کتاب فکرت را متوقف کن
معرفی کتاب فکرت را متوقف کن
چانا میسن در کتاب فکرت را متوقف کن درباره موانعی صحبت میکند که گاهی بر سر راه جریان طبیعی و سالم فکری ما قرار میگیرند.
درباره کتاب فکرت را متوقف کن
در اغلب اوقات، آنچه ما را از شکل طبیعی خود دور نگه میدارد، یک فکر یا عقیده است. با روش پرسوجو، ازطریق روند پرسشهای جستوجوگر حقیقت، میتوانیم بر مشکل تمرکز کنیم و باوری که مانعی بر سر راه ما ایجاد کرده و آلام و دردهای فراوانی برایمان به ارمغان آورده است را کشف کنیم. هنگامی که یک باور خاص و مخرب را در خود شناسایی میکنیم، قادر خواهیم بود ذهن خود را از آن جدا و از خارج آن را مشاهده کنیم و بدین ترتیب میتوانیم راه بازگشت به خودمان را بیابیم.
بسیاری از عقاید ما در بخش عمدهای از ذهن ناخودآگاهمان زندگی میکنند. تمرکز روش پرسشوپاسخ بر این است که نور را تا جایی که ممکن است به آنسویی بتابانیم که درستی جایگاه این باورها را مشخص نماید و بهاینترتیب باورهایی را انتخاب کنیم که شادابی بیشتری به ما ببخشد. چانا میسن در کتاب فکرت را متوقف کن، ابزارهایی به شما معرفی میکند که میتواند این نور را تقویت کند و شما میتوانید از این ابزارها برای راحتتر کردن کارتان استفاده کنید؛ بنابراین به تنها چیزی که نیاز خواهید داشت، یک دفترچهٔ یادداشت است که بتوانید سؤالاتی که شما را به واقعیت راهنمایی میکنند را همراه با یکی از دوستان خود یا حتی مشاورتان بررسی کنید.
میسن در بخش اول این کتاب، بانک اندیشه، به ابزارهایی خواهد پرداخت که باعث پریشانی افکار ما میشوند. در بخش دوم، کلمات آزارنده، او نور را به الگوهای گفتاری میتاباند که ما را بهسمت کوچهپسکوچههای تاریک ذهن ناخودآگاهمان میکشانند. بخش سوم، واکنش انقباضی، کمک میکند تا دریابیم ما چگونه بر اساس باورهایمان واکنش نشان میدهیم و چگونه این واکنشها حتی میتوانند منجر به باورهای مخربتر از پیش شوند. در بخش چهارم، یک عینک تازه، بررسی میکند که چگونه اعتقادات محدودکنندهٔ ما، درسهایی را که میتوانیم بیاموزیم تا به ما کمک کنند، از دیدمان پنهان میکند و به ما اجازه نمیدهد که انسانهای بهتر و موفقتری باشیم.
یک بخش از دیالوگهایی که در این کتاب آورده شده است، تخیلی و بخش دیگر آن، قطعاتی از مکالمات واقعی نویسنده با مراجعین است.
خواندن کتاب فکرت را متوقف کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر دوست دارید مهارت متوقف کردن افکار آزاردهنده را در خود تقویت کنید، این کتاب را بخوانید.
بخشی از کتاب فکرت را متوقف کن
آیلین از حملههای مکرر هراس و اضطراب مزمن رنج میبرد. این احساسات آنقدر در زندگی او پررنگ بود که تواناییاش برای تفکر درست و روشن را از بین برده بود و مانع از آن میشد که او بتواند هدفی را در زندگی دنبال کند. ما درست یک روز پس از یک حملهٔ اضطرابی شدید، با هم جلسهای برگزار کردیم.
آیلین: من میخواستم آپارتمانی برای اجاره پیدا کنم و این کار برایم بسیار استرسزا بود.
چانا: چرا این کار برای تو استرسزا است؟
آیلین: زیرا بعضیاوقات حتی پیش از اینکه یک مکان را ببینم، صاحبخانه تصمیم میگیرد که با شخص دیگری قرارداد امضا کند. گاهی هم آپارتمان خوبی پیدا میکنم که سه اتاقخواب دارد، درحالیکه من فقط یک همخانهای دارم.
چانا: خب چرا این مسئله استرسزا است؟
آیلین: چون من نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
چانا: چرا اینکه ندانی چه اتفاقی خواهد افتاد برای تو چالشانگیز است؟
آیلین: چون دیگر اوضاع کاملاً در کنترل من نیست!
در این جلسه ما توانستیم به برخی از عقاید آیلین دست یابیم:
آیلین باید بداند که چه اتفاقی خواهد افتاد.
آیلین توانایی کنترل اوضاع را ندارد.
آیلین باید قبل از اینکه قراردادی را امضا کند، وضعیت همخانهای خود را کاملاً در نظر بگیرد.
به دنبال آپارتمان گشتن ممکن است اتلاف وقت باشد.
سادهترین و مؤثرترین راه آن است که در هر زمان تنها روی یک باور متمرکز باشیم؛ ازاینرو من از آیلین خواستم تا مهمترین باور خود را انتخاب کند.
آیلین: مطمئناً مهمترین واقعیت این است که من کنترلی بر این اوضاع ندارم.
چانا: اینکه تو هیچ کنترلی بر اوضاع نداری، بهراستی حقیقت دارد؟
آیلین: بله، کاملاً.
چانا: آیا میتوانی کاملاً اطمینان داشته باشی که کنترلی بر اوضاع نداری؟
آیلین: بله.
چانا: وقتی به این باور اعتقاد داری که کنترل اوضاع در دست تو نیست، چگونه واکنش نشان میدهی؟
آیلین: روی قفسهٔ سینهام احساس فشار میکنم. نفس کشیدن برایم سخت و دیدم تار میشود.
چانا: دیگر چه؟
آیلین: میخواهم دستانم را روی سرم بگذارم و زیر تختم پنهان شوم، زیرا اینطور به نظر میرسد که تمام دنیا در حال فروپاشی است.
چانا: حالا یک نفس عمیق بکش و خودت را در همین شرایط تصور کن، اما با این تفاوت که تو باور نداری کنترل اوضاع در دست تو نیست. در چنین شرایطی چه احساسی داری؟
آیلین: حدس میزنم حالم بهتر است. در بدنم احساس فشار نمیکنم. برای دیدن آپارتمانی رفتهام و دارم میبینم که آنجا تا چه اندازه نورگیر است. من از تصور اینکه در آنجا زندگی خواهم کرد هیجانزده هستم.
چانا: متضاد جملهٔ «من کنترلی بر اوضاع ندارم»، چیست؟
آیلین: من اوضاع را در کنترل دارم.
چانا: سه دلیل برای من بیاور که نشان دهد این جمله حقیقت دارد.
آیلین: من میتوانم تصمیم بگیرم بر آنچه انتخاب کردهام متمرکز بمانم. میتوانم تصمیم بگیرم با چه کسانی صحبت و از کدام آپارتمانها بازدید کنم.
چانا: عالی است. دیگر چه؟
آیلین: من میتوانم تصمیم بگیرم که چگونه در برابر صاحبخانهها واکنش نشان دهم.
چانا: آیا میتوانی به یک جملهٔ متضاد دیگر فکر کنی؟
حجم
۷۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۷۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
همه ما افکار مزاحمی داریم ک میتونه زندگی مونو مختل کنه این کتاب راهکار های خوبی برای خلاص شدن از شر این افکار ارائه کرده . نکاتشو نوشتم سعی میکنم انجامشون بدم
کتاب موردعلاقهم؛ کلمه به کلمهش خوندنی و اثر گذار و قابل تامل و تعمق بود، فوقالعاده کاربردیه حتی تو مسائل روزمره دوستش دارم 💞
روش های عملی برای متوقف کردن افکار محدود کننده شادی و موفقیت به خواننده می دهد
عالی