کتاب لازم نیست دلداریم بدی
معرفی کتاب لازم نیست دلداریم بدی
کتاب الکترونیکی «لازم نیست دلداریم بدی» در کتاب نشر نیکا چاپ شده است. این کتاب شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه از نویسندگان برجستهٔ بینالمللی است که نیلوفر معتمد آنها را ترجمه و گردآوری کرده است. لازم نیست دلداریم بدی با داستانهای متنوع از موضوعات و سبکهای مختلف، فضایی برای درک بهتر چالشهای انسانی، هویتی و فرهنگی فراهم میکند.
درباره کتاب لازم نیست دلداریم بدی
کتاب لازم نیست دلداریم بدی شامل ۵ داستان کوتاه از نویسندگان مختلف است که هرکدام با زاویهٔ دید خاص خود به مسائل مختلف اجتماعی و انسانی پرداختهاند. داستانهای کتاب طیف وسیعی از موضوعات اجتماعی، فرهنگی و انسانی را پوشش میدهند و هرکدام از آنها با سبک خاص نویسندهای که آن را نوشته، به بررسی چالشهای زندگی مدرن میپردازند. از کمپهای پناهجویان در آفریقا تا زندگی مهاجران هندی در آمریکا، این داستانها بهخوبی تضادهای فرهنگی، چالشهای هویتی و زندگی در جوامع متفاوت را نشان میدهند. کتاب لازم نیست دلداریم بدی از نویسندگانی چون ای. سی. اسندو، بهاراتی موخرجی، هنریتا رزاینز، ادوارد دورن و داگوبرتو گیلب داستانهایی را در خود جای داده است.
داستان نخست کتاب، انتظار نوشتهٔ ای. سی. اسندو، به زندگی در کمپ پناهجویان آفریقا پرداخته است و تنشهای زندگی در چنین فضایی را از دیدگاه یک پسر جوان به تصویر میکشد. این پسر که در کمپ زندگی میکند، منتظر دریافت خبری از خانوادهاش است و داستان تنشها و امیدهای زندگی در این شرایط سخت را بازگو میکند.
داستان دوم، سرگذشت یک زن نوشتهٔ بهاراتی موخرجی، حول محور زندگی پنا، زنی هندی است که برای تحصیلات به آمریکا مهاجرت کرده و در نیویورک زندگی میکند. این داستان با تمرکز بر تضادهای فرهنگی و هویتی پنا، روند تطابق او با زندگی در نیویورک و تغییرات در روابط شخصی و خانوادگیاش را بازگو میکند. موخرجی در این داستان به موضوعات هویت فرهنگی، پیچیدگیهای ازدواج و مهاجرت میپردازد.
داستان سوم کتاب، سم از هنریتا رزاینز، برندهٔ جایزه کین برای نویسندگی آفریقایی در سال ۲۰۰۸ است. این داستان در فضایی پسا - آخرالزمانی در کیپ تاون روایت میشود و داستان زندگی زنی است که با تنهایی، خطرات طبیعت و آلودگیهای محیطی روبهرو است. رزاینز با زبانی شاعرانه، تنشهای ناشی از تلاش این زن برای یافتن معنایی در زندگیاش و رویارویی با گذشتهاش را به تصویر میکشد.
چهارمین داستان، سی. بی. و کیو اثر ادوارد دورن، به زندگی ۲ کارگر راهآهن در آمریکا میپردازد که در پی ماجراجویی و تغییرات زندگی خود هستند. آنها از شرایط کار خسته شدهاند و بهدنبال فرصتهای جدید، اما دوباره به محیطی آشنا بازمیگردند که تضادهای اجتماعی و اقتصادی کارگران را بهخوبی به تصویر میکشد.
کتاب لازم نیست دلداریم بدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران داستانهای کوتاه و افرادی که به کاوش در مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی علاقهمند هستند و میخواهند با دیدگاههای مختلف نویسندگان بینالمللی آشنا شوند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب لازم نیست دلداریم بدی
«مردم کمکم داشتند عصبانی میشدند و به گروههایی تقسیم شده بودند. مسئول پمپبنزین و آن مردان هلدهندهٔ ماشین، نزدیک تاکسی ایستاده بودند. حرکات و رفتار مسئول پمپ به طور متظاهرانهای غیرمسئولانه بود: جمعیت را نادیده گرفته بود و به مشکل خودشان رسیدگی میکرد. یک خانم، سرش را خم کرد و با صدای آرامی با راننده حرف زد. راننده و گارجی۹۸ تنها کسانی بودند که آرام به نظر میرسیدند؛ هر دو روی صندلی جلو قوز کرده بودند، کلاه بیسبال راننده چشمهایش را پوشانده بود. سمت دیگر محوطه، یک خانواده پرجمعیت افریقایی جمع شده بودند که به نظر میرسید به صورت کاروانی سفر میکنند: مادر، پدر، چندتایی خاله و عموی ثروتمند و نیم دوجین بچهٔ بور در اندازههای مختلف، چادر زده بودند؛ دور و برشان پر بود از صندلیهای تاشو و کیفهای خنکنگهدارنده. لین میتوانست روی پوستشان لکههای سیاه دوده را ببیند، هر کسی که از شهر میآمد پوششی از چرک و آلودگی با خود داشت، اما روی پوست سفید بدتر بود. یک گروه که شبیه دانشآموزها بودند ـ با خالکوبی و موهای بافته ـ آرام و به صف روی پایهٔ سیمانی پمپها نشسته بودند. یک دختر سیاهپوست پابرهنه با موهای سیاه به هم ریخته تا کمرش، مدام روی پاهایش میپرید و میرفت بیرون توی جاده و دست به سینه میچرخید این طرف و آن طرف و بعد قدمزنان برمیگشت. او لین را یاد ده سال پیش خودش میانداخت: لاغر، ناآرام. مرد خوشاندامی با لباس ورزشی از وانت غولپیکر نقرهایرنگی که روی درش نوشته شده بود: « گنجینهٔ آی تی عادل » پرید پایین و با حالتی هوشیارانه شروع کرد به قدم زدن. سرانجام مرد ـ یعنی او خود عادل بود؟ ـ رفت سراغ آن جمع خانوادگی، سرپا نشست و شروع کرد به گفتوگو.»
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۸۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه