بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی | طاقچه
تصویر جلد کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی

بریده‌هایی از کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر اول؛ به رنگ آبی

انتشارات:کتاب نشر نیکا
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأی
۴٫۵
(۲)
شنیده بودیم آوارگی تلخ است اما برای ما رخ نداد ما سالیان در خانه بودیم و از درخت انار اناری چیدیم درخت انار در انتهای خانه بود من نیمی از کودکی‌ام را روی درخت انار سپری کردم
مادربزرگ علی💝
آیا ما سزاوار بودیم تمام خیابان را در باران برویم و در انتهای خیابان کسی در انتظار ما نباشد.
ماهی
گاهی که در زیر باران باهم حرف می‌زدیم سکوت نسیم می‌شد و بر ما می‌وزید.
ali73
ما در خانه قدری عسل داریم با این مقدار عسل باید به جنگ پلیدی‌های جهان برویم
Mostafa F
و ما در قیر مذاب فرو رفته‌ایم غروب جمعه بود.
Mostafa F
لحظه‌ای که باران به پایان رسید همهٔ اندوه و حرمان ما در زیر چترهای کهنه ماند
ali73

حجم

۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان