کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی
معرفی کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی
مجموعه کتابهای دفترهای واپسین، نوشته احمدرضا احمدی است. این کتاب در ۷ جلد منتشر شده است و جلد اول آن با نام دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی در اختیار خوانندگان قرار دارد.
شعر زبان روح است، زبان احساسات، زبانی که ما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودمان و عشق و عواطف گمشدهمان را پیدا کنیم. شعر همان زبان گمشده روح آدمی است که در در بین چرخهای روزمرگی و زندگی صنعتی گم شده است. این مجموعه کتاب روح تازهای به شما میدهد و کمک میکند گمشدهتان را پیدا کنید. این کتاب آرامش روح عصیانگر و گمشده شما است.
مجموعه کتاب دفترهای واپسین اشعار زیبای این شاعر معاصر را گردآوری کرده است. احمدرضا احمدی ۱۲ ظهر دوشنبه ۳۰ اردیبشهت۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدر او از کارمندان وزارت دارایی بود. احمدرضا کوچکترین فرزند خانوادهای هفتنفره بود. احمدرضا احمدی سال اول دبستان را در مدرسهٔ کاویانی کرمان گذراند و در سال۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را بهپایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون گذراند.
احمدرضا احمدی درباره آثار خودش میگوید: کلام من هرچه بود طلا بود، مس بود، متعلق به خودم بود. در هر کتاب راه ناهمواری را طی کردم. در هر کتاب چون کتاب نخستینم با هراس آغاز کردم. راهی که در ظلمات بود. من از کسی تقلید نکردم. بهگمانم حتی از خودم هم تقلید نکردم. نقادان و خصمان شعر من در این حسرت ماندند که من در جادهای قدم گذاردم که قبل از من دیگران آن را طی کرده باشند. نقادان و خصمان من نمیدانند شعری که خمیرمایهاش رنج و مصیبت آدمی است، تقلید نمیپذیرد. حتی اگر در زمهریر تنهایی شاعر جان ببازد.
او از بزرگان شعر معاصر و ادبیات کودک و نوجوان است که توانسته است کاندید جایزه بینالمللی هانس کریستین اندرسون شود.
احمدرضا احمدی همان کسی است که مسعود کیمایی درباره او میگوید:
احمدی از همان ابتدای راه یک «آرتیست» و «دیوانه» بود. پریشانی دوستداشتنی و غیرقابلِمهاری داشت و نگاهی به شاعران اطراف خودش نداشت هرچند آنها را میخواند، جای دیگری اسبش را میتاخت. احمدی اصلاً با واژه، کار دیگری داشت. او شاعر سیاسی است؛ اما شاعر ایدئولوژیکی نیست. او فاعلِ فردی را به فاعل فوقفردی و اجتماعی تبدیل کرد.
کتاب دفترهای واپسین یکی از آثار این هنرمند ماندگار است.
خواندن مجموعه دفترهای واپسین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر شما به شعر معاصر علاقه دارید و همواره از خواندن شعر لذت میبرید این مجموعه کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی
مانده بودیم
هر چه از خانه دور
میشوم
غمگینتر میشوم
کوچه بنبست
است
صبح آسانسورها
از کار مانده بودند
اتوبوسها در باران
نیستی را به یغما
بردهاند
مسافران در باران
خیابانها
اتوبوسهای قراضه را
صدا میکنند
کسی که در خیابان
به اغما رفته بود
بیدار میشود
بهدنبال اتوبوس
میدود
گفتم:
در این باران
سوار اتوبوس
شویم
اتوبوس رفته بود
ما
در باران خیابان
در ساعت دوازدهشب
در خیابان
مانده بودیم.
آرام روی صندلی
دیگر اجازهٔ ورود نمیخواست
آرام و مستقیم وارد شد
به کسی سلام نکرد
آرام روی صندلی
نشست
کسی هم از میوههایی که در اتاق
بود
تعارفش نکرد
با یک مدادپاککن
که همراه داشت
میخواست
همهچیز جهان را پاک کند
حتا اتاق را
حتا ساکنان اتاق را
بهسوی چراغ سقفی
که روشن بود
رفت
که چراغ سقفی را
با مدادپاککن پاک کند
مردمان که در اتاق بودند
و سوگوار بودند
مانعش شدند
از اتاق بیرون
رفت
درختهای خانهٔ سوگواران را
با مدادپاککن
پاک کرد
کسی
در حیاطِ خانهٔ سوگواران
نبود
که مانعش شود
به کوچه رفت
کوچه را با مدادپاککن
پاک نکرد
باید از کوچه به خیابان
میرسید
اما
در خیابان
تمام اتوبوسها را
با مدادپاککن
پاک کرد.
حجم
۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه