مشاغلی مغایر با روحیاتش ـ ممکن است کم بیاورد و تسلیم شود. پس ترجیح می‌دهیم برایش داستان‌های سرگرم‌کننده بخوانیم.

در مواقع دیگر، دلایل حرف نزدن از دشواری‌ها کمی خودخواهانه‌تر است: داریم سعی می‌کنیم مردم را تحت‌تأثیر قرار دهیم. یک هنرمندِ موفق یا کارآفرین ماهر تلاش می‌کند زحمات خود را پنهان کند و کارش را ساده، طبیعی، و بدیهی نشان دهد. هوراس، شاعر رومی، به شوخی گفته:

«هنر یعنی مخفی کردن هنر».

یک هنرپیشه استندآپ کمدی به کسی نمی‌گوید چند ساعت زحمت کشیده تا جزئیات اجرایش را حفظ کند. او نگرانی‌های کاری خود را به ما نمی‌گوید؛ این‌که بهتر است جمله آخر را در حالت نشسته بیان کند تا حالت سکونی بهت‌آور را به بیننده القا کند، یا در حالت ایستاده تا تلویحاً انرژی فروخورده‌ای را که در حال آزاد شدن است نشان دهد؛ یا بهتر است در پایان لطیفه خود، کلمه ”فسقلی“ را به کار ببرد یا فقط بگوید ”خیلی خیلی کوچک“. حاضرجوابی و بداهه‌گویی یک بازیگر نتیجه سال‌ها تمرین و تکرار است.

یک هنرپیشه استندآپ کمدی به کسی نمی‌گوید چند ساعت زحمت کشیده تا جزئیات اجرایش را حفظ کند.

ما مشتری خبرهای خوب هستیم، انگار پول می‌دهیم تا از اخبارِ مربوط به تلاش و تکاپو بی‌خبر بمانیم. دوست نداریم پیش‌نویس‌های اولیهٔ یک نویسنده را بخوانیم؛ نمی‌خواهیم دربارهٔ مشکلات یک شرکت برای ساخت هتل یا گلایه‌های یک مهندس درباره سیستمِ هیدرولیک چیزی بشنویم. دوست داریم سطح صیقلی یک ابزار را تحسین کنیم، بدون آن‌که به مدارهایی که زیرش چپانده شده فکر کنیم.

اما زمانی می‌رسد که از مصرف‌کننده به تولیدکننده تبدیل می‌شویم، موقعی که دیگر باید این بی‌خبری را به بهای هنگفتی بخریم؛ به بهای اعتمادبه‌نفس و عزّت‌نفس. شکست‌های اولیه‌مان را دالّ بر بی‌کفایتیِ محض می‌دانیم، نه مراحلی اجتناب‌ناپذیر در مسیر پیشرفت. بدون وجودِ یک نقشه دقیق برای رشد و پیشرفت، نمی‌توانیم با توجّه به ناکامی‌ها جایگاه درست خودمان را پیدا کنیم. اگر به‌کرّات پیش‌نویس آثارِ نویسندگان مورد ستایشمان را دیده بودیم، می‌توانستیم هول و هراسِ تلاش‌های اولیه خودمان را نادیده بگیریم.

معرفی نویسنده
عکس آلن دوباتن
آلن دوباتن

آلن دو باتن فیلسوف، نویسنده و مجری تلویزیونی در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ میلادی در زوریخ به دنیا آمد. او نویسنده‌ی کتاب های مشهوری مانند آرامش و خودشناسی است. او فرزند ژاکلین و ژیلبر دو باتن بود. ژیلبر در اسکندریه در مصر زاده شده بود و پس از این‌که به خاطر به قدرت رسیدن جمال عبد‌الناصر مجبور به خروج از مصر شد، برای کار و زندگی به سوئیس مهاجرت کرد و هم‌بنیان‌گذار موسسه‌ی مالی-اعتباری جی‌ای‌ام شد (ثروت خانواده‌ی او در سال ۱۹۹۹ م. حدود ۲۳۴ میلیون یورو تخمین زده شد). مادر آلن متولد سوئیس و از اهالی اشکنازی و پدرش از خانواده‌ی یهودیان سفاردی‌ از شهر باتن در کاستیا و لئون بود.

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۰۹/۱۴

کتاب در باب اعتماد به نفس ، همان طور که از نامش پیداست، درباره اعتماد به نفس نوشته شده است؛ اینکه یک فرد چطور اعتماد به نفس خودش را تقویت کند و از آن مهم‌تر، اصلا چرا چنین کاری بکند.

- بیشتر
نوشین صدر
۱۴۰۰/۰۵/۳۰

رویارویی واقعی بر مفهوم اعتماد به نفس، بخش خودویرانگری واقعا برام جالب بود حتما بخونید تا به این موضوع پی ببرید که دلیل خیلی از شکست ها و از دست دادن فرصت هامون چی بوده، کاملا مشتاق شدم تا مدرسه ی

- بیشتر
کاربر ۱۲۲۰۸۲۴
۱۴۰۳/۰۱/۲۷

بسیار کتاب خوب و کاربردی بود خوش خوان بود و نکات ارزنده فراوانی داشت در ابتدای کتاب این گونه میگوید یک نوع ضعف اعتماد به نفس وجود دارد که هنگامی پدید می آید که بیش از حد به شأن و

- بیشتر
راحله
۱۴۰۱/۰۵/۲۹

عالی بود

°moonbook°
۱۴۰۰/۱۰/۱۵

این کتاب بیشتر به آسیب شناسی اعتماد به نفس نداشتن پرداخته و بعضی راهکارهای نه چندان کاملی هم داده اما که نویسنده، اعتماد به نفس و تکبر را باهم اشتباه گرفته و درک درستی از مفاهیم اعتماد به نفس و تکبر

- بیشتر
افراد فاقد اعتمادبه‌نفس تصوّر می‌کنند که تقریباً هر کس که با آن‌ها روبه‌رو می‌شود عاقل، متین، باتدبیر، و خویشتن‌دار است
Ali
مشکل فقط اینجاست که نمی‌توانیم تصوّر کنیم بقیه هم درست به اندازهٔ ما شکننده و ضعیف‌اند.
kelara
اعتمادبه‌نفس این نیست که باور داشته باشیم با موانع روبه‌رو نخواهیم شد؛ اعتمادبه‌نفس این است که بدانیم دشواری‌ها جزء لاینفک تمام کارهای ارزشمند است. لازم است
نوشین صدر
بلوغ یعنی نادیده گرفتن شخصیّت افسانه‌ای یک فرد، و درک کامل خصوصیات انسانی او.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
علاوه بر این، وقتی با برخی شرارت‌ها و بی‌ثباتی‌های دیگران مواجه می‌شویم، باید بتوانیم تصوّر کنیم ماجرا آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست؛ شاید آن که روبه‌روی ماست رقیبی بدخواه نباشد، بلکه یک خودویرانگرِ زخم‌خورده‌یِ قابل‌ترحم باشد که بیشتر مستحق کمی صبر است و بایستی با ملایمت و خوش‌خویی او را از آزار بیشتر خودش باز داشت. باید با این موضوع کنار بیاییم و به دیگران کمک کنیم ببینند گاهی نزدیک شدن به خواسته‌های واقعی‌مان چقدر سخت و طاقت‌فرساست. علی‌رغم هراس‌هایمان، می‌توانیم بر ناامیدی‌ها غلبه کنیم.
pinkviolet
ما باطن خودمان را می‌بینیم و ظاهر دیگران را. ما از همهٔ نگرانی‌ها و تردیدهای درونی‌مان مطلع‌ایم، ولی هر آنچه از دیگران می‌دانیم چیزی‌ست که گاه در قبال ما انجام می‌دهند یا به ما می‌گویند؛
STN
فایدهٔ کمتر فکر کردن به دیگران این است که نگرش ملایم‌تری نسبت به رذالت خاص معدودی از افراد خواهیم داشت.
Ali
افراد فاقد اعتمادبه‌نفس تصوّر می‌کنند که تقریباً هر کس که با آن‌ها روبه‌رو می‌شود عاقل، متین، باتدبیر، و خویشتن‌دار است
Ali
مغلوب و محجوب بار می‌آییم و نهایتاً تسلیم می‌شویم، زیرا چنین تقلّای شدیدی کم‌نظیر و ناممکن به نظر می‌رسد.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
اگر چیزی اتفاق نیفتاده، یا بدین علّت است که نشدنی بوده، یا نباید می‌شده. نتیجهٔ این تفکر این است که آدم جرئت نمی‌کند به احتمالات و گزینه‌های دیگر فکر کند. دلیلی ندارد آدم کسب‌وکار جدیدی را شروع کند (بازار حتماً تا الان پر شده است)، لازم نیست رویکرد جدیدی نسبت به هنر داشته باشیم (همه‌چیز قبلاً با یک الگوی ثابت تعیین شده)، یا اصلاً چرا باید به یک ایدهٔ جدید فکر کنیم (یا این ایده قبلاً به ذهن کس دیگری رسیده، یا ایدهٔ احمقانه‌ای است).
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
در خیلی از موارد، ما تسلیم قضاوت سیستم می‌شویم، سیستمی که در برابر قدرت و شکست‌ناپذیری آن، امیدهای ما ضعیف و بی‌فایده به نظر می‌رسد. ریشهٔ عدم اعتمادبه‌نفس ما اطمینان رقّت‌بار ولی بسیار خطرناک به سیستم است
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
این تجربهٔ کودکی با یک ویژگی اساسی ذات انسان عجین می‌شود؛ ما باطن خودمان را می‌بینیم و ظاهر دیگران
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
علّت اصلی سندروم فریبکاری این است که تصوّر عمدتاً غلطی از ماهیّت واقعی افراد برتر جامعه داریم. ما احساس فریبکاری می‌کنیم، نه بدین علّت که تنها خودمان عیب و ایراد داریم، بلکه بدین علّت که نمی‌توانیم تصوّر کنیم نخبگان هم زیر آن ظاهرِ کم‌وبیش آراستهٔ خود ممکن است سر تا پا عیب باشند.
کاربر ۴۵۰۶۰۹۷
و اگر نگذاریم دیگران نظرات خودشان دربارهٔ ما را به ما القا کنند، می‌توانیم از این طوفان‌ها جان سالم به در ببریم. باید در ذهنمان قاطعانه بین دشمن و منتقد فرق بگذاریم، هدفمان این باشد که نقائصِ واقعی‌مان را رفع کنیم، و از این گذشته، بادهای غرّان و آزرده را نادیده بگیریم؛ به عبارت دیگر، کسی را که می‌خواهد به خاطر فشارهای نامربوط به ما تنبیهمان کند عفو کنیم.
M. K.
برای ما تازگی نخواهد داشت. آن‌ها فقط بر مطلبی که خودمان مدت‌ها پیش با طیب‌خاطر پذیرفته بودیم صحّه می‌گذارند: که ما هم مثل آن‌ها و هر انسان دیگری ابلهیم. دیگر دل به دریا زدن و شکست خوردن چندان دردآور نیست. دیگر ترس از تحقیر شدن ما را در پستوی ذهنمان مخفی نمی‌کند. آزادانه دست به کارهای جدید می‌زنیم و می‌پذیریم که روال عادی زندگی بر شکست خوردن است. و هر از چند گاه، با وجود بسیاری از واکنش‌های منفی که از ابتدا انتظارش را داشتیم، به نتیجهٔ دلخواه هم می‌رسیم:
Mahtab Sep
برای به دست آوردن اعتمادبه‌نفس بالا، باید هر روز صبح از ته دل به خودمان بگوییم که ما موجودی ابله، کم‌هوش، پخمه، و سبک‌مغز هستیم، پس انجام چند کار نابخردانهٔ دیگر زیاد مهم نیست.
Mahtab Sep
اصلاً نباید لازم باشد کسی بیدارمان کند. در یک فرهنگ ایده‌آل واقعیت مرگ و فانی بودن انسان بایستی از سنین پایین با اسلوب خاصی در ذهن فرد جای بگیرد. می‌توان هر ماه روز خاصی را تعیین کرد تا همه در مراسم خاکسپاری غریبه‌ها شرکت کنند. می‌توان بعد از اخبارْ گزارش زنده‌ای از آسایشگاه بیماران مشرف به موت نشان داد.
M. K.
وقتی پای بچه‌های خودشان وسط باشد، این والدینِ روحیه‌خراب‌کن روش قضاوت مشابهی را در پیش می‌گیرند: این‌که چقدر عشق بورزند و چه چیزهایی را دوست داشته باشند تا حدّ زیادی از بیرون تعیین می‌شود. اگر بقیهٔ مردم احساس کنند که این بچه موجودی دوست‌داشتنی است، احتمالاً والدینش قبول می‌کنند (و اگر چنین نشود، پس حتماً زیاد دوست‌داشتنی نیست). اگر بعداً همین بچه جایزهٔ ریاضی بگیرد، نشانهٔ توانایی او در جبر و ریاضیات نیست، بلکه کلاً نشانهٔ این است که یک آدم دوست‌داشتنی است. برعکس، اگر در گزارش مدرسه آن کودک یک فرد خیالباف و حواس‌پرت توصیف شود که احتمالاً رفوزه خواهد شد، ممکن است معنایش این باشد که اصلاً این بچه لیاقت زنده ماندن ندارد. دوست‌داشتنی بودن بچه از نظر پدر و مادرش متناسب با احترام، علاقه، و تأیید بقیهٔ مردم کم و زیاد می‌شود.
kelara
وقتی بپذیریم دیگران نسخه‌های دیگری از یک موجود پیچیده و ناقص مثل خودمان هستند، نهایتاً دیدِ غیرعادی ولی صحیحی به آن‌ها پیدا می‌کنیم. شاید به این ترتیب از توهّم بیرون بیاییم
kelara
ما باطن خودمان را می‌بینیم و ظاهر دیگران را. ما از همهٔ نگرانی‌ها و تردیدهای درونی‌مان مطلع‌ایم، ولی هر آنچه از دیگران می‌دانیم چیزی‌ست که گاه در قبال ما انجام می‌دهند یا به ما می‌گویند؛ این یک منبع اطلاعاتی بسیار محدودتر و اصلاح‌شده‌تر است. غالباً به‌ناچار چنین نتیجه‌گیری می‌کنیم که حتماً طبیعتِ انسانی ما بسیار غیرعادی‌تر و چندش‌آورتر از دیگران است.
kelara

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۱۰۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۹,۵۰۰
تومان