دانلود و خرید کتاب همنام گل های بهاری حسین سیدی
تصویر جلد کتاب همنام گل های بهاری

کتاب همنام گل های بهاری

معرفی کتاب همنام گل های بهاری

کتاب همنام گل های بهاری نوشته حسین سیدی است. کتاب همنام گل های بهاری را انتشارات معارف منتشر کرده است این کتاب نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی (ص) است.

درباره کتاب همنام گل های بهاری

نویسنده نه ماه حدود ۵۰۰ کتاب مطالعه کرده است تا این کتاب ارزشمند را بنویسد. کتاب همنام گل های بهاری روایتی مستند و جذاب است که شما را با زندگی خاتم پیامبران آشنا می‌کند. کتاب هم نثر جذابی دارد و هم در محتوا بسیار دقیق است. این کتاب برای علاقه‌مندان به زندگی پیامبر (ص) بسیار جذاب است. با این کتاب می‌توانید اطلاعات مفید و دقیقی درباره پیامبر اسلام (ص) به دست بیاورید. 

خواندن کتاب همنام گل های بهاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زندگی پیامبر (ص) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب همنام گل های بهاری

بردباری (حلم)

بزرگ‌ترین شاگردش امام علی( ع) او را «بردبارترینِ مردمان» معرفی می‌کند؛ زیرا محمد پیشواست و بردباری برای رهبر، امری ضروری است؛ آن هم رهبری که رنج جهل میلیاردها انسان عصر خود و سده‌های بعد را بر دوش خویش تاب می آورد. آن حضرت بردبارترین مردمان بود.

اَنَس می‌گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد؛ نه مرا از خود رانْد و نه به رویم اخم کرد. گاه در کاری که دستور فرموده بود سستی می‌کردم، سرزنشم نمی‌کرد و اگر کسی از خاندانش نکوهشم می‌کرد، می‌فرمود: رهایش کنید. اگر می‌توانست انجام می‌داد.

می‌فرمود: آدمی با بردباری به مقام انسان روزه‌داری می‌رسد که شب‌ها را به عبادت می‌گذراند.

عبداللّه، پسر مسعود، می‌گوید: پیامبر سفارش فرموده بود: کسی از شما نزد من از یارانم بدگویی نکند؛ دوست دارم با دلی بی‌دغدغه از نزد شما بروم. روزی مالی نزدش آوردند. آن را تقسیم کرد. شنیدم دو نفر با هم صحبت می‌کنند. یکی از آنان به دیگری می‌گوید: قسم به خداوند، نیت محمد از این تقسیم، خدا و روز رستاخیز نبود!

نزد پیامبر رفتم و گفتم: شما فرمودی کسی از یارانم بدگویی به من نرسانَد، (اما) من شنیدم فلانی و فلانی چنین حرفی زدند.

رخساره‌اش سرخ شد و فرمود: رهایش کن. حضرت موسی بیش از این‌ها آزار دید، اما تاب آورْد! 

بزرگواری

بزرگوارترین فرد قبیلهٔ خود بود.

امام علی؟ ع؟ در نهج‌البلاغه می‌فرماید: پس به پیامبر پاکیزه ... اقتدا کن که ... مایهٔ فخر و بزرگی است، برای کسی که خواهان بزرگواری است.

هرگز به خاطر خودش از کسی انتقام نگرفت.

با نوشیدنی افطار می‌کرد و غذای سحرش هم نوشیدنی بود. 

انس می‌گوید: پیامبر گاهی شربتی می‌خورْد که هم افطارش محسوب می‌شد و هم سحرش. چه بسا آن نوشیدنی شیر بود و یا شربتی که در آن نان خیسانده می‌شد. شبی آن را برای رسول خدا مهیا کردم. پیامبر دیر کرد. گمان کردم منزل یکی از دوستانش دعوت است. آن را خوردم. پس از ساعتی پیامبر آمد. از بعضی همراهانش پرسیدم جایی افطار کرده یا دعوت بوده است. گفتند: نه افطار کرده و نه جایی دعوت بوده است. آن شب را به گونه‌ای گذراندم که فقط خدا می‌داند؛ از این اندوه که پیامبر آن شربت را بخواهد. اما او آن شب را گرسنه خوابید و گرسنه (روز بعد) روزه گرفت. تا این لحظه نیز دربارهٔ آن سخنی نگفته و چیزی نپرسیده است.

پارسایی

پیامبر، از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش میرانْد.

دوست می‌داشت که زینت‌های دنیا از چشم او دور نگهداشته شوند، تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد؛ یا اقامت در دنیا را آرزو نکند.

سلماز
۱۴۰۱/۰۹/۰۶

حاج آقا مسجدمون معرفی کرده میخوام بخونم

مانا
۱۴۰۰/۰۸/۰۴

چه جالب بود.

میرزا ابراهیم
۱۴۰۲/۰۴/۱۴

به به چه کتابی. لذت بردم از اخلاق و رفتار رسول الله ع

کسی که زنی بگیرد و در اندیشه‌اش قصد پرداخت مهریه نداشته باشد، هنگام مرگ به سانِ زناکاران می‌میرد.(۲۱۶)
Elham
کسی که به زنی زیان رسانَد تا بدان جا که زن گوید: «مهرم حلال، جانم آزاد»، پروردگار برای آن مرد به مجازاتی کمتر از آتش دوزخ راضی نخواهد شد.(۲۱۷)
Elham
مسافرت کنید که اگر ثروتی فرا چنگ نیاورید، اندیشه (و تجربه) می‌اندوزید
زهرا جاویدی
امام علی؟ ع؟ می‌فرماید: پیامبر فرمود: «کسی که سفر می‌رود و با خود چوبی از درخت بادام تلخ دارد و آیات بیست و دوم تا پایان بیست و هشتم سورهٔ «قصص» را بخواند، پروردگار او را از خطر هر درنده و دزد متجاوز و هر حیوان سَم‌دار حفظ می‌کند تا به خانه و خانواده‌اش (سالم) برگردد.(۲۶۱)
زهرا جاویدی
سه روز در ماه روزه می‌گرفت: اولین و آخرین پنج‌شنبهٔ هر ماه و چهارشنبهٔ نیمهٔ هر ماه. تمامی ماه شعبان را روزه می‌گرفت.(۱۹) چون رمضان فرا می‌رسید، رنگ چهره‌اش دگرگون می‌گشت (۲۰) و نماز و نیایش بیشتر او می‌شد.(۲۱) دههٔ آخر رمضان، بستر خود را جمع می‌کرد (۲۲) (تا بیشتر به عبادت بپردازد). در شب بیست و سوم رمضان، افراد خانواده را (برای شب زنده‌داری) بیدار می‌کرد و (با مهربانی) بر چهرهٔ خفتگان آب می‌پاشید.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اگر جایی از بدنش از زیرِ لباس نمودار می‌شد، از سپیدی می‌درخشید.
کاربر ۷۲۱۵۸۳۷
ما را از شبِ جهل به سپیدهٔ دانایی مهمان کن
زهرا جاویدی
همواره می‌فرمود: ای مردم! مرا برتر از مرتبه‌ام ندانید؛ پروردگار پیش از آن که مرا پیامبر قرار دهد، بنده ساخته است
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
(چه بسا به خاطر شب‌زنده‌داری) در سفیدی چشمانش اندکی سرخی دیده می‌شد
کاربر ۷۲۱۵۸۳۷
چون راه می‌رفت، به این طرف و آن طرف نگاه نمی‌کرد
میرزا ابراهیم
هر چقدر می‌توانید پاکیزه باشید؛ زیرا یزدان، اسلام را بر پاکیزگی بنیان نهاد و جز انسان‌های پاکیزه، کسی به بهشت نمی‌رود
میرزا ابراهیم
دهان‌های شما، راهی از راه‌های (گفت‌وگو با) پروردگار است؛ پس محبوب‌ترین دهان نزد آفریدگار، خوشبوترین دهان است؛ پس تا می‌توانید دهان‌هایتان را خوشبو کنید. (۹۴
میرزا ابراهیم
انس گفته است: آفریدگار هر پیامبری فرستاد گل‌چهره بود و... پیامبر شما (حضرت محمد(ص)) خوش‌چهره‌ترین آنان بود.
زهرا جاویدی
سخاوتمند نادان، نزد خداوند از دانشمند تنگ‌چشم محبوب‌تر است!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
زنی از قبیلهٔ مخزوم دزدی کرد. قریشیان به خاطر موقعیت بلند اجتماعی آن زن بیمناک شدند و می‌خواستند پیامبر از مجازات او چشم بپوشد. جز اسامه پسر زید، محبوب پیامبر، کسی جرئت نداشت این خواهش بی‌جا را با پیامبر بگوید. اسامه خواسته قریشیان دربارهٔ عفو آن زن را مطرح کرد. حضرت فرمود: آیا در حدی از حدود خداوند پادرمیانی می‌کنی؟ سپس برخاست و خطبه‌ای خواند. در آن سخنرانی فرمود: آنانی که پیش از شما نابود شدند، مردمانی بودند که مهترشان دست به سرقت می‌زد، رهایش می‌کردند؛ و اگر فرودستشان سارق بود، حد را در حقش اجرا می‌کردند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
روشش آن بود که چارپایان، اسلحه و چیزهایش را نامگذاری می‌کرد. نام پرچمش «عقاب» (۴۹۱) بود. شمشیر جنگی‌اش «ذوالفقار» نامیده می‌شد و شمشیرهای دیگرش «مَخْذَم»، «رسوب» و «قضیب» نام داشتند. غلاف شمشیرش به نقره آراسته بود. کمانش را «کتوم»، تیردانش را «کافور»، شتر ماده‌اش را «قَصواء» می‌نامید که به آن «عضباء» هم می‌گفتند. استرش «دُلدُل»، الاغش «یَعفور» و گوسفند شیردهش «عینه» نام داشت. اسبش را «مُرتَجَز»، گوسفند دیگرش را «برکه»، تازیانه‌اش را «ممشوق»، پرچم‌های دیگرش را «غبرا» و «حمد» و زرهش را «ذات‌الفضول» می‌نامید (این زره از سه دایرهٔ نقره تشکیل شده بود؛ یکی در جلو و دو تا در عقب).
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چهار چیز از آداب پیامبران است: خوش‌بویی ... و (دوست داشتن) زنان
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
برخی مراد این سخن ایشان را که فرمود: «اختلاف امت من رحمت است»، اختلاف حرفه‌ها و مشاغل دانسته‌اند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
می‌فرمود: همانا نفْس هرگاه غذایش را به دست می‌آورد، آرامش می‌یابد. (۴۲۵) از همین روی، خود پس‌انداز یک سال خویش و همسرانش را ذخیره می‌کرد و پس‌انداز یک ساله را مستحب اعلام کرد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
بر دستهٔ شمشیرش نوشته شده بود: «از کسی که بر تو ستم ورزید، بگذر.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان