بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همنام گل های بهاری | طاقچه
تصویر جلد کتاب همنام گل های بهاری

بریده‌هایی از کتاب همنام گل های بهاری

نویسنده:حسین سیدی
انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۷از ۱۱ رأی
۴٫۷
(۱۱)
کسی که زنی بگیرد و در اندیشه‌اش قصد پرداخت مهریه نداشته باشد، هنگام مرگ به سانِ زناکاران می‌میرد.(۲۱۶)
Elham
امام علی؟ ع؟ می‌فرماید: پیامبر فرمود: «کسی که سفر می‌رود و با خود چوبی از درخت بادام تلخ دارد و آیات بیست و دوم تا پایان بیست و هشتم سورهٔ «قصص» را بخواند، پروردگار او را از خطر هر درنده و دزد متجاوز و هر حیوان سَم‌دار حفظ می‌کند تا به خانه و خانواده‌اش (سالم) برگردد.(۲۶۱)
زهرا جاویدی
مسافرت کنید که اگر ثروتی فرا چنگ نیاورید، اندیشه (و تجربه) می‌اندوزید
زهرا جاویدی
کسی که به زنی زیان رسانَد تا بدان جا که زن گوید: «مهرم حلال، جانم آزاد»، پروردگار برای آن مرد به مجازاتی کمتر از آتش دوزخ راضی نخواهد شد.(۲۱۷)
Elham
ما را از شبِ جهل به سپیدهٔ دانایی مهمان کن
زهرا جاویدی
اگر جایی از بدنش از زیرِ لباس نمودار می‌شد، از سپیدی می‌درخشید.
کاربر ۷۲۱۵۸۳۷
سه روز در ماه روزه می‌گرفت: اولین و آخرین پنج‌شنبهٔ هر ماه و چهارشنبهٔ نیمهٔ هر ماه. تمامی ماه شعبان را روزه می‌گرفت.(۱۹) چون رمضان فرا می‌رسید، رنگ چهره‌اش دگرگون می‌گشت (۲۰) و نماز و نیایش بیشتر او می‌شد.(۲۱) دههٔ آخر رمضان، بستر خود را جمع می‌کرد (۲۲) (تا بیشتر به عبادت بپردازد). در شب بیست و سوم رمضان، افراد خانواده را (برای شب زنده‌داری) بیدار می‌کرد و (با مهربانی) بر چهرهٔ خفتگان آب می‌پاشید.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
انس گفته است: آفریدگار هر پیامبری فرستاد گل‌چهره بود و... پیامبر شما (حضرت محمد(ص)) خوش‌چهره‌ترین آنان بود.
زهرا جاویدی
دهان‌های شما، راهی از راه‌های (گفت‌وگو با) پروردگار است؛ پس محبوب‌ترین دهان نزد آفریدگار، خوشبوترین دهان است؛ پس تا می‌توانید دهان‌هایتان را خوشبو کنید. (۹۴
میرزا ابراهیم
هر چقدر می‌توانید پاکیزه باشید؛ زیرا یزدان، اسلام را بر پاکیزگی بنیان نهاد و جز انسان‌های پاکیزه، کسی به بهشت نمی‌رود
میرزا ابراهیم
چون راه می‌رفت، به این طرف و آن طرف نگاه نمی‌کرد
میرزا ابراهیم
(چه بسا به خاطر شب‌زنده‌داری) در سفیدی چشمانش اندکی سرخی دیده می‌شد
کاربر ۷۲۱۵۸۳۷
همواره می‌فرمود: ای مردم! مرا برتر از مرتبه‌ام ندانید؛ پروردگار پیش از آن که مرا پیامبر قرار دهد، بنده ساخته است
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اگر به هر دلیلی نمی‌خواست غذایی را بخورد، از آن عیب‌جویی نمی‌کرد.
میرزا ابراهیم
در سفرها، هرگاه در محلی فرود می‌آمد، تا دو رکعت نماز در آن جا نمی‌خوانْد، کوچ نمی‌کرد.
میرزا ابراهیم
در سفر، ظرف آب‌خوری (ویژهٔ خود را) همراه می‌برد.
میرزا ابراهیم
اَنَس می‌گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد؛ نه مرا از خود رانْد و نه به رویم اخم کرد. گاه در کاری که دستور فرموده بود سستی می‌کردم، سرزنشم نمی‌کرد و اگر کسی از خاندانش نکوهشم می‌کرد، می‌فرمود: رهایش کنید. اگر می‌توانست انجام می‌داد.
میرزا ابراهیم
می‌فرمود: (شب معراج) وارد بهشت شدم، صاحب سگی را دیدم که حیوان را سیراب کرده بود.(۳۲) زن بدکاره‌ای را بخشیدند؛ زیرا از کنار سگی گذشت که کنار چاه آب (کم‌عمقی) از تشنگی له‌له می‌زد. سگ، در آستانهٔ مردن بود. زن کفش را درآورد و آن را به روسری‌اش بست و با آن آب از چاه برآورْد (و به سگ داد) و به خاطر همین بخشیده شد.(۳۳) هرگز عضوهای جانداری را نبُرید؛ گرچه آن حیوان، سگی درنده باشد.(۳۴)
میرزا ابراهیم
انس گفته است: آفریدگار هر پیامبری فرستاد گل‌چهره بود و... پیامبر شما (حضرت محمد(ص)) خوش‌چهره‌ترین آنان بود. (
کاربر ۷۲۱۵۸۳۷
هنگامی که پروردگار به تو دارایی می‌دهد، باید تأثیرش در (زندگی) تو دیده شود.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حتی‌الامکان تنها غذا نمی‌خورد و می‌فرمود: برای خوردن دور هم جمع شوید. خجستگی و برکت در این کار است. خوردن را با نام آفریدگار آغاز می‌کرد و با ستایش او به پایان می‌بُرد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
می‌فرمود: هرگاه زنی فرزند زایید، نخستین چیزی که باید بخورد خرمای تازه است؛ و اگر در دسترس نبود، خرما (ی غیرتازه). اگر چیزی برتر از خرما وجود داشت، آفریدگار پس از تولد عیسی؟ ع؟ آن را به حضرت مریم می‌خورانید
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
با فروش خانه و صَرف پول آن در کار دیگر مخالف بود و می‌فرمود: کسی که خانه‌ای بفروشد و با پول آن خانهٔ دیگری نخرد، برکت نیابد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
پوزش‌پذیری از ویژگی‌های ممتاز انسان بزرگ است و او چنین بود. فرمود: آیا به شما خبر دهم بدترینتان کدام است؟ گفتند: آری، ای پیامبر خدا! - کسی که از اشتباه در نمی‌گذرد، پوزش را نمی‌پذیرد و از لغزش چشم‌پوشی نمی‌کند. با همهٔ تشویق‌هایش به این که اگر کسی کار بدی کرد؛ حتماً پوزش بخواهد، باز برای حفظ کرامت انسانی دستور می‌فرمود: مبادا کاری کنی که ناگزیر باشی پوزش طلبی.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دوراندیشی، همزاد خِرَد است و او که «عقل کل» بود، دوراندیش‌ترین انسان‌ها بود. پیش از انجام هر کاری، پیامدهای آن را می‌سنجید و می‌فرمود: کسی که به فرجام‌ها بنگرد، از ناگواری‌ها در امان مانَد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
بر دستهٔ شمشیرش نوشته شده بود: «از کسی که بر تو ستم ورزید، بگذر.»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
چهار چیز از آداب پیامبران است: خوش‌بویی ... و (دوست داشتن) زنان
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
روشش آن بود که چارپایان، اسلحه و چیزهایش را نامگذاری می‌کرد. نام پرچمش «عقاب» (۴۹۱) بود. شمشیر جنگی‌اش «ذوالفقار» نامیده می‌شد و شمشیرهای دیگرش «مَخْذَم»، «رسوب» و «قضیب» نام داشتند. غلاف شمشیرش به نقره آراسته بود. کمانش را «کتوم»، تیردانش را «کافور»، شتر ماده‌اش را «قَصواء» می‌نامید که به آن «عضباء» هم می‌گفتند. استرش «دُلدُل»، الاغش «یَعفور» و گوسفند شیردهش «عینه» نام داشت. اسبش را «مُرتَجَز»، گوسفند دیگرش را «برکه»، تازیانه‌اش را «ممشوق»، پرچم‌های دیگرش را «غبرا» و «حمد» و زرهش را «ذات‌الفضول» می‌نامید (این زره از سه دایرهٔ نقره تشکیل شده بود؛ یکی در جلو و دو تا در عقب).
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
زنی از قبیلهٔ مخزوم دزدی کرد. قریشیان به خاطر موقعیت بلند اجتماعی آن زن بیمناک شدند و می‌خواستند پیامبر از مجازات او چشم بپوشد. جز اسامه پسر زید، محبوب پیامبر، کسی جرئت نداشت این خواهش بی‌جا را با پیامبر بگوید. اسامه خواسته قریشیان دربارهٔ عفو آن زن را مطرح کرد. حضرت فرمود: آیا در حدی از حدود خداوند پادرمیانی می‌کنی؟ سپس برخاست و خطبه‌ای خواند. در آن سخنرانی فرمود: آنانی که پیش از شما نابود شدند، مردمانی بودند که مهترشان دست به سرقت می‌زد، رهایش می‌کردند؛ و اگر فرودستشان سارق بود، حد را در حقش اجرا می‌کردند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
سخاوتمند نادان، نزد خداوند از دانشمند تنگ‌چشم محبوب‌تر است!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۱۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان