حمید محمدی
زندگینامه و معرفی آثار حمید محمدی
حمید محمدی (Hamid Mohammadi) گوینده و مجری شناختهشدهی رادیو و تلویزیون، با صدای گرم و دلنشین خود جایگاهی ویژه در میان مخاطبان به دست آورده است و با وجود جوانی، تجربه و سابقهی قابلتوجهی در این حوزه دارد. او علاوه بر فعالیتهای گسترده در رسانه، به گویندگی کتابهای صوتی نیز پرداخته و توانسته است آثار شنیداری متعددی را به علاقهمندان عرضه کند. زندگی حرفهای حمید محمدی نشاندهندهی اهمیت تلاش، پشتکار و عشق به کار است. او با صدای خاص و سبک اجرایی خود، خاطراتی ماندگار برای مخاطبان ایرانی رقم زده است و بهعنوان الگویی برای نسل جدید گویندگان و مجریان شناخته میشود. حمید محمدی ثابت کرده است که گویندگی و اجرا، هنری است که نیازمند عشق، تعهد و خلاقیت مداوم است.
بیوگرافی حمید محمدی
حمید محمدی ۱۲ اسفند سال ۱۳۶۲ در کرج به دنیا آمد؛ اما پدر و مادرش اصالتاً یزدی هستند. علاقه به ورزش و فوتبال از کودکی با تأثیر پدرش در او شکل گرفت. او که در خانوادهای ورزشی به دنیا آمده بود، تحت تأثیر محیط قرار گرفت و به سمت ورزش کشیده شد. زمانی که پدرش در تیم تاج بازی میکرد، برای شوخی و رقابت با او، طرفدار تیم پرسپولیس شد. همین ماجرا سبب شد علاقه به ورزش در او ریشه دوانده و تا امروز ادامه پیدا کند.
از دیگر علایق دوران کودکی حمید محمدی، بازیگری و خوانندگی بود؛ اما بعدها دریافت که در اجرا استعداد بیشتری دارد. او در بخشی از خاطراتش دربارهی اجرا و انتخاب آن میگوید: در دههی هفتاد آقای میناروش مجری شبکهی ۲ سیما بودند و با صدایی دلنشین عناوین برنامهها را اعلام میکردند مثل سالهای دور از خانه، یکی از آرزوهای من نیز همین بود. شخص دیگری که برایم اهمیت داشت، خانم مریم نشیبا بود که باعث شد احساس کنم باید مجری باشم.
خواندن کتاب و مجلهی رشد، یکی دیگر از فعالیتهای موردعلاقهی حمید محمدی بود و زمانی که به دبیرستان رفت ادبیات داستانی نیز به آن اضافه شد و در بزرگسالی بهصورتی دیگر ادامه پیدا کرد.
دوران جوانی، دانشگاه و فعالیت در رادیو
یکی از علایق دیگر حمید، تحصیل در رشتهی مکانیک بود. او در کنکور سال ۱۳۸۲ شرکت نمود و موفق شد در دانشگاه شاهرود و دانشگاه آزاد کرج با رتبهی ۱۳ در رشتهی مهندسی مکانیک پذیرفته شود.
ازآنجاییکه او ساکن کرج و علاقهمند به آن شهر بود، تصمیم گرفت در همان دانشگاه شهر خودش در رشتهی مورد علاقهاش ادامه تحصیل دهد. بعد از رفتن به دانشگاه، حمید بهنوعی نیاز به استقلال مالی در خود احساس میکرد تا بتواند شهریهی دانشگاه آزاد را پرداخت کند. پس یک تصمیم سرنوشتساز گرفت و در آزمون ورود به رادیو مرکز کرج شرکت کرد و موفق به قبولی شد و در همان مرکز کارش را شروع کرد.
حمید محمدی در ابتدای فعالیت خود در رادیو، بهجای برنامههای ورزشی، اجراهایی با ژانر اجتماعی و طنز داشت و توانست بهخوبی مخاطبان را جذب کند. او سپس با اجرای برنامههایی مانند «لنگ ظهر» در رادیو جوان به کار خود ادامه داد. از جمله برنامههای طنز دیگری که او در کارنامه دارد، میتوان به «راهکار» اشاره کرد؛ برنامهای که با رویکرد طنز تولید و پخش میشد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
کار کردن در هر محیطی لحظات شاد و غمانگیزی را برای انسان به همراه دارد که به بخشی از خاطرات ماندگار زندگی تبدیل میشوند و تا همیشه در ذهن و قلب او باقی میمانند. هنگامی که یکی از مجریان دربارهی غمانگیزترین خبری که او اعلام نموده سوال کرد، در جوابش گفت: خبر فوت مهران دوستی همکار وی در رادیو بود، بهصورتی که بغض گلوی او را میفشرد و پس از آن با گریه و ناراحتی این خبر را اعلام کرد.
فعالیت حمید محمدی در تلویزیون
برخی افراد باتکیهبر تواناییها و انتخاب مسیر درست، بهخوبی در مسیر پیشرفت گام برمیدارند. تجربههای نخستین حمید محمدی نیز، تصویری قابلاعتماد برای متولیان ورزشی ایجاد کرد و فرصتی برای او فراهم ساخت تا استعدادهایش را بیشازپیش نشان دهد. پس از ورود به رادیو و اثبات تواناییهایش، با مشاهدهی اطلاعیهای در روزنامهی جامجم، در آزمون ورودی سیما شرکت کرد و پذیرفته شد و از سال ۱۳۸۴ فعالیت خود را بهعنوان گوینده و مجری برنامههای ورزشی در تلویزیون آغاز کرد.
همکاری با یک فوق ستاره!
یکی از نقاط عطف زندگی حمید محمدی همکاری با برنامهی نود و عادل فردوسیپور بود. پیش از هر دیدار مستقیم و رودررویی با هماهنگی قبلی، یک روز حمید از فرط گرسنگی به ساختمان شبکهی خبر رفت تا از فروشگاه آنجا غذایی بخرد که عادل فردوسیپور را بهصورت اتفاقی دید و پس از سلام و احوالپرسی دو طرفه،
عادل با اینکه فقط چند ماه از کار حمید در تلویزیون میگذشت او را تشویق کرد و در پایان جملهی معروفش را به او گفت: «تو چهقدر خوبی» و آنها از یکدیگر خداحافظی کردند و این دیدار در ذهن ماند تا در سال ۱۳۸۵، زمانی که مزدک میرزایی به بازیهای آسیایی اعزام شد، فرصتی طلایی برای حمید پیش آمد تا بتواند خود را در برنامهی پرمخاطب نود نشان دهد و از عهدهی اینکار نیز بهخوبی برآمد و مسیر موفقیت خود را بیشتر از قبل تثبیت کرد.
در چند جلسهی محدود حضورش توانست نظرات را به خود جلب نماید و پس از رضایت عادل فردوسیپور، با برنامهی 90 فعالیتش را ادامه داد. این دو نفر همکاری خود را در برنامهی فوتبال ۱۲۰ ادامه دادند، اما در سری جدید برنامهی فوتبال ۱۲۰ حمید محمدی همکاری نداشت. دربارهی علت یا دلایل عدم همکاری میگوید به هزار و یک دلیل نمیخواستم همکاری کنم، اما مهمترین دلیل قطع همکاری این است که من با فرد دیگری دست دادهام و قرار بر این بود برنامه را با شخص دیگری انجام دهم و بنا به دلایلی عادل و بعداً ما تصمیم گرفتیم ادامه ندهیم.
حمید محمدی دربارهی علاقهی خودش به فوتبال گفته است: در زمانی که محمد خاکپور، حمید استیلی و فرهاد مجیدی در باشگاه البرز کرج بازی میکردند، من هم در تیم نوجوانان آنجا بودم ولی متوجه شدم سیاتیک دارم و آن را کنار گذاشتم.
نظرات حمید محمدی دربارهی چهرهها و فعالان حوزهی ورزش
حمید محمدی با سیاست و نحوهی هدایت تیم توسط کارلوس کیروش مخالف بود و میگفت: او ۷ سال، سیاست دفاع را در تیمملی پیش گرفت که نهایتاً صفر صفر میشود.
او همچنین گفته است: جواد خیابانی طلایهدار ژانر گزارشگری است و حرفهایی دیگر هم جز فوتبال میزند، اما عادل بنای زیبایی بر روی رویکرد جواد خیابانی ساخت.
نظرات دیگران درباره حمید محمدی
حمید محمدی در یکی از برنامههای کتابباز از قول داریوش کاردان دربارهی صدای خودش گفت: آقای داریوش کاردان میگفتند صدای تو خوب است، ولی لوس نشو و هر زمان میکروفن میبینی ادا نداشته باش، همینی که هستی بمان. سروش صحت نیز صدای او را گرم و دلنشین میداند. آقای حیاتی مجری خبر سابق صدا و سیما تست ورودی از حمید برای سیما را گرفت و صدا و تسلط ایشان را تأیید نمود و برای خبر انتخاب شد.
ازدواج
حمید محمدی میگوید: ازدواج من و همسرم کاملاً سنتی بوده و همسایهی یکدیگر بودهایم. همسرش، خانم مریم ولدی است و ۲ دختر به نامهای یلدا و پریا دارند. او برای دخترش یلدا کتاب میخواند، اما انتقادی که به کتابهای کودک دارد این است که بسیاری از آنها ترجمه هستند و شمار تألیفات کم است.
فعالیتهای فرهنگی حمید محمدی
حمید محمدی دستی در امور فرهنگی نیز دارد و استعداد خود راصرفاً به گویندگی خبر و مجریگری محدود نکرده است. او خطاط است و همچنین به موسیقی با سبک حجت اشرف زاده ، محمد اصفهانی و احسان خواجه امیری علاقه دارد. او حتی به توصیهی استاد شجریان به سمت خوانندگی هم رفته و نظر برخی از اساتید نیز نسبت به صدایش مساعد بوده است و به قول خودش گاهگاه دلی میخواند و میگوید اگر آهنگساز یا سرمایهگذار پیدا کند، آلبوم موسیقیاش را منتشر میکند.
از دیگر فعالیتهای فرهنگی او، علاقهی بسیار زیادش به کتابخوانی است که از کودکی همراهش بوده و میگوید: دهه شصتیها ۲ گزینه داشتند؛ یا در کوچه بازی کنند یا در خانه بمانند و وقتی در خانه بودیم تلویزیون یک ساعت برنامهی کارتون داشت و دیگر تمام، در یکی از همین روزها که کمد پدرم را باز کردم ۳ کتاب برداشتم نقد مارکسیسم، که نمی توانستم اسمش را تلفظ کنم، دیگری عربی آسان و آخری دایرهالمعارف چاپ سال ۱۳۵۴، من هم کتاب دایرهالمعارف را انتخاب کردم که باعث شد فضول (نه کنجکاو) شوم و رشد کنم. بعد به پدرم گفتم برای من کتاب بخر و دیگر با فراز و نشیبهایی ادامه پیدا کرد. از کتابهای که خوانده و به همهی کتابخوانها توصیه میکند که حتماً آن را مطالعه کنند، کتاب «مرشد و مارگاریتا» و همچنین کتاب «انسان خردمند» است. یکی از کتابهایی که بسیار برای او مهم است، هفت پیکر نظامی است. او دربارهی علاقهاش به این کتاب میگوید: زندگیام را به دو قسمت تقسیم کرد؛ قبل از خواندن آن و پس از خواندن آن.
از دیگر فعالیتهای او گویا نمودن کتابها است. حمید محمدی یکی از چهرههای برجستهی گویندگی در حوزهی کتابهای صوتی است و با صدای گرم، بیان روان و تسلط بر فنون گویندگی، تجربهای متفاوت از شنیدن کتاب را به مخاطبان ارائه کرده است. او تاکنون آثار متعددی را در حوزههای ادبیات کلاسیک، داستانهای معاصر و آثار غیرادبی گویندگی کرده است. گویندگی او بهخصوص در کتابهای صوتی با محتوای احساسی یا داستانهای بلند، توانسته ارتباط عمیقی با شنوندگان ایجاد کند.
مروری بر کتابهای صوتی با صدای حمید محمدی
کتاب صوتی اسب سیاه
کتاب اسب سیاه نوشتهی تاد رس و اگی اگاس، با ترجمهی پیام بهرامپور و گویندگی حمید محمدی، به بررسی فرمولهای جدید موفقیت میپردازد و نشان میدهد که روشهای سنتی دیگر پاسخگوی چالشهای امروز نیستند. عنوان کتاب، برگرفته از رمانی به نام دوک جوان (۱۸۳۱) به اصطلاحی اشاره دارد که از آن زمان به معنای ظهور قهرمانی غیرمنتظره رواج یافته است. این عبارت در فرهنگ بریتانیا نماد فردی معمولی است که با عملکردی استثنایی همه را شگفتزده میکند.
کتاب صوتی مینیمالیسم
هر فردی در زندگی به دنبال یافتن یا ساختن معنایی برای زندگی است. آیا میتوان به معنا رسید؟ و اگر چنین است، کدام معنا ارزش انتخاب دارد؟ کتاب مینیمالیسم نوشتهی جاشوا فیلدز ملبورن و رایان نیکدموس، با ترجمهی آذین سرداری و گویندگی حمید محمدی، مخاطبان را به تأمل دربارهی معنای زندگی دعوت میکند. این کتاب نگرشی جدید به سبک زندگی ارائه میدهد.
کتاب صوتی توانمندیهای نهان
برای شناسایی و توسعهی استعدادهای فردی، کشف قابلیتهای پنهان و بهکارگیری آنها برای موفقیت بیشتر، کتاب توانمندیهای نهان با ترجمهی میثم همدمی و گویندگی حمید محمدی، گزینهای شنیدنی و تأثیرگذار است. این کتاب، با ارائهی محتوایی الهامبخش، فرصتی برای شناخت بهتر تواناییها و بهرهوری مؤثر از آنها فراهم میکند.
کتاب صوتی اصلگرایی
در کتاب اصلگرایی، گرگ مک کیون تأکید دارد که در دنیای امروز بسیاری از امور فرعی توجه ما را جلب میکنند. او پیشنهاد میکند که برای افزایش تأثیرگذاری، باید تمرکز را از این موارد حاشیهای برداریم و فقط بر امور اصلی متمرکز شویم. این کتاب با ترجمهی مهدی مصلحی و همکاران و گویندگی حمید محمدی به مخاطب کمک میکند تا با تمرکز بر اصلها، بهرهوری خود را افزایش دهد.
کتاب صوتی روزی روزگاری فوتبال
این کتاب بسیار جذاب که زندهیاد حمیدرضا صدر آن را نوشته و حمید محمدی خوانش آن را بر عهده داشته، دربارهی ارتباط میان فوتبال، سیاست و جامعه است و نویسنده با نگاهی جامعهشناسانه و تاریخی به آن میپردازد.
او کتابهای دیگری از جمله «واکریها» نوشتهی پائلو کوئیلو را به کتاب صوتی تبدیل کرده که نویسنده در آن اشاره میکند: چگونه و چطور از گذشته جدا شویم و آینده را بسازیم. کتاب دیگری که توسط او صوتی شده کتاب «کیتسوگی» است که به ما یاد میدهد چگونه زخمها و رنجهای احساسی موجود در زندگی را برطرف کنیم. کتابهای دیگری که حمید محمدی آنها را گویندگی کرده عبارتاند از «کفندزد»، «مردی که میخواست خوشبخت باشد»، «رونالدو» و «صید قزل آلا در آمریکا».
افتخارات و دستاوردهایحمید محمدی
حمید محمدی در طول دوران حرفهای خود، موفق به کسب افتخارات متعددی شده است. او در رادیو و تلویزیون بهعنوان یکی از گویندگان برجسته و محبوب شناخته میشود. فعالیت در برنامههای پرمخاطب مانند نود و فوتبال ۱۲۰، گویندگی در مستندهای فاخر از جمله «پرزیدنت آکتور سینما» ، «مکدونالد تقدیم میکند» و موارد دیگر و حضور در بخشهای خبری، جایگاه ویژهای را برای او به ارمغان آورده است. یکی از مهمترین افتخارات او، تبدیلشدن به صدای آشنا و مورداعتماد میلیونها ایرانی است که برنامههای ورزشی و مستندهای تلویزیونی را دنبال میکنند. حضور مداوم و موفق او در رسانه، او را به الگویی برای جوانان علاقهمند به این حوزه تبدیل کرده است.